بلایی که پس از ارتباط شیطانی با خواهر یک جوان خلافکار بر سرم آمد / جمشید که فهمید مرا...

رامین ٢٧سال دارد. او به مواد مخدرصنعتی اعتیاد دارد. چندبار به‌اتهام رابطه نامشروع و نزاع، دستگیر شده و آشنایی او با یک مجرم حرفه‌ای باعث شد که فنون سرقت را هم یاد بگیرد.

رامین که درحال سرقت توسط ماموران کلانتری دستگیر شده است، وقتی خود را مقابل خبرنگار ما می‌بیند، خیلی راحت حاضر به صحبت نمی‌شود؛ اما درنهایت تنها برای اینکه دیگران راه او را نروند، لب به سخن می‌گشاید و می‌گوید: بعد از مرگ مادرم‌، پدرم زن نمی‌گرفت. می‌گفت هیچ‌کس نمی‌تواند جای خالی مادرم را برایش پر کند. چهارساله بودم که با اصرار مادربزرگ و پدر‌بزرگم حاضر شد ازدواج کند. نامادری‌ام واقعا زن خوبی است. در تمام این سال‌ها از جان خود مایه گذاشته تا کم‌وکسری نداشته باشم. من یک خواهر ناتنی‌ هم دارم.
وی ادامه می‌دهد: نامادری‌ام بین من و خواهرم فرقی نمی‌گذاشت که هیچ‌، به من بیشتر محبت می‌کرد. ده‌ساله بودم که پدرم هم فوت کرد‌. بیچاره مریض بود‌. نامادری‌ام جای خالی پدر را برایم پر کرد. همه فامیل هم جمع شده بودند سنگ تمام بگذارند‌، نگاهشان به دهان من بود که چه می‌خواهم و هر چه اراده می‌کردم، مهیا بود. فکر می‌کنم همین محبت‌های بی‌حد‌واند‌ازه همراه با نگاه ترحم‌آمیز دیگران سبب شد پرتوقع و زیاده‌خواه بار بیایم.
رامین سرش را پایین می‌اندازد‌ و پس از مکثی کوتاه ادامه می‌دهد: در هفده‌سالگی ترک‌تحصیل کردم. نامادری‌ام با چشمانی گریان و با خواهش و تمنا می‌گفت که به پدرم قول داده از من مثل چشمانش نگهداری کند و...؛ اما گریه و زاری او فایده‌ای نداشت. در چنگ دوستان نابابی افتاده بودم که با پول جیبم لذت آزادی بی‌حد‌واندازه را به من چشاندند.
او می‌افزاید: در هجده‌سالگی با دخترخانمی آشنا شدم. تصمیم داشتم با او ازدواج کنم. نامادری‌ام گفت اگر بدانم واقعا خودت را اصلاح می‌کنی، با اینکه دهانت بوی شیر می‌دهد، برایت زن می‌گیرم. به خواستگاری این دختر رفتیم. پدر‌، مادر و دو خواهرش معتاد بودند. نامادری، دایی و عموهایم اجازه ندادند ازدواج کنم. این اولین برخورد جدی‌شان با من بود.
رامین می‌گوید: من که بچه بودم و نمی‌فهمیدم چه‌کار باید بکنم، نامادری‌ام را مقصر می‌دانستم. با زن بیچاره سر ناسازگاری گذاشتم. یک‌سال طاقت آورد‌؛ اما سوهان عمرش شده بودم. نامادری‌ام مرا تحویل عمویم داد. این‌بار آزادی‌های بی‌حدواندازه بیشتر شد. دو سال بعد با خواهر جمشید یکی از دوستان لاابالی‌ام رفیق شدم. دوستی که مرا معتاد کرد. قبل از این هم مواد مصرف کرده بودم‌؛ اما این‌بار جدی معتاد شدم.
پسر جوان ادامه می‌دهد: اعتیاد راه پای مرا به یک خانه فساد هم باز کرد‌. می‌رفتم و فقط مواد می‌خریدم. یک‌بار آنجا بودم که دستگیر شدم. نامادری‌ام خودش را به آب‌وآتش زد تا اینکه آزاد شدم. سه هفته بعد از آزادی‌ام به سراغ دوستی رفتم که مرا به آن خانه فساد کشانده و عامل دستگیری‌ام بود تا حسابش را کف دستش بگذارم که دعوایمان شد‌. با چاقویی که می‌خواست مرا بزند، ضربه‌ای به او زدم و دوباره دستگیر شدم. به‌سختی رضایت گرفتیم و پس از مدتی آزاد شدم. دراین‌مدت با یک دزد دوست شده بودم. دزدی یادم داد. لوازم داخل خودرو سرقت می‌کردم که دستگیر شدم.
رامین می‌گوید: پدرومادر خدابیامرزم آدم‌های بی‌آزار و آبرومندی بودند. نامادری و اقوام و آشنایان ما هم افراد درست‌وحسابی هستند. لکه ننگشان من هستم. بارها تصمیم گرفته‌ام مثل بچه آدم زندگی کنم؛ ولی اعتیاد، غیرت و غروری برایم نگذاشته است. حالا فقط خواهش دارم مرا با نامادری‌ام روبه‌رو نکنید‌، نمی‌دانم چطور به چشمانش نگاه کنم.

 

 

اخبار زیر را از دست ندهید:

دختر جوان وقتی سوئیچ زانتیا را از دوست برادرش گرفت نمی دانست در چه مخمصه ای گرفتار می شود

این قاتل شیطان صفت خدمتکار جوان و دختر بچه 3 ساله را پس از آزار دادن به قتل رساند

مصطفی همسرش را با چوب زد و به زور به او وایتکس خوراند!

نقشه همسایه کثیف برای زن جوان که شوهرش در خانه نبود

فریادهای گمشده دختر جوان در خلوتگاه 4 پسر شیطان+ عکس

دوست پدرم مرا سر منقل از پدرم خواستگاری کرد / سرنوشت تلخ نوعروس 13 ساله با چهره ای سوخته+ عکس

امدادگر اورژانس عاشق زن نیمه جان شد و از او خواستگاری کرد+عکس

دوره گرد شیطان صفت دختر تهرانی را به خانه مخوف برد

این سابقه دارها به خودروهای زائران امام رضا (ع) رَحم نمی کردند +عکس

شوخی وقیحانه دختر 13 ساله با یک پسر+ عکس

6 کشته و زخمی بر اثر سقوط خودرو به دره 800 متری در سردشت

5 زن و مرد گانگستر هایی که به طلافروشی در خانی آباد حمله کردند+عکس

راز نیم میلیاردی قتل پسر تهرانی در شمال / گفتگو تصویری با قاتل +عکس

پسر خاله ام سال ها پس از اینکه ازدواج کرده بودم هم دست از سرم برنمی داشت تا اینکه ...

دردسر خرید خودرو از دوست برادر برای یک دختر جوان / حامد اصرار کرد و من به خواسته او تسلیم شدم تا اینکه ...

بلایی که پس از ارتباط شیطانی با خواهر یک جوان خلافکار بر سرم آمد / جمشید که فهمید مرا...

ارتباط شیطانی پزشک معروف یک دختر لو رفت / زن این پزشک دختر جوان را که در پارکینگ خانه پنهان شده بود پیدا کرد و ...+عکس

توطئه شیطانی برای زن شوهردار / مرد تا یک قدمی طلاق رفت اما...

خودکشی فریبا از بالکن خانه دوست پسرش در غرب تهران

بلایی وحشتناکی که در دوران عقد بر سر عروس 17 ساله آمد

اقدام وقیحانه معلم خصوصی با دختر 12 ساله

نسرین همزمان با 2 پسر ارتباط شیطانی داشت / من و محسن دختر جوان را پشت تپه بردیم و ...+عکس

دختر 16 ساله ای که از دوست تلگرامی باردار شد و ... / نوشین گفت: با زیبایی خیره کننده ات «مهره مار داری!» و صمد عاشقت شده است تا اینکه...

لحظه های جدال با وحشت و سرما 4 دختر گمشده در کویر کرمان+عکس و گفتگو با دخترها

 

وبگردی