تلخ ترین خاطره سرشناس ترین کشتی گیر ایران

محمد رضا طالقانی رئیس سابق فدراسیون‌های کشتی و کشتی پهلوانی و زورخانه‌ با بیان اینکه باید از شعار بگذریم و به عمل برسیم اظهار داشت: من نبضم با مردم می‌زند، وقتی مردم کشورم خوب باشند، آرامش داشته باشند و مشکلی در گذران زندگی و معیشتشان نداشته باشند، من هم خوب هستم. به نظرم در سال ۱۳۹۸ نه تنها من، بلکه همه سال سخت و بدی را پشت سر گذاشتیم. چندی پیش در کتاب نهج الفصاحه از مولا علی (ع) خواندم که فرموده اند: در آخر الزمان مردم گناهان بد می‌کنند یعنی رو به نزول و دروغ و بدی می‌آورند و خدا هم برایشان بلایای سخت می‌فرستد.‌ای کاش به یمن وجود نازنین آقا امام زمان (عج) از خدا بخواهیم بدی، سختی و شر را از سر مردمان کشورمان دور کند تا انشاالله سال خوبی پیش رو داشته باشیم.

دوبنده تیم ملی برای من خیلی شیرین بود/ تلخ‌ترین خاطره ام اهمال در برابر دخترم بود

وی درباره شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطراتش گفت: همه زندگی من با خاطراتی که در دل دارم می‌گذرد. اگر بر من خرده نگیرید بعد از شصت سال می‌گویم شبی که به دوبنده تیم ملی رسیدم بهترین شب زندگی من در آن دوران بود، چون معتقدم به خاطر اعتقاداتم شیرینی پوشیدن دو بنده‌ی تیم ملی نصیبم شد. با دهان روزه ۴ دور کشتی گرفتم، چون معتقد بودم روزه باعث ضعف جسمانی من نمی‌شود.

او ادامه داد: اما تلخ‌ترین خاطره ام که تاکنون به صورت رسمی هیچ وقت رسانه‌ای نکرده بودم مربوط به ۲۴ سال پیش است و از دخترم بابتش خجالت می‌کشم، مربوط به زمانی است که رئیس فدراسیون کشتی بودم. تیم ملی را عازم مسابقات رومانی کردم و به خانه رفتم. در منزل که بودم تلفن به صدا درآمد و متوجه شدم یکی از کشتی گیران از اعزام جام مانده، همزمان دخترم دچار تشنج شد. ناچار به خاطر مسئولیتی که داشتم برای راهی کردن کشتی گیر همراه با تیم به فرودگاه مهرآباد رفتم. زمانی که بازگشتم در منزل مهمان داشتیم و متوجه شدم در فاصله زمانی که مجددا از منزل خارج شده بودم دخترم برای بار دوم دچار تشنج شده بود و ما او را به بیمارستان نرسانیده بودیم. در واقع بخاطر قصور و اهمال من، فرزندم ۱۱ درصد کمتر از بهره هوشی نرمال برخوردار است و از آن زمان هر روز ۷ - ۸ قرص مصرف می‌کند و این تلخ‌ترین خاطره‌ی دوران زندگی من است.

هیچ وقت لباس نو برای شب عید نخریدم/ دعا می‌کنم حال دل همه مردم بهاری باشد

عضو هیئت رئیسه فدراسیون کشتی تاکید کرد: من آدم سنتی‌ ای هستم. یکی از بهترین قسمت‌های زندگی من، دیدن شور و نشاط در شب‌های عید است. کودکی هایم هم اینگونه گذشت، من بچه درخونگاه تهران هستم و از برگزاری مراسم شب عید مثل چهارشنبه سوری با تمام وجود به وجد می‌آیم، برای دیدن اشتیاقی که در خرید شب عید هست به بازار می‌روم و خاطراتم را مرور می‌کنم؛ کودک بودم و پدرم برایم از باب همایون یک دست کت و شلوار خریده بود، با شوق پوشیده بودم و برای نشان دادنش به بچه‌هایی که خاک بازی می‌کردند به کوچه رفتم، گفتم چرا لباس‌های نو به تن نکردید؟ گفتند نداریم. برای درک حالشان هیچوقت لباس نو برای شب عید نخریدم. سال نو می‌شود، طبیعت سبز می‌شود، همین امروز صبح با دیدن جوانه‌هایی که در حیاط خانه درآمده بودند به وجد آمدم، بهار زیباترین فصل سال است و من آرزو می‌کنم در این بهار حال دل همه مردم بهاری باشد.

پُر کار‌ترین آدمِ بیکار این کشورم

وی ادامه داد: هیچ رفیقی را از بچگی ام از دست نداده ام، چون نه تنها خواسته‌ای از ایشان ندارم بلکه هر کاری بتوانم برایشان انجام می‌دهم، برای مردم کشورم پیش همه می‌روم، ولی برای خودم نه. شاید برای همین پُر کار‌ترین آدمِ بیکار این کشورم، چون هر ساعتم را جایی می‌گذرانم. روزم را با مردم کشورم می‌گذرانم، عضو ده جور انجمن حمایتی هستم، اما از غیرِ خدا برای خودم هیچ نخواسته ام.

مردم ما لایق بهترین زندگی هستند/ تنها آرزویم دیدنِ آینده روشن جوانان مان است

طالقانی در پایان گفت: اولین کاری که هر نوروز می‌کنم، همانطور که پدر و مادرم به من یاد دادند، سر زدن به بزرگان هست و حالا که نیستند، باز هم از خودشان شروع می‌کنم. شب پیش از سال نو همراه خانواده به بهشت زهرا می‌رویم و روز‌های بعد به دید و بازدید می‌گذرانیم. لحظه سال تحویل، تنها آرزویم این است که آینده جوانان مان روشن باشد، ما مردم خوبی داریم، هر زمان لازم بود در صحنه حاضر شدند، پس لایق بهترین زندگی هستند. حیف است که ما این مردم را از دست بدهیم. سال خوبی برای مردم کشورم آرزو می کنم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.