گزارش جلسه کسبه پلاسکو/ نمی توانیم با تصمیم های لحظه ای مسئولان جابه جاشویم

دسترسی به خیابان جمهوری تا حدی باز شده و از مردمی که دور تا دور چهارراه جمع شده بودند، خبری نیست. اما مقابل یکی از کوچه‌های تنگ و قدیمی جمهوری، همهمه‌ای برپاست. مردان میان سال با چهره‌هایی خسته، در دایره‌های مختلف دور هم جمع شده‌اند و با بی‌حوصلگی، گپ می‌زنند. در انتهای کوچه باریک، مسجد قدیمی و بزرگ هدایت قرار گرفته و 600 نفر از کسبه ساختمان پلاسکو، در آن گعده گذاشته‌اند. تمام آنها مرد هستند و اجازه حضور هیچ خبرنگاری، چه زن و چه مرد در داخل مسجد داده نمی‌شود. اما مشاهدات و تصاویر عکاس «ایران» نشان می‌دهد، در گعده کاسبان پلاسکو، فضای ملتهبی جریان داشته و کسبه در گروه‌های مختلف، با هم مشغول جدل بوده‌اند.

وضعیت اسکان در پاساژهای جایگزین

در مقابل مسجد هدایت، مردی سرتاپا سیاه پوش ایستاده و عصبانیت چهره‌اش را در دود سیگارش بیرون می‌دهد. او درباره این جلسه می‌گوید:«ما نماینده‌هایی تعیین کردیم و قرار است با نماینده‌های اصناف و دولت گفت‌و‌گو کنند. هنوز هیچ چیزی معلوم نیست.»

چند مرد میانسال، در میانه کوچه دور هم جمع شده‌اند و با کلافگی، با هم صحبت می‌کنند. هر کدام از آن‌ها، درددل زیادی دارد؛ چه از همکاران مفقود شده، چه از اموال از دست رفته، چه از بیمه‌ها و چه از آواری که در آخرسال، روی سر کسب و کارشان خراب شده است. اما حالا، بیشترین دغدغه‌شان محل اسکان است. موسپید جمع‌شان می‌گوید:«ما هنوز جایی را قبول نکرده‌ایم. گفته‌ایم حتماً نماینده هایمان باید بروند این محل‌ها را بررسی کنند و نتیجه‌اش را اعلام کنند. همینجوری زیر بار هر محلی که برایمان تعیین شود، نمی‌رویم.» یکی از جوان تر‌های جمع می‌گوید:«مولوی را که اصلاً قبول نمی‌کنیم.»

این در حالی است که طی روزهای گذشته، اخبار مختلفی از اسکان کاسبان پلاسکو در محلات مختلف مطرح شده بود. ابتدا نامی از این محله‌ها برده نمی‌شد و سرانجام علی فاضلی رئیس اتاق اصناف اعلام کرد:«سه نقطه فروشگاه قدس در میدان خراسان، مولوی و خیابان ولیعصر روبه‌روی زرتشت برای اسکان کسبه ساختمان پلاسکو در نظر گرفته شده که مراحل آماده‌سازی واحدها برعهده بنیاد مستضعفان است.» اما گزارش میدانی «ایران» نشان می‌دهد کسبه پلاسکو، از این تصمیمات چندان رضایت ندارند و نماینده‌های خودشان را تعیین کرده‌اند.

آن‌ها هر از گاهی از همکاران مفقود شده و چک‌های برگشتی‌شان حرف می‌زنند. گاهی از بنیاد مستضعفان و گاهی نیز از شهرداری گلایه می‌کنند اما حرف‌شان برای تعیین محل اسکان فقط یکی است. مرد میانسالی که 18 سال در پلاسکوی آوار شده، کاسبی کرده و پیش از او نیز پدرش در آن جا مشغول بوده است، می‌گوید:«گفته‌ایم هر جا باشیم، باید در همین محدوده چهارراه استانبول باشیم. ما سال‌ها اینجا کاسبی کرده‌ایم و همه ارتباطات‌مان در همین محل بوده است، نمی‌توانیم با تصمیم‌های لحظه ای مسئولان، جابه‌جا شویم. همه تلاش‌مان را می‌کنیم که خسارت هایمان، بیشتر از این نشود.»

در جلسه روز سه‌شنبه، گروهی 9 نفره از نمایندگان اصناف تشکیل شدند و پس از جلسه، قرار شد یک نفر دیگر نیز به‌عنوان نماینده مستأجران به آنها اضافه شود تا گروهی 10 نفره، مسئولیت پیگیری مسائل مرتبط با مجموعه تخریب شده پلاسکو را بر عهده بگیرند.

برادرم قرار بود شنبه مغازه‌اش را افتتاح کند

کاپشنی مشکی پوشیده و غم صورتش را پوشانده است. چندین برگ چک دسته شده را از جیبش خارج می‌کند و با کلافگی می‌گوید:«مشکلات ما که یکی دو تا نیست. مردم فکر می‌کنند ما همه چیزمان را از دست داده ایم، رفته‌اند و چک هایشان را برگشت زده‌اند. همه چک هایمان حتی آن‌هایی که نسوخته، برگشت خورده است.»

درد دل کاسبان، زیاد و چهره هایشان خسته و برافروخته است. هر کدام روایتی دارند، یکی از جوان ترهایشان می‌گوید:«مصیبت زیاد دیدیم. یکی از همکاران‌مان سکته کرد. همه چیزش را از دست داده بود.» دیگری از ورشکستگی خانوادگی حرف می‌زند:«ما با همه خانواده‌مان اینجا کاسبی داشتیم. شاید حدود 60 واحد مغازه برای فامیل ما و آشنایان‌مان بود. من خودم نزدیک 300 میلیون جنس در مغازه‌ام داشتم.»

بیمه رسیدگی نمی کند

بعضی‌ها حاصل یک عمر کسب و کارشان را از دست داده‌اند. رضازاده، مردی میانسال که از بقیه کاسبان بیشتر درد دل می‌کند، می‌گوید:«من اول پدرم اینجا کار می‌کرد. بعد مغازه به من رسید و الان 18 سال است که اینجا کار می‌کردیم. ما هیچ اخطاری هم دریافت نکرده بودیم.» اما مردی دیگر، از دخلی روایت می‌کند که پیش از آنکه پولی وارد آن شود، تخته شد:« برادرم، فقط نزدیک 100 میلیون دکور زده بود. قرار بود شنبه این هفته مغازه‌اش را افتتاح کند، اما همه چیزمان سوخت.»

جوان‌ها از ناکامی و امیدهایشان حرف می‌زنند و پیرترها، از بیمه شکایت دارند. یکی از موسپیدان می‌گوید:«ما بیمه داشتیم، اما حالا بیمه هم به ما رسیدگی نمی‌کند. فقط روز اولی که اعلام کردند، کارها خوب پیش می‌رفت و انجام می‌شد. از روز دوم به بعد، این حرف‌ها که هفته بعد و ماه بعد بیا شروع شد. تازه من از بیمه ایران حرف می‌زنم که وضعش خوب است.» آن طور که آنها روایت می‌کنند، برای بیمه تأمین اجتماعی و کارگری نیز بعضی هایشان دچار مشکل شده اند:«ما رفتیم، گفتند چون پدر و پسر هستید، بیمه پرداخت نمی‌شود.»

دل آن‌ها، از حرف‌ها و وعده‌های مختلف نیز، پر است. در هفته گذشته، صحبت از وام‌های صد میلیونی و سیصد میلیونی برای احیای کسب آنها بود. یکی از کاسبان با لحنی عصبانی می‌گوید:«به این حرف‌ها نمی‌توانیم اعتماد کنیم. من خودم رفتم از بانک ملت پرس و جو کردم. کارمندها می‌گفتند یک چیزی گفته‌اند، حالا کو تا زمانی که به ما ابلاغ شود.» کسبه پلاسکو که حالا اموال از دست رفته‌شان را در کوچه‌های تنگ جمهوری جست و جو می‌کنند، بعضی همکاران‌شان را هم از دست داده‌اند. یکی از آنها می‌گوید:«خانواده هفت، هشت نفر از کاسبان، اعلام مفقودی کرده‌اند. البته این فقط تعداد آن‌هایی است که ما خبر داریم.» کسبه‌ای که در چشم به هم زدنی، اموال‌شان دود شده و به هوا رفته، حالا دو نهاد را مقصر می‌دانند:«مقصر اصلی بنیاد مستضعفان است. این ساختمان برای آنها بود. باور کنید ما شخصاً اخطار نگرفته بودیم. بعد از آن هم، شهرداری. ما خودمان دیدیم که تجهیزات ندارند، دیدیم وسایل آتش‌نشانی تا طبقه چهارم هم نمی‌رسید. دیدیم به خاطر این بی‌مسئولیتی‌ها، چطور زندگی‌مان از دست رفت.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی