مرگ مغزی پریسا 25 ساله از ترس کرونا / داستان باور نکردنی + عکس

به گزارش گروه حوادث رکنا، چند روزی است که صدای خنده های پریسا 25 ساله دیگر در خانه اشان شنیده نمی شود. جای خالی او درخانه احساس می شود و غم از دست دادن او پدر ومادرش را چندسال پیرتر کرده است.

آغاز ماجرا ازآن روزی بود که پای کرونا به ایران باز شد. موج اخباری که از تعداد مبتلایان و تعداد کشته شده ها به خاطر بیماری کرونا به راه افتاده بود ترس عجیبی به جان به پریسا حاجی زاده انداخته بود.

مادر پریسا که هنوز مرگ تلخ دخترم را فراموش نکرده است می گوید: دخترم به همراه پدرش در فروشگاه شهروند کار می کرد. همیشه از اینکه یک روز دچار بیماری کرونا شود ترس و واهمه داشت. او می گفت کار ما پرخطر است و اگر من کرونا بگیرم نمی دانم چه کار کنم. به او می گفتم نگران نباش دخترم ، تو جوان هستی و بدنت مقاوم است. اگر مراقبت کنی ،ماسک بزنی و دست هایت را مدام بشوری و ضدعفونی بکنی اتفاقی برای تو رخ نمی دهد.

وی ادامه می دهد: اما متاسفانه ترس از بیماری کرونا امان دخترم را بریده بود .من و پدرش بارها با پریسا صحبت کردیم و او را دلداری دادیم اما فایده ای نداشت و هر روز نگرانی دخترم بیشتر می شد. به همین خاطر تصمیم گرفتیم او را نزد پزشکی ببریم که یکی از آشنایان معرفی کرده بود.

استرس مرگبار از کرونا

به این ترتیب بود که پریسای جوان به همراه پدرو مادرش نزد پزشک موردنظر رفت تا تحت معاینه قرار بگیرد اما هیچ کس فکرش را هم نمی کرد که چه سرنوشتی در انتظار دختر جوان است.

مادر پریسا ادامه می دهد: پزشک دخترم را معاینه کرد و گفت او سلامت است و فقط استرس دارد. او گفت استرس از کرونا این روزها امری طبیعی است اما برای اینکه راحت تر بخوابد و کمی استرسش کم تر شود یک قرص برای او تجویز می کنم. از مطب پزشک که برگشتیم شب برادرم مهمان خانه مان بود. شام خوردیم و بعد از رفتن مهمان ها وقتی متوجه شدیم پریسا دوباره اضطراب پیدا کرده است از او خواستیم قرصی را که پزشک برایش تجویز کرده بود بخورد.دخترم قرص را خورد اما هنوز نیم ساعت نگذشته بود که دچار تنگی نفس شدید شد و حالت تهوع پیدا کرد.

این مادر داغدیده می گوید: بالای سرش بودم که دخترم چند نفس عمیق کشید و درمقابل چشمان خودم از هوش رفت. با دیدن این صحنه دنیا روی سرم خراب شد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم و درخواست کک کردیم.تکنسین های اورژانس که از راه رسیدند و دخترم را معاینه کردند گفتند اصلا حالش خوب و نبض ندارد. بلافاصله او را به بیمارستان شهریار منتقل کردند. تا نیم ساعت فکر می کردم دخترم را برای همیشه از دست داده ام تا اینکه همسرم تماس گرفت و گفت ر بیمارستان پریسا را احیاء کرده اند. با شنیدن این خبر خوشحال شدم و راهی بیمارستان شدم.

خواب ابدی پریسا به خاطر مسمومیت دارویی

حدود 3 صبح بود که رفتم بیمارستان. دخترم فقط ضربان داشت اما هیچ حرکتی نمی کرد. حالش خوب نبود. این ها را مادر پریسا می گوید و ادامه می دهد: ابتدا از ما پرسیدن چه دارویی مصرف کرده ،قبلا بیماری داشته. ما می گفتیم دخترمان هیچ بیماری نداشته فقط سرشب این قرصی را که تجویز پزشک بوده مصرف کرده است .

او اضافه کرد: آزمایش های مختلفی انجام دادند ،حتی ابتدا فکر کردن دخترم به خاطر کرونا به این روز افتاده اما درنهایت مشخص شد به دلیل مسمومیت دارویی دخترمان به کما رفته است.

آخرین دیدار

وضعیت وخیم پریسا باعث شد راهی بخش مراقبت های ویژه آی سی یو شود. پزشکان تمام تلاش خود را به کار بستند تا او دوباره سلامتی اش را به دست آورد اما هیچ کدام از این تلاش ها به نتیجه نرسید و درنهایت مرگ مغزی دختر جوان اعلام شد.

مادر پریسا می گوید: در آن چند روز چشم انتظار بودیم تا پزشکان خبر از بازگشت سلامتی دخترم بدهند اما این اتفاق رخ نداد و به ما اعلام کردند پریسا دچار مرگ مغزی شده و بهتر است اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کنیم. قبول کردن این که دخترمان را به همین راحتی از دست دادیم ،دختری که داشتم برای او جهیزیه فراهم می کردم تا راهی خانه بختش کنم کار آسانی نبود. اما وقتی متوجه شدیم پریسا مدتی قبل بدون اینکه ما را در جریان بگذارد به صورت اینترنتی فرم اهدای عضو را پر کرده بود و پزشکان هم آب پاکی را روی دستمان ریختند که دیگر او به زندگی باز نمی گردد تصمیم گرفتیم به خواسته او عمل کنیم .

اهدای عضو و نجات جان بیمار

دکتر ساناز دهقانی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا میگوید: با رضایت اولیای دم بیمار مرگ مغزی با آمبولانس مخصوص از شهریار به تهران و بیمارستان سینا منتقل شد.

وی ادامه می دهد: درنهایت با تلاش پزشکان متخصص قلب،کبد و کلیه های بیمار به 4 بیمار نیازمند اهدا شد تا این بیماران فرصت دوباره ای برای ادامه زندگی پیدا کنند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

 

وبگردی