عجیب ترین پرونده های مرتبط با پزشکان
رکنا: بسیار مهم است که پزشکان و کادر پزشکی افراد حرفهای باشند که ما بتوانیم بر سر زندگی خود به آنها اعتماد کنیم. به عنوان مثال تصور کنید که در روشهای پزشکی و جراحی که ممکن است در معرض آن قرار بگیرید یا مقدار بی حسی که دقیقاً مناسب عمل باشد اشتباهی رخ دهد، آن وقت نتیجه چه خواهد بود؟
به گزارش رکنا، بسیار مهم است که پزشکان و کادر پزشکی افراد حرفهای باشند که ما بتوانیم بر سر زندگی خود به آنها اعتماد کنیم. به عنوان مثال تصور کنید که در روشهای پزشکی و جراحی که ممکن است در معرض آن قرار بگیرید یا مقدار بی حسی که دقیقاً مناسب عمل باشد اشتباهی رخ دهد، آن وقت نتیجه چه خواهد بود؟
در این راستا سایت Cracked عجیبترین رفتارهایی را که در بیمارستانها رخ داده را گزارش میدهد.
۵. جراحی که نام خود را روی بدن بیمار حفر کرد
انجام عمل جراحی بدون شک نگران کننده و خطرناک است؛ بنابراین، ضروری است که جراح حرفه ای، با اعتبار و خوشنام باشد.
پزشک ما در این مثال به هیچ وجه جراح بدی نیست، اما اگر بخواهیم درستتر بگوییم آدم بدی است: بعد از اینکه دکتر آلن زارکین عمل سزارین موفقیت آمیز را انجام داد، تصمیم گرفت حروف اسم خود را روی بدن بیمار به یادگار بگذارد. این مرد حروف A. و Z. را روی معده بیمار (لیانا گیدز) حفر میکند، شاید به خیال خودش روی یک میوه، یا روی دیوار یا نیمکت مدرسه نقاشی میکرده است!
معلوم میشود که زارکین در بین همکارانش شهرت خاصی دارد. دوستانش او را مردی غیر عادی توصیف میکردند که حرف زدن و لباس پوشیدن و حتی لطیفه تعریف کردن هایش عجیب و متفاوت بوده است، اما آنها هرگز فکر نمیکردند که او چنین رفتاری کند و باعث از بین رفتن ارزش ۵.۵ میلیون دلاری بیمارستان شود.
استدلال زارکین برای توجیه رفتارش اوضاع را بدتر کرد. وکیل مدافع گفت که این مرد از بیماری شبیه زوال عقل به نام بیماری «بک» رنج میبرد، بیماری نادری که باعث آسیب سلولهای مغزی میشود. البته این عذری زشتتر از گناه است، چگونه چنین شخصی میتواند در حرفه پزشکی خدمت کند وقتی به گفته خودش یک بیماری عصبی جدی دارد!
دکتر زارکین از بیمارستان «بث» اخراج و علاوه بر این در دادخواست بیمار، ۱۴۰۰۰ دلار نیز جریمه شد.
جالب اینجاست که این مرد به جای بازنشستگی تنها چند ماه بعد در یک مرکز پزشکی خدمات بانوان شغل دیگری پیدا کرد.
۴. پرستاری که داروی بیهوشی بیمار را به خودش تزریق کرد
تصور کنید که شما روی تخت عمل دراز کشیده اید، مثلاً منتظر عمل جراحی برای برداشتن سنگ کلیه هستید. از آنجا که این یک عمل جراحی است شما نیاز به بیهوشی دارید، نه تنها برای انجام عمل، بلکه برای آرام کردن اعصاب و از بین بردن این فشار زیاد و سؤالاتی که آیا این عمل موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر. به هر حال، پرستار اندکی بعد با آمپول بیهوشی در دستش میآید، اما به جای اینکه آن را به شما تزریق کند، آمپول بیهوشی را با فشار به خودش تزریق میکند. واکنش شما چه خواهد بود؟
این اصلاً فیلمنامه کمدی نیست، این همان اتفاقی است که بر سر بیمار (لری کینگ) که وارد اتاق عمل شد، آمد. پرستار (سارا میکازاریو) کار خود را مانند هر روز معمولی انجام میداد، اما اعتیاد وی به مواد مخدر باعث شد که او همیشه به دنبال داروهای مورد استفاده در زمینه پزشکی باشد. وقتی آمپول بیهوشی را دید به هیچ وجه نتوانست تحمل کند و به سرعت آن را به خود تزریق کرد. البته پرستار نه دوز کامل بلکه یک سوم آن را به خود تزریق کرد. این مقدار بسیار کم است و برای بی حس کردن بیمار کافی نیست.
نکته عجیب این است که پرسنل بیمارستان نفهمید چه اتفاقی افتاده و پرستار چه کار خطرناکی کرده است. در مقابل، بیمار از درد فریاد میکشید و ناله میکرد و پرستار هم به دلیل تزریق ماده بیهوشی نیمه هوشیار بود و از بیمار میخواست تا قوی باشد و مثل مردها رفتار کرده و خودش را در یک محیط آرام تصور کند تا دردش کمتر شود.
سرانجام یکی از کارمندان موفق به فهمیدن آنچه اتفاق افتاده شد، اما خیلی دیر شده بود، چون بیمار به نزد پلیس رفته و همه چیز را افشا کرد. ما دقیقاً نمیدانیم پرستار در دادگاه برای دفاع از خودش چه گفت، شاید گفته: من آمپول بیهوشی را به طرف بیمار گرفته بودم، اما اشتباهی آن را به خودم تزریق کردم!
۳. رها کردن بیمار در اتاق عمل و رفتن به بانک
همه ما روز سختی را پشت سر میگذاریم که باید در مدت زمان کوتاهی کارهای زیادی را انجام دهیم. ممکن است در محل کار باشید و رئیس از شما بخواهد گزارش تهیه کنید و ناگهان از خانه تلفنی دریافت میکنید که یکی از بستگان در بیمارستان بستری شده است. سپس بانک با شما تماس میگیرد تا به شما بگوید که باید هزینههای خاصی بپردازید، همه در کمتر از ۵ دقیقه! این به احتمال زیاد برای همه اتفاق میافتد، بسیار نگران کننده بوده و ممکن است شما دچار دستپاچگی یا اضطراب شوید.
این اتفاق برای جراحها هم رخ میدهد، تصورش را کنید که فلان جراح میخواهد در چند دقیقه عمل جراحی انجام بدهد و نمیتواند آن را لغو کند و یا به تأخیر بیندازد و از سوی دیگر باید مدارک مالی مشخصی را قبل از موعد مقرّر به بانک تحویل دهد، بنابراین او دچار به هم ریختگی فکری و تشتّت افکار میشود.
یک داستان واقعی: «چالرز الجیری» برای جراحی بر روی ستون فقرات خود توسط جراح «دیوید آرنت» در اتاق عمل دراز کشیده بود، روز جراح بسیار شلوغ بود، عمل بعد از دیگری. اما پزشک ما (آرنت) ذهن خود را با چیزهای دیگر پر کرد. وی بارها و بارها از پرستاران پرسید که آیا چک حقوقش را دریافت میکند یا نه؟ بعداً، در طی عمل جراح دیگری به نام «لئو تروی» از آنجا گذشت تا به جراح آرنت چک حقوقش را بدهد.
در این لحظه ارندت از تروی میخواهد تا از بیمار مراقبت کند تا او برگردد، و غیبت او چند دقیقه بیشتر طول نخواهد کشید، ارندت از بیمارستان بیرون میرود و پس از گرفتن چک برای انجام کارهای بانکی راهی بانک میشود و بیمار را در اتاق عمل رها میکند. غیبت او نیم ساعت طول میکشد، بیمار در مقابل این رفتار سکوت نمیکند. رها کردن بیمار و رفتن به بانک برای انجام امور بانکی امری غیر منطقی و عجیب است. بیمار به اتهام «اهمال» از پزشک شکایت میکند.
۲. حمله با سرنگ برای سقط جنین نامزد
در سال ۲۰۰۰ دکتر استفان باک با پرستارش ازدواج کرد و پرستار باردار شد. در مقابل، دکتر باک متأهل بود و هرگز دوست نداشت از معشوق و ازدواج پنهانی خود فرزند داشته باشد. اما به جای بحث در مورد موضوع با پرستار، و یافتن راه حلی که باعث رضایت هر دو طرف شود دکتر باک تصمیم گرفت به گزینهای خشن تری متوسل شود، که فقط سایکوپاتها انجام میدهند!
برخی داروها وجود دارند که پس از مصرف باعث سقط جنین میشوند و البته این روند آسانی نیست. حال ممکن است داستان واضح به نظر برسد: برای مثال ممکن است فکر کنید که پزشک سعی کرده است این داروها را مخفیانه و ناآگاهانه به پرستار بدهد یا شاید او را فریب دهد و به او بگوید که این داروها ویتامینهای مفیدی هستند و به این شکل جنین را سقط کند. اما کاری که او کرد شنیعتر بود!
پزشک در پارکینگ با سرنگی در دست مخفی شد و منتظر ماند تا پرستار از مقابل او بگذرد. وقتی این اتفاق افتاد، پزشک با سرنگ به او حمله کرد و با روشی مشابه کارتونها فریاد زد و گفت: من جنین را سقط میکنم! و سرنگ را به بدن او فرو کرد.
هنگامی که نقشه بسیار ابتدایی پزشک با شکست مواجه شد، او از پارکینگ مرکز پزشکی Montefiore فرار کرد و راهی بیمارستان مرکزی برونکس شد. هنگام ورود، خیلی حرفهای سرنگ خالی را در ظرف پزشکی که برای این منظور در نظر گرفته شده است انداخت.
خوشبختانه، جنین سالم ماند و باک به دلیل رفتار خود مجازات دریافت کرد. وی محکوم به دو سال حبس و ۱۰۰ ساعت درمان مداوم و بی وقفه محکوم شد. او بعد از این اتفاقات عجیب از پرستار عذرخواهی کرد.
۱. دست بریده یک هدیه عاشقانه
ممکن است در راه عشق رفتارهای احمقانهای از همه ما سر بزند. اما کاری که این پزشک انجام داد یکی از عجیبترین آنها است. در سال ۲۰۰۲ میلادی دکتر احمد رشید، که هنوز به فارغ التحصیل نشده بود یک دست بریده را به معشوقش هدیه داد.
پلیس در تفتیش خانه زنی به نام لیندا کای دست را کشف کرد. رشید وقتی در دانشکده پزشکی درس میخواند عاشق کای شد، دست جدا شده متعلق به جسدی در دانشگاه بود که قرار بود آتش زده شود. به گفته وکیل مدافع رشید، این جوان از غیر قانونی بودن کارش آگاه نبود. البته چنین توجیه ساده لوحانهای قابل اطمینان نیست. غیرقابل تصور است که رشید هرگز وقتی که اره را آورد و تصمیم به قطع دست گرفت، به آنچه انجام میداد فکر نمیکرد!برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر