پسرعمه‌ام گفت با خواهرم ارتباط شیطانی داشته و من از خود بی خود شدم و ...

پرونده دو برادر که به اتهام قتل Murder پسرعمه‌شان در بازداشت به سر می‌برند، به زودی در دادگاه کیفری استان تهران بررسی می‌شود.

به گزارش خبرنگار ما، بیستم تیرماه سال 93، مأموران پلیس شهرستان پیشوای ورامین از قتل پسر 25ساله‌ای به نام احمد در یکی از محله‌های شهر باخبر و راهی محل شدند. بررسی‌ها نشان داد که پسر جوان با ضربات چاقو کشته شده است. مادر مقتول که در محل حضور داشت، به مأموران گفت: در خانه مشغول کار بودم که ناگهان صدای شلیک گلوله شنیدم. سراسیمه بیرون آمدم که دیدم پسرم – احمد- غرق خون روی زمین افتاده است. فریاد کشیدم و سرش را روی پاهایم گذاشتم.

در حالی که نفس‌های آخر را می‌کشید، پرسیدم چه کسی به تو شلیک کرد؟ به سختی اسم پسر‌‌‌دایی‌هایش را گفت و فوت کرد. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران پسردایی‌های مقتول به نام‌های محسن 23 و محمد20 را ساعاتی بعد بازداشت کردند. دو متهم در بازجویی‌ها به جرمشان اعتراف کردند. محسن در شرح ماجرا گفت: در خانه مشغول شستن ماشین بودم که برادرم با موتور آمد و از من خواست با او همراه شوم. هر چه پرسیدم، جواب نداد تا اینکه متوجه شدم سمت خانه عمه‌ام می‌رود. به خاطر کینه‌ای که از آنها داشتیم، از او خواستم برگردیم، اما قبول نکرد. وقتی مقابل خانه توقف کردیم، پسر عمه‌ام – مقتول - جلوی در نشسته بود. بعد برادرم محمد با او درگیر شد. وقتی دعوایشان بالا گرفت، برادرم محمد اسلحه کشید. من اسلحه را از دستش گرفتم و به احمد شلیک کردم که کشته شد. بعد از اقرارهای محسن، محمد نیز حرف‌های برادر بزرگ‌ترش را تأیید کرد تا اینکه چند ماه بعد، او حرف‌هایش را تغییر داد و گفت، این من بودم که به پسرعمه‌ای شلیک کردم نه برادرم. او در شرح ماجرا گفت: احمد خواستگار خواهرم بود، اما با ازدواج آنها مخالف بودیم. او وقتی مخالفت ما را دید، شروع کرد به تهمت زدن و مدعی شد که با خواهرم رابطه دارد و با هم تلفنی در تماس هستند. وقتی این حرف‌ها را شنیدیم، با او درگیر شدیم که با پا درمیانی شوهر عمه‌ام - پدر مقتول – آرام شدیم. این ماجرا گذشت تا اینکه شب حادثه Incident احمد پیام داد و فحش و ناسزا گفت. او قبلاً چند بار مزاحم خواهرم شده بود، به همین خاطر عصبانی شدم و اسلحه را برداشتم و دنبال برادرم رفتم و از او خواستم همراهم شود.

متهم در خصوص قتل گفت: وقتی به خانه عمه‌ام رسیدیم، احمد جلوی در نشسته بود. با دیدن او انگار کینه‌ام اوج گرفت و از عصبانیت اسلحه را بیرون آوردم و به او شلیک کردم. محسن از این کارم شوکه شده بود. بلافاصله سوار موتور شدیم و فرار Escape کردیم. فکر نمی‌کردم با این شلیک کشته شود.

متهم در خصوص همراه داشتن اسلحه گفت: این اسلحه را یکی از دوستانم به من داده بود تا وقتی به زمین کشاورزی می‌روم همراه داشته باشم. با اقرارهای متهمان محمد به جرم Crime مباشرت در قتل و نگهداری یک قبضه سلاح گرم کلاشنیکف همراه چند فشنگ جنگی و محسن به اتهام معاونت در قتل روانه زندان Prison شدند. این پرونده بعد از کامل شدن بررسی‌ها جهت رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم به زودی پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.