مرد خائن زن صیغه ایش را کشت / صبح امروز از پای طناب اعدام به سلول بازگشت + جزییات

به گزارش رکنا، 12 آبان ماه سال 1396 خانواده دختری جوان نگران و آشفته به پلیس آگاهی تهران مراجعه کرده و اعلام می کنند که دختر 29 ساله شان روز گذشته ساعت 19:30 از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است.

در همین زمان بود که یک پاکبان در اطراف جاده مخصوص کرج کیف دختر مفقود شده را پیدا کرد و به پلیس خبر داد. با حضور خانواده دختر جوان در پلیس آگاهی مشخص شد تمام محتویات داخل کیف دست نخورده و تنها گوشی موبایل او گم شده است.

کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات خود را آغاز کرده و دوستان دختر جوان را مورد بازجویی قرار دادند ، دوستان مینا به پلیس گفته بودند که چند سالی بود که به ازدواج کردن علاقه شدیدی داشت و همیشه از اینکه بقیه دوستانمان ازدواج می کردند حالت افسردگی پیدا می کرد، تا اینکه متوجه شدیم به تازگی با مرد جوانی که زن و بچه دارد آشنا شده برای همین روزی که از خانه خارج شده بود به ما پیام داد که با آرش به گردش می رود و شاید چند روزی به خانه برنگردد.

همین موضوع کافی بود تا کارآگاهان به دنبال سرنخ های جدید مرد ناشناس را شناسایی و او را بازداشت کنند. متهم در ابتدا هیچکدام از اتهامات وارده را نپذیرفت و آشنایی با این دختر جوان را منکر شد اما وقتی مستندات و مدارک پلیس را در برابر چشمانش دید لب به اعتراف گشود.

متهم در اعترافی هولناک به پلیس گفت: دختر جوان را به قتل رسانده و جسدش را در جوی آب های جاده مخصوص تهران - کرج رها کرده است، تیم تجسس وارد عمل شد و پس از چند ساعت جسد دختر جوان در مکانی که قاتل اعلام کرده بود کشف شد .

متهم در بازجویی هایش به بازپرس ویژه قتل گفت: من و مینا 2 سال قبل در یک مهمانی خانوادگی با هم آشنا شدیم او با اینکه می دانست من زن و بچه دارم بارها از من خواست تا با هم ازدواج کنیم ، من وقتی متوجه علاقه ام به او شدم درخواست ازدواجش را پذیرفتم و به مدت یک سال بین خودمان صیغه محرمیت خواندیم.

متهم در ادامه گفت: در تمام مدت این یک سال او بارها از من مبالغ زیادی دریافت کرد و هر بار به من قول می داد که پولم را پس می دهم اما وقتی مبلغ بدهی اش نزدیک 50 میلیون تومان شد عصر روز جنایت با ماشین دنبالش رفتم با هم صحبت کنیم که با هم اختلاف پیدا کردیم و مینا مرا تهدید کرد و به زن و بچه ام فحاشی کرد ،در یک لحظه عصبانی شدم کنار خیابان ایستادم، از ماشین پیاده شدم، لبانم از عصبانیت سفید شده بود در یک لحظه نفهمیدم چه شد که در عقب را باز کردم و روسری اش را از پشت سرش دورگردنش چرخاندم و خفه اش کردم وقتی از نفس کشیدن افتاد به خودم آمدم و گفتم الان با این جسد چه کنم ساعت ها درخیابان گشتم تا اینکه در همان منطقه جاده مخصوص منطقه ای که تاریک بود ایستادم و جسدش را داخل جوی آب رها کردم ، کیفش را در محله ورد آورد بیرون انداختم و گوشی موبایلش را شکستم و در جوی انداختم تا ردی از خودم باقی نگذارم.

با اعترافات هولناک این قاتل تهرانی پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری تهران فرستاده شد و با نظر به رای قاضی و تایید دیوان عالی کشور حکم قصاص برای او صادر شد و مقرر شد او در صبحگاه 29 فروردین ماه اعدام شود که صبح امروز در حالیکه مرد جوان در یک قدمی چوبه دار قرار داشت با کمک تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران از اولیای دم مهلت 20 روزه گرفته شد تا شاید خانواده این دختر جوان با دریافت دیه رضایت داده و او را ببخشند.