پسر دانشجو با 2 میلیون تومان سرمایه پولدار شد

از طرف دیگه به‌شدت پول‌لازم بودم و می‌دونستم اگه بخواد وضعیتم به همین شکل جلو بره، آخر سر مجبور می شم ترک تحصیل کنم و برگردم به شهر خودمون، به همین خاطر هم بود که با یکی از هم‌ دوره‌ای‌هام توی کاری که می‌خواست راه بیندازه، شریک شدم. کلا از دار دنیا 2 میلیون تومان پول داشتم و می‌دونستم خیلی زود همون رو هم خرج می‌کنم. وقتی باخبر شدم که اون دوستمون قصد داره آشپزخونه‌ای راه بیندازه، مشکلم رو باهاش در میون گذاشتم و اون هم بهم گفت حتی با 2 میلیون تومان هم می‌تونم باهاش شریک بشم، ولی به شرط اینکه فقط پولم رو بگذارم وسط و توی کاری که داره انجام میشه دخالتی نکنم. من هم که راه دیگه‌ای نداشتم، اون شرط رو با خوشحالی پذیرفتم و زمانی که بعد از یک ماه یک عالمه پول از دوستم گرفتم و فهمیدم اون پول سهم من از شراکتمونه، کم مونده بود از خوشحالی بال دربیارم. هیچ‌وقت فکرش رو هم نمی‌کردم که با 2 میلیون تومان بتونم به همچین درآمدی برسم.

در عرض 6- 5 ماه، اوضاع زندگی‌ام از این رو به اون رو شد و این در حالی بود که دوستم قصد داشت کار دیگه‌ای هم راه بیندازه و ازم خواست توی کار جدیدش هم باهاش شریک بشم و می‌گفت یک‌جورهایی پولی که بهش داده بودم، براش برکت داشته. من هم وقتی فهمیدم قصد داره گلخونه کوچکی راه بیندازه، از خداخواسته باز هم با 2 میلیون تومان دیگه شریکش شدم و بعد از 3- 2 ماه پولی که به عنوان سود ازش می‌گرفتم دو برابر شد و برای اولین‌بار توی زندگی‌ام احساس می‌کردم از نظر مالی بی‌نیاز شدم، اما یک سال که از شراکتمون گذشت، همه‌چیز تغییر کرد و غیر از اینکه از دانشگاه اخراج شدم، کلا از زندگی کردن هم محرومم کردن و الان دو ساله که توی زندانم و هنوز هیچکس باور نمی‌کنه از چیزی خبر نداشتم و نمی‌دونستم که دوستم برای تولید ماری‌جوانا گلخونه زده و آشپزخونه‌اش هم در اصل برای تولید شیشه بوده. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کاوه . م راد

وبگردی