به گزارش گروه جنایی رکنا، پس از شناسایی جسد و تحویل آن به خانواده اش مشخص شد وی فرزند یکی از افراد سرشناس و سرمایه دار کرمان بوده که علت قتلش همچنان در پرده ای از ابهام قرار داشت.
درتحقیقات اولیه خانواده و دوستان عنوان داشتند که علی بعد از صرف ناهار حوالی عصر از خانه خارج شده و دیگر به منزل نیامده است. پس از گذشت یک ماه از قتل، برادر مقتول به پلیس آگاهی مراجعه و اظهار داشت که از شماره ناشناس پیامک های تهدید آمیز با این عنوان ((اگر به دنبال یافتن قاتل The Murderer برادرت هر روز به پلیس مراجعه نمایی تو را نیز می کشیم.)) به وی ارسال می شد تا اینکه، با استفاده از فنآوری موجود و هوش و درایت کاراگاهان پلیس مکان و هویت فردی که پیامک می فرستاد شناسایی و وی دستگیر شد.
فرد مظنون درتحقیقات اولیه به قتل Murder اعتراف و چنین اظهار داشت: آشنایی من و پدر علی در سال 91 در زندان Prison رقم خورد. من به جرم Crime قتل یک نفر در نزاع و او به جرم جعل اسناد به زندان افتاده بود.
پس از آزادی از هم بی خبر بودیم تا اینکه یکی از کارکنان رستورانی که متعلق به پدر مقتول بود برای من پیغام آورد که ایشان با من کار دارد.
پس از ملاقات با هم، او به شدت گریه و زاری می کرد و می گفت علی فرزند من نیست و ما او را در کودکی از شیر خوارگاه برداشتیم.
از دست رفتارهای پسرم به تنگ آمدم و هر طور شده باید او را بکشی، بارها و بارها این مطلب را تکرار می کرد.
تا اینکه در عصر یک روز پاییزی طی هماهنگی های لازم پدرش او را با نقشه از قبل تعیین شده به بهانه گرفتن چند فقره چک به منزل ما آورد و پس از صرف چای پدر به سرعت از منزل خارج و من به همراه دو تن از دوستانم دست و پای علی را بستیم و به دهانش نیز چسب زدیم و او را داخل صندوق ماشین گذاشتیم و راهی مکان خلوتی شدیم.
در بین راه از شدت ضربات محکمی که به صندوق ماشین می زد از ترس اینکه درب آن باز شود خودرو را متوقف و پس از باز کردن درب صندوق متوجه شدیم که علی طناب ها و چسب ها را باز نموده و من هم از ترس هیکل تنومندش با او درگیر شدم که ناخواسته در درگیری کشته شد من که خیلی ترسیده بودم محل را ترک کردم.
و اما صحبت های پدر مقتول در حالی که اشک می ریخت. من فرزندم علی را بسیار دوست داشتم و رابطه ما نیز خیلی خوب بود تا اینکه از سال 91 دچار مشکلات مالی شدم و مجبور بودم تمام چک ها را به نام علی صادر نمایم، در طی این سال ها او رنج زیادی را می کشید تا اینکه به فکرم رسید برای رهایی و خلاص شدن فرزندم از تنگناهای اقتصادی و فشار طبلکاران او را از این دنیا خلاص کنم. این فکر مثل خوره به جان من افتاده بود.
حتی یکبار با دوستم برنامه قتل را در رستوران برنامه ریزی کردیم اما به علت شلوغی مکان میسر نشد. من انسانی هستم که در حد توان به همه کمک کردم اما زمانی که خودم دچار مشکل مالی شدم کسی به دادم نرسید.

نظریه کارشناسی
سرهنگ جواد تهامی کارشناس ارشد روانشناسی معاونت اجتماعی پلیس کرمان در این مورد بیان داشت: با توجه به شرح حال اخذ شده از پدر مقتول و بررسی های روانشناختی و تاریخچه فردی، احتمالا نامبرده واجد ملاک های تشخیص اختلال دو قطبی بوده و در زمان برنامه قتل فرزند دچار هذیان ها (باورهای غیر واقعی) مبنی بر اینکه فرد بایستی کشته شود ،گردیده این هذیان ها شامل هذیان های پارانوییدی و یا مذهبی مبنی بر اینکه فرد در اثر کشته شدن رستگار خواهد شد، است و بر اساس این افکار نا کار آمد اقدام به طراحی نقشه قتل فرزندخود کرده است. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

ازدواج شوم مینای 20 ساله با مرد 62 ساله / مرا در اتاق خواب زندانی کرد و ..!

تجاوز وحشیانه به نوعروس 16 ساله دور از چشم داماد / 3 جوان دستگیر شدند

زن شوهر دار برای عقب نماندن از دوستانش تن به دوستی های شیطانی داد تا..!

کورس 3 خودرو پورشه و یک مدسدس بنز / عملیات برای خارج کردن راننده ها گرفتار+ فیلم و عکس

کیوان وقیت مرد همسایه به خانه بازگشت به سمت بالکن دوید و..!

وقتی زن شوهردار به تنهایی به سفر رفت / داخل پراید اجاره ای آن بلا سرم آمد!

دزد را کشتم و الان باید اعدام شوم!

موزیسین معروف ایرانی تصادف کرد +عکس

نیمه شب، شاهد همخوابی شوهرم با دوست صمیمی ام در اتاق دیگر خانه بودم که ..!

تجاوز وحشیانه به سهیلا در یک خرابه / متجاوز 17 ساله است

من در پاتوق سیاه شوهر بی غیرتم به دوستانش سرویس می دادم تا اینکه ..!

پرهام شاگرد تازه وارد بود که مرا به سمت خانه مجردی کشاند و شب ها تا دیر وفت ..!

زن جوان به خاطر ارتباط با مرد غریبه شوهر بی نوایش را داخل چاه انداخت / در اردبیل رخ داد + عکس

دختر 18 ساله ای بودم که به خاطر خماری پیشنهاد شرم آور چند مرد را پذیرفتم و ..!

بدترین خبر پزشک مخصوص به شاه + فیلم