به گزارش رکنا ، سعید، نخبه تراز اول کشور، عضو جامعه مبتکرین و مخترعین، مدیر یک سازمان دانش بنیان و طراح ربات‌های صنعتی که قرار بود سال‌ها به کشورش خدمت کند اما...

ساعت ۶:۳۰ صبح دیروز داشتم به سمت پاسگاه می‌رفتم که از مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ خبردادند، حادثه رانندگی حوالی سرخه رخ داده است.

سرعتم را کمی بیشتر کرده و ضمن هماهنگی با گشت پاسگاه خودم را به محل حادثه رساندم.

از خودرو‌ها و جمعیتی که در منطقه حضور داشت مشخص بود که حادثه‌ای سنگین رخ داده است. خودروی خود را کمی دورتر و در محلی امن پارک کردم.

سواری "فاو" سفیدی که در برخورد با نیوجرسی ۴ تنی و بتنی جاده چیزی ازش باقی نمانده بود، از عمق فاجعه خبر می‌داد.

مردی میانسال پشت فرمان و مردی جوان در کنارش جان باخته بودند.

شدت حادثه به حدی بود که کیفیت خودرو، کیسه‌های هوا و استحکام بدنه آن نیز نتوانست مانع از بروز این حادثه غم انگیز شود.

راننده و پسرش را از خودرو خارج و به سردخانه منتقل کردند. برحسب وظیفه اموال و مدارک خودرو را جمع آوری و ثبت کردم.

دلم از این اتفاق رنجور بود و سرم به شدت درد می‌کرد، اما ناراحتی ام وقتی بیشتر شد که مدارک راننده را دیدم.

سعید نخبه تراز اول کشور، عضو جامعه مبتکرین و مخترعین، مدیر یک سازمان دانش بنیان و طراح ربات‌های صنعتی که قرار بود سال‌ها به کشورش خدمت کند!

او و تنها پسرش قربانی چشمان خسته و خواب آلودی شدند که دیگر باز نخواهدشد.

با نهایت اندوه شماره برادرش را گرفتم و ماجرا را شرح دادم. عجب کار سختی است!

هر چه بیشتر درباره سعید و توانمندی‌ها و فعالیت هایش می‌دانم، بیشتر افسوس می‌خورم.

ساعتی نگذشته بود که همسر و دختر سعید گریان و نالان وارد پاسگاه شدند.

هنوز نمی‌دانستند که پدر و پسر خانواده را از دست داده اند من نیز نمی‌دانستم چگونه ماجرا را شرح دهم. ایستادم تا کمی آرام شوند و...

واقعا کار سختی است...

نوشته: ستوانیکم حمیدرضا سلطانی، فرمانده پاسگاه انتظامی لاسجرد شهرستان سرخه برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.