زورگیری خشن پسر جوان در روزهای مرخصی خدمت سربازی / با پول دیه خواهرم صاحبخانه شدم + جزییات

به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات جوان 20 ساله ای است که به جرم زورگیری بی رحمانه توسط پلیس مشهد دستگیر شده است. این سارق بی رحم که سعی می کرد ارتکاب جرم را به گردن همدست 16 ساله اش بیندازد درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت:پدرم اعتیاد شدیدی به مواد مخدر صنعتی مانند شیشه و کریستال دارد و بیکار است به همین دلیل مادرم در خانه های مردم کار می کند تا مخارج زندگی ما را تامین کند من هم به دلیل اوضاع آشفته خانوادگی تا کلاس پنجم ابتدایی بیشتر درس نخواندم و وارد بازار کار شدم . ابتدا در یک تعمیرگاه خودرو شاگرد بودم و بعد هم به شغل های متفاوتی رو می آوردم تا بتوانم حداقل مخارج خودم را تامین کنم. ولی حدود 4 سال قبل،خواهر 17 ساله ام در اطراف میدان امام حسین(ع) با خودروی عبوری تصادف کرد و از دنیا رفت.

ما هم با دیه ای که از بیمه گرفتیم خانه ای در حاشیه شهر خریدیم  تا از مستاجری نجات پیدا کنیم. خلاصه در این شرایط و در حالی که چند ماه نیز از زمان اعزام به خدمت سربازی ام گذشته بود،به سازمان نظام وظیفه رفتم  تا خدمت سربازی ام را سپری کنم اما در دوران خدمت هم که در یکی از مناطق مرزی بودم هربار که به مرخصی می آمدم دست به خلافکاری می زدم و با تاخیر به محل خدمت بازمی گشتم به همین دلیل هم چند ماه اضافه خدمت برایم ثبت شد. در همین حال با یکی از بچه محل هایم دوست صمیمی بودم  وبا او معاشرت می کردم تا این که یک روز «تقی شمالی» مرا به منزل خودشان دعوت کرد.

او یک نوجوان 16ساله بود و آن روز هم خانواده اش در خانه نبودند. من هم که با مادرم دعوا کرده بودم فرصت را غنیمت شمردم و دعوت «تقی شمالی» را پذیرفتم. او بساط مشروب خوری را پهن کرد و ما بایکدیگر مقداری مشروبات الکلی مصرف کردیم. وقتی از خانه دوستم در اطراف میدان معراج مشهد بیرون آمدیم او با گوشی سرقتی که دستش بود یک تاکسی اینترنتی گرفت تا جای دیگری برویم اما وقتی سوار تاکسی شدیم «تقی شمالی» نشانی انتهای توس65 را به او داد من هم با آن که تعجب کرده بودم چیزی نگفتم ولی در بیابان های انتهای شهرک نجف ناگهان دوستم کاردی را از زیر پیراهنش بیرون کشید و راننده میان سال تاکسی اینترنتی را تهدید به مرگ کرد.

من هم که به دلیل مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشتم نمی دانستم چه کار کنم!راننده که به شدت ترسیده بود،خودرو را رها کرد و با پای پیاده به داخل زمین های کشاورزی گریخت. من هم در این شرایط پشت فرمان پراید پریدم و حرکت کردم چراکه دوستم رانندگی یاد نداشت. خلاصه تا مسیری آمدم ولی به دلیل این که تمرکز کافی نداشتم،کنترل خودرو را از دست دادم و تصادف کردم که در همین حال ماموران انتظامی از راه رسیدند و ما را دستگیر کردند اما ای کاش ...

دو متهم به زورگیری بی رحمانه با دستور سرگرد فعال (رئیس کلانتری معراج)تحویل مراجع قضایی شدند.   

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی