راز نوزادی که مادرش دنبال پدر برای او بود!
رکنا: زنی بعد از مرگ شوهرش نوزادی در آغوش می کشید و به دادسرا می رفت و مدام حرف های عجیبی می زد در حالیکه این نوزاد راز سر به مهری داشت.
مشغول مطالعه پرونده ای بودم که مسوول دفترشعبه، پرونده ای راکه تازه ارجاع شده بود آوردوپشت سر او زنی که طفل خردسالی را دربغل داشت،داخل شد.
تا نشست شروع کردباصدای بلندگریستن و شکوه سردادن که: «بیچاره شدم .شوهرم را کشتند.فرزندانم را یتیم کردند. شما به این طفل خردسالم رحم کنید.حق مرا و فرزندانم را از آنها بگیرید».خواستم چند لحظه ای حوصله کند تا پرونده را بخوانم ببینم موضوع از چه قرار است. معلوم شد همسر این زن که یک درجه دار نظامی بوده درحادثه ای فوت کرده است. مدارک هویت شاکی را مطالبه کردم. گفت هیچ مدرکی همراه نیاورده است.توضیح دادم شماکه مدعی هستید همسرتان کشته شده حداقل باید شناسنامه تان را ارائه کنید و برمبنای آن هویت خودتان ونسبت تان بامتوفی احراز شود. گفت: آیا خود من و این طفل شیرخوار مدرک نیستیم؟ گفتم چرا شما مدرک زنده اید اما علاوه برمدرک زنده یک مدرک مرده وکتبی هم لازم است.گفت: اگر رسیدگی نکنید شکایتم رابه مقامات بالاترمی برم.دیدم هیچ منطقی را نمی پذیرد. برای آنکه آرام شود، شکایتش را اخذکردم وخواستم دراولین فرصت به سایراولیای دم نیزاطلاع دهد در شعبه حاضرشوند. گواهی حصر وراثت ومدارک هویتشان را نیز بیاورند.ازجایش بلندشد و با عصبانیت در شعبه را کوبید و رفت. هرروزصبح اول وقت، بدون اینکه مدارکی راهمراه بیاورد با لباس و ظاهری مشابه در حالیکه چادر نسبتاً کهنه ای را پشت و رو سر کرده بود و طفل خردسالی را در بغل داشت می آمد. از وضعیت خانواده و پدر و مادر متوفی پرسیدم ، گفت :پدر و مادر شوهرش قبلاً فوت کرده اند.برادر و خواهران شوهرش هم هیچ کمکی نمی کنند.علاوه برمیزبانی از میهمانانی که ازشهرستان آمده اند ، همه هزینه های مراسم ختم به عهده خود اوست. تمکن مالی مناسبی ندارد . یگان خدمتی هم تا به حال هیچ کمکی نکرده است.گفتم اگر میهمان داری پس چطور هر روز اول وقت آنها را رها می کنی می آیی دادسرا.توکه شکایت ات را کردی دیگر نیازی به این رفت وآمد هر روزه نیست.دوباره ازجایش بلندشد و درب شعبه را باعصبانیت کوبید و رفت.
این بار پس از رفتن شاکی بارئیس بازرسی یگان نظامی مربوطه تماس گرفتم و خواستم در ارسال پاسخ موارد خواسته شده تسریع کند و توصیه کردم باتوجه به مقدورات یگان درصورت امکان ، درحق خانواده متوفی از مساعدتهای مالی دریغ نکنند. دو روز بعد رئیس بازرسی شخصاً به شعبه آمد. وقتی پاسخ را ملاحظه کردم دیدم پدر و مادر متوفی درقید حیات هستند. لیست بلندی ازکمکهای جنسی وغیرنقدی که جهت برگزاری مراسم تحویل خانواده متوفی شده بود را ارائه کرد و گفت: مراسم ختم را پدر و مادر متوفی برگزار کرده اند و ابلاغ کردیم دراولین فرصت به دادسرا بیایند. این خانم دراین مدت هیچ مسئولیتی راقبول نکرده ، برغم همه اینها، در یگان را از پاشنه درآورده واز الآن گیرداده و می گوید:چون همسرش خانواده شناخته شده ای هستند برای مراسم چهلم همه همشهریانش می آیند و چهارصد نفر میهمان دارد. بعداز آمدن پدر و مادر متوفی به شعبه وملاحظه مدارک سجلی، دیدم آن مرحوم فقط یک پسر بچه دوازده ساله دارد. پرسیدم پس این طفل شیرخواری که عروستان همراهش می آورد، کی بود ؟ گفتند بچه کوچک ندارد. احتمالاً خواهرزاده این خانم بوده است!! پرونده را بستم و دستور دادم از ورود آن زن به دادسرا جلوگیری شود . برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
منبع: جام جم
ارسال نظر