انفجار مرگبار شئی نامعلوم در شهرک اسلامیه / 2 مرد کشته شدند و یک کودک به شدت سوخت + جزییات

به گزارش رکنا، ساعت یک بعدازظهر دو روز پیش، صدای انفجار مهیب اهالی شهرک اسلامیه را از جا پراند. این صدا برای مردم این روستا آشناست. خوب می‌دانند با چنین انفجاری یا باید منتظر خبر مرگ همولایتی‌شان باشند یا تکه‌تکه شدن دست و پا و نابینا شدن‌شان. از رد دودی‌ که به آسمان بلند شده بود، فهمیدند انفجار، خانه شهریار را بر سرش ویران ‌کرده است. 

صداقت ملکشاهی، دهیار شهرک اسلامیه می‌گوید، آن روز شهریار همراه با برادر همسرش عباس شیری‌نیا در انباری حیاط خانه بودند که انفجار رخ داد: «آنها دو جوان ۲۷ و ۳۵ ساله بودند که زن و بچه هم داشتند. متاسفانه در زمان انفجار فرزند عباس هم همراه‌شان بود که به‌شدت آسیب دید. انباری‌کاملا تخریب شده و در و پنجره خانه هم‌کنده شده است. هنوز معلوم نیست، چه چیزی منفجر شده است. بعضی می‌گویند گلوله ‌کاتیوشا بوده، عده‌ای هم می‌گویند گلوله تانک یا توپ بوده. اینجا چون منطقه جنگی است، ادوات جنگی هم دیده می‌شود. گاهی‌که باران می‌بارد، این ادوات از زیر خاک پیدا شده و با رفتن روی آن انفجار رخ می‌دهد. نمی‌دانیم این شیء چطور سر از انباری درآورده است.

یک احتمال این است ‌که خودشان آن را به انباری آورده باشند یا این‌که از قبل در انباری بوده و بعد از دستکاری منفجر شده است. البته قبلاکسانی بودندکه با جمع‌آوری و فروش سیم‌خاردار وآهن‌آلات باقیمانده از جنگ، درآمدی داشتند اما شهریار و عباس هردو شغل آزاد داشتند و هیچ‌کدام سراغ چنین‌ کاری نرفتند. بعد از حادثه هم بخشدار مهران و کارشناسانی از ارگان‌های نظامی آمدند و وضعیت را دیدند. برخی جوان‌ها برای فروش آهن‌آلات جنگی و کسب مقداری پول، خطر جمع‌آوری این وسایل را به جان می‌خرند، در حالی‌که اگر فقر و بیکاری نبود، این اتفاقات تلخ هم رخ نمی‌داد.»

مهدی منصورزاده، رئیس ایستگاه آتش‌نشانی این شهرک هم درباره حادثه توضیح می‌دهد: «با تماس مردم و به فاصله یک دقیقه به محل حادثه رسیدیم. صدای انفجار به حدی بود که آبادی‌های اطراف هم شنیده بودند. با گاز باروتی‌که منفجر شده بود، لباس‌های دو فرد فوتی، همچنان در حال سوختن بود. خانه‌های مجاور هم آسیب دیده بود. هنوز مشخص نیست چه چیزی منفجر شده، بعضی می‌گویند گلوله تانک یا توپ بوده اما بعد از اطفای حریق، آثار انفجار ادوات جنگی را در انبار پیدا کردیم.»

او ادامه می‌دهد: تنها بازمانده این حادثه‌، کودکی بود که خودم او را از آتش‌سوزی خارج ‌کردم. سروصورت بچه به‌شدت با گاز باروت سوخته بود و به خاطر شدت انفجار به احتمال زیاد دچار موج‌گرفتگی هم شده است. چندسال پیش هم انفجاری درهمین منطقه رخ داده بود که چند نفر را کشت و سه چهار نفر را هم قطع عضو کرد. منطقه ما یک منطقه جنگی است و مدتی پیش هم وقتی‌ کارگران داشتند خیابان را برای انشعاب جدید آب حفاری می‌کردند، یک سنگر پیدا کردند که بعد رویش را با سیمان، ملات و سنگ پوشاندیم. ممکن است در انباری خانه سنگری بوده ‌که باعث این انفجار شده است یا احتمال دارد افرادی از زمان قدیم، وسایل جنگی را برای فروش جمع‌آوری‌کرده و در انبار نگهداری می‌کردند.

لیلا حسین‌زاده