نظامیگری، آپارتاید و رادیکالیسم دینی در دل حکومت اسرائیل
رکنا: رژیم صهیونیستی با ساختاری امنیتی و نظامی، به یکی از بستهترین و خودکامترین دولتهای جهان تبدیل شده است. ترکیب رادیکالیسم دینی و نفوذ گسترده نظامیان در کابینهها، ویژگیهای اصلی این رژیم را تشکیل میدهد که در آن، سیاستها و تصمیمات عمدتاً تحت تاثیر منافع امنیتی و نظامی قرار دارد.
به گزارش رکنا، برای آنان که سرزمینهای اشغالی را قبله آمال و آرزوهای دموکراسی و آزادیهای مدنی خودکرده بودند یا هماینک اینطور میپندارند، یک پژوهش و بررسی کوچک از تاریخ شرایط سیاسی در این رژیم جعلی، میتواند کاخ پوشالی ذهن آنها را بهطور کامل تخریب کند. رژیم آپارتاید و اولیگارش اسراییل، نهتنها یک دولت بسته و خودکامه است بلکه رادیکالیسم دینی را در حد نهایت خود با تعابیر غلط و پر از تحریف در نهاد اصلی حاکمیت مستقر کرده است. تاریخ دولتها و ساختار حکومت آن در اسراییل نشان میدهد این رژیم، عنوان یکی از امنیتیترین دولتهای موجود در جهان را، با هزاران فرمانده نظامی و نیروی امنیتی و اطلاعاتی در پستهای حساس و کلیدی سیاسی به خود اختصاص داده است.
کابینه اسرائیل شامل مقامات نظامی سابقی مانند ژنرالها و افسران ارتش است که به مقامات دولتی و سیاسی تبدیلشدهاند. بر اساس یک مشی مشخص، دولت اسرائیل نظامیان فعلی که در ارتش خدمات میکنند را معمولاً در پستهای وزارتی قرار نمیدهد، اما بسیاری از سیاستمداران آن سابقه نظامی دارند که از زندگی نظامی به سیاست منتقلشدهاند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر فعلی رژیم صهیونیستی در کابینههای مختلفی که تشکیل داده است، بهکارگیری افراد باسابقه امنیتی و نظامی در پستهای کلیدی را همواره تکرار کرده است.
برای مثال، در کابینههای گذشته افرادی مانند بنیامین نتانیاهو (خدمت در نیروهای ویژه ارتش)، بنی گانتز (فرمانده سابق ارتش) و آویگدور لیبرمن (با فعالیتهای مرتبط با امنیت و عضویت در موساد) حضورداشتهاند.
در طول تاریخ اسرائیل، بسیاری از افراد با سوابق نظامی در کابینههای مختلف این کشور بوده اند. این به دلیل الزامات خاص امنیتی و نظامی اسرائیل است که بسیاری از رهبران سیاسی آن دارای تجربه نظامی هستند. رژیمی که از بدو تأسیس غیرقانونی تا این لحظه، برای انجام جنایات و کشتار مردم بیگناه در منطقه بخصوص فلسطین و لبنان دست به هر نوع اقدام ضد بشری زده و بااینحال متأسفانه در بسیاری از موضوعات موردحمایت دول غربی قرارگرفته است. اگر بخواهیم به چند مورد از اشخاص کلیدی و شاخص دولتهای اسراییل در طول تاریخ نگاهی بیندازیم، این اسامی نظر ما را بهطور ویژهای جلب میکند.
موشه دایان: یک فرمانده نظامی خبیث و جنایتکار مشهور بود که بهعنوان وزیر دفاع و همچنین وزیر امور خارجه خدمت کرد. دایان بهویژه در جنایات جنگ ششروزه نقش مهمی داشت.
ایهود باراک: رئیس سابق ستاد کل ارتش اسرائیل که سپس وارد عرصه سیاست شد و در دورهای بهعنوان نخستوزیر (1999-2001) خدمت کرد.
آریل شارون: شارون یک ژنرال نظامی و امنیتی بود که نقش مهمی در جنگهای مختلف داشت و بعدها بهعنوان نخستوزیر اسرائیل خدمت کرد. او یکی از چهرههای تأثیرگذار در عرصه نظامی و سیاسی بود که در مسئولیت قتل، کشتار و ربایش بسیاری از فعالان مدنی فلسطینی را بر عهده دارد.
بنی گانتز: رئیس پیشین ستاد ارتش اسرائیل که وارد عرصه سیاست شد و بهعنوان وزیر دفاع و معاون نخستوزیر خدمت کرده است.
یتسحاق رابین: او یکی از مهمترین چهرههای نظامی اسرائیل و رئیس سابق ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل بود. رابین به دو دوره بهعنوان نخستوزیر اسرائیل خدمت کرد و نقش مهمی در فرآیند توافقنامه اسلو و معاهدات منطقهای داشت که هیچیک بهطور کامل اجرا نشد.
ایگال آلون: اگرچه ایگال آلون هرگز بهطور رسمی بهعنوان نخستوزیر انتخاب نشد، ولی پس از مرگ لوی اشکول در ۱۹۶۹ بهعنوان نخستوزیر موقت خدمت کرد. او یکی از فرماندهان ارتش در جنگ ششروزه بود.
عیزر وایزمن: وایزمن از ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۰ بهعنوان هفتمین رئیسجمهور اسرائیل خدمت کرد. او پیش از اینکه وارد عرصه سیاست شود، یک چهره امنیتی و نظامی مؤثر در ساختار موساد و یگان ۸۲۰۰ ارتش اسراییل بود. وایزمن در نیروی هوایی اسرائیل خدمت کرد و بهعنوان فرمانده آن منصوب شد و بعدها به سمت وزیر دفاع انتخاب شد. وایزمن نسبت به مسائل امنیتی و نظامی بسیار آگاه بود و توانست نقش مهمی در سیاست خارجی و توان دفاعی اسرائیل، با ارتباطات خاص با دول امریکا ایفا کند.
این نخستوزیران و روسای جمهور با توجه به سابقه نظامی خود، نقش کلیدی در سیاستهای امنیتی و نظامی اسرائیل داشتهاند و تجربیات هر یک تأثیر قابلتوجهی بر تصمیمگیریهای استراتژیک کشور داشته است؛ اما اینکه از پرپوگاندای رسانههای جهانی شنیده میشود اسراییل یکی از آزادترین کشورهای جهان با ساختار حکومتی مبتنی بر دموکراسی است، بر پایه هیچ نوع حقیقتی نیست.
مسلماً با توجه به پیشینه و تاریخ تأسیس این رژیم غاصب و اشخاص کلیدی به کار گمارده شدهی آن در دولتهای گوناگون میتوان درک کرد که اساساً پیشنیاز انتصاب به هر مسئولیتی یا کاندیداتوری جهت در معرض انتخاب قرار گرفتن برای کنیست یا پستهای دولتی، سابقه نظامی، عضویت دریکی از دستگاههای متعدد امنیتی این رژیم یا ساختار جنایتکار شبهنظامی برونمرزی است که تنها با تائید خاخامهای مذهبی تندروی اشکنازی محقق خواهد شد. حال با این وصف پرسش اساسی این است که چگونه هنوز عدهای بهعنوان اپوزوسیون داخل یا خارج از کشور، این رژیم جعلی را منجی بشر و نجاتدهندهی دموکراسی و آزادی در جهان میدانند؟ آیا این غیرازاین است که هرکجا پای اسراییل به هر منطقهای بازشده، با تجاوز به خاک، تعرض به جان و مال مردم و کشتار مظلومین همراه بوده است؟ پاسخ به این پرسش با مروری بر شرایط حاکم بر امنیتیترین رژیم، دولت و کابینهی جهان، این است که هیچگاه امکانپذیر نخواهد بود اسراییل برای مردم کشوری جز مصیبت، بدبختی، آوارگی و ظلم به ارمغان بیاورد.
نویسنده: هانی رستگاران
ارسال نظر