دردسر شوم نسخه زن رمال برای پسر عاشق تهرانی / آزار یک دختر داخل پراید

به گزارش رکنا، هفته گذشته دختر جوانی هراسان پیش پلیس رفت و از آزار و اذیت ‌های راننده پرایدی شکایت کرد. او مدعی شد که به عنوان مسافر سوار بر خودروی پرایدی شده اما راننده که پسر جوانی بوده، پس از ربودن و آزار و اذیت وی وسایل باارزشش را نیز سرقت کرده است.
طبق گفته شاکی، به دلیل تاریکی شب و پریشان احوالی موفق نشده شماره پلاک خودرو را یادداشت کند و او نیز فرار کرده است.

سرنخی از متهم

در حالی که به‌دنبال این شکایت، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و تحقیقات در رابطه با دستگیری پسر پراید سوار ادامه داشت، ساعاتی بعد دختر جوان دیگری به پلیس مراجعه کرد و گفت: امشب از محل کارم بیرون آمدم و به انتظار تاکسی کنار خیابان ایستاده بودم که راننده خودروی پرایدی مقابل پایم توقف کرد و از آنجایی که راننده پسری حدوداً 20 ساله بود و با تصور اینکه مسافرکش است، سوار خودرویش شدم اما او پس از مدتی تغییر مسیر داد.

من به او اعتراض کردم اما ناگهان شروع به فحاشی کرد و من که ترسیده بودم، بلافاصله موقعیت مکانی‌ام را از گوشی تلفن همراه خودم برای گوشی تلفن همراه پدرم ارسال کردم.
او ادامه داد: همان‌طور که تصور می‌کردم لحظاتی بعد پسر جوان در محلی خلوت توقف کرد و می‌خواست مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد. من که سعی می‌کردم خودم را از دست پسر متجاوز نجات دهم، ناگهان فکری به ذهنم رسید و در همان وضعیت گوشی تلفن همراهم را زیر صندلی خودرو پراید انداختم. پسر جوان هم پس از اذیت و آزار و سرقت وسایل باارزشم، مرا از خودرو به بیرون پرتاب کرد.
بلافاصله مأموران با بررسی گوشی تلفن همراه پدر شاکی موفق شدند محل توقف خودرو راننده شرور را به‌دست آورند. مأموران با به‌دست آمدن آدرس راهی محل شده و خودرو پراید را کشف کردند.

با استعلام شماره پلاک خودرو پراید، هویت صاحب آن که پسری 20 ساله بود، به‌دست آمد. طبق تحقیقات مشخص شد که آدرس محل سکونت پسر جوان به نام یاشار، درست در همان خیابانی است که خودرو پراید پارک شده است. بدین ترتیب پسر جوان دستگیر شد و در تحقیقات به دو مورد آزار و اذیت دختران جوان اعتراف کرد.

نسخه زن رمال

پسر جوان که پس از دستگیری چاره‌ای جز اعتراف نداشت، درباره انگیزه خود از این جنایت‌های سیاه گفت: در آن لحظه اصلاً نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم. همه‌اش تقصیر نسخه‌های زن رمال و گل‌هایی بود که کشیدم.
زن رمال چه نسخه‌ای داده بود؟
مدتی بود که با دختری به نام فرزانه دوست شده بودم. می‌خواستم به خواستگاری‌اش بروم اما زمانی که فرزانه متوجه شد وضع مالی خوبی ندارم، با من قطع رابطه کرد. بعد فهمیدم که قصد ازدواج با پسر دیگری را دارد. از این ماجرا خیلی ناراحت و به‌هم ریخته شدم. به‌دنبال راه‌حلی برای بازگشت فرزانه بودم که به من پیشنهاد دادند به سراغ رمال بروم و با طلسم محبت او را برگردانم.
از او پرسیدیم، آیا تأثیری هم داشت؟
 در جواب می گوید: نه. من در فضای مجازی با صفحه‌ای آشنا شدم که از رمالی زن جوانی به نام فیروزه خبر می‌داد. با سختی و کلی دردسر موفق شدم از او وقت بگیرم. او زمانی که ماجرای زندگی‌ام را شنید، چندین نسخه تجویز کرد که یکی از آنها حل کردن برگه‌ای که روی آن چیزی نوشته شده بود، داخل لیوان آب بود و من باید آن محلول را می‌خوردم.

در این مدت هم به خاطر شکستی که خورده بودم و برای فراموش کردن فرزانه به سراغ گل رفته بودم. زمانی که محلول را خوردم، انگار دیوانه شدم. همه زنان را به شکل فرزانه می‌دیدم و دلم می‌خواست از آنها انتقام بگیرم. دو دختری را هم که سوار کردم، با همین تصور آزار دادم و می‌خواستم انتقام بگیرم. من هیچ سابقه کیفری ندارم و اهل هیچ خلافی هم نیستم اما نمی‌دانم محلولی که زن رمال تجویز کرد، چه بود که چنین حالی به من دست داد.