پدر روحانی شیطان صفت پس از آزار دختر 8 ساله او را کشت / جنایتی که بعد از 48 سال فاش شد + عکس

به گزارش رکنا، 15 آگوست 1975 میلادی، زمانی که دختربچه‌ 8 ساله‌ای به نام گرچن برای رفتن به اردویی در کلیسایی در شهر ماریل پنسیلوانیا از خانه خارج شد، به طرز عجیبی ناپدید شد. خانواده گرچن وقتی متوجه شدند که او در اردو شرکت نکرده و آن روز اصلا به کلیسا نرفته است، نگرانش شدند و به جست‌وجو برای پیداکردن وی پرداختند اما ردی از او به‌دست نیامد. ماجرا به پلیس گزارش شد اما تحقیقات پلیس محلی نیز برای یافتن دختربچه گمشده فایده‌ای نداشت. تا 2 ماه بعد هیچ‌کس از سرنوشت دختربچه 8 ساله خبر نداشت تا اینکه به پلیس خبر رسید بقایای جسد ی در جنگل‌های اطراف شهر پیدا شده است. وقتی مأموران پلیس در محل حادثه حاضر شدند، با توجه به لباس‌های مقتول و بقایای جسد، آن را شناسایی کردند. او همان دختربچه ناپدید شده بود که در این مدت‌ خانواده‌اش به‌دنبال وی می‌گشتند.

با مشخص‌شدن سرنوشت دردناک گرچن، تحقیقات پلیس برای کشف راز قتل او شروع شد. مأموران بارها مسیری را که قرار بود دختربچه 8 ساله از خانه تا کلیسا طی کند، بررسی کردند اما هیچ سرنخی از عامل جنایت به‌دست نیامد. آنها حتی راهی کلیسا شدند و به تحقیق از کشیشی به نام دیوید زاندسترا که در آنجا مشغول به‌کار بود پرداختند اما وی نیز نتوانست سرنخی از قاتل گرچن به پلیس ارائه دهد.

کشیش قاتل

کشیش شهر

کشیش قاتل

قتل هولناک دختربچه 8 ساله مردم شهر را در شوک فرو برده بود. بررسی‌های پزشکی قانونی نشان می‌داد که او پس از ربوده شدن به جنگل منتقل شده در آنجا مورد آزار قرار گرفته و با ضربه‌هایی که به سرش وارد شده، کشته شده است. در میان همسایه‌های خانواده گرچن و افرادی که آنها را می‌شناختند، کشیش کلیسای شهر یکی از کسانی بود که همیشه تلاش می‌کرد به این خانواده دلداری دهد. دیوید زاندسترا در همه مراسمی که برای یادبود گرچن برگزار می‌شد شرکت می‌کرد و این در حالی بود که هیچ‌کس خبر نداشت او چه راز مخوفی در سینه دارد.

48 سال بعد

در همه این سال‌ها اسرار قتل دختربچه 8ساله، رازی سر به مهر باقی مانده بود تا اینکه اوایل سال‌جاری میلادی شاهدی پیدا شد که در نهایت باعث افشای راز این جنایت هولناک شد.

این شاهد که پلیس اسمی از او نبرده است، در زمانی که گرچن کشته شد، 10 ساله بود و از دوستان او به شمار می‌رفت. او وقتی با پلیس تماس گرفت، مدعی شد که اطلاعاتی دارد که شاید در حل پرونده قتل گرچن به آنها کمک کند. وی سپس مدعی شد: من همبازی گرچن بودم و به همان کلیسایی می‌رفتم که او می‌رفت. دو بار که در کلیسا تنها مانده بودم، دیوید زاندسترا(کشیش کلیسا) مرا مورد آزار قرار داد و در همه این مدت وحشت داشتم که این حقیقت را به کسی بگویم. تا اینکه گرچن ربوده شد و 2‌ ماه بعد جسدش پیدا شد. همان موقع با خودم می‌گفتم که قتل او شاید کار کشیش زاندسترا باشد.

کشیش قاتل

دفترچه خاطرات

اظهارات این شاهد به تنهایی نمی‌توانست مدرک محکمی علیه دیوید زاندسترا باشد تا اینکه او مدعی شد دفترچه خاطراتی دارد که 48 سال پیش، این ماجراها را در آن نوشته است. طولی نکشید که این دفترچه خاطرات در اختیار پلیس قرار گرفت. شاهد پرونده در بخشی از آن نوشته بود: «حدس بزن چی شده؟ کشیش کلیسا 2 بار به من دست‌درازی کرده است. این یک راز است، بنابراین نمی‌توانم به کسی بگویم، اما فکر می‌کنم او ممکن است کسی باشد که گرچن را ربوده است. فکر کنم آقای «زاندسترا» بود که او را ربوده و به قتل رسانده است.»

نوشته‌های شاهد پرونده در 48 سال پیش، پلیس را بر آن داشت تا دیوید زاندسترا را به‌طور جدی تحت تحقیق قرار دهد. او اما چند سال پیش بازنشسته شده و به جورجیا نقل مکان کرده بود. کارآگاهان پلیس با دستور دادستان راهی محل زندگی وی شدند و او را بازداشت و برای تحقیقات به اداره پلیس منتقل کردند. دیوید زاندسترا که گویی در همه این سال‌ها از جنایتی که مرتکب شده بود، عذاب وجدان داشت در همان تحقیقات اولیه اعتراف کرد که گرچن 8ساله را او کشته است. به‌گفته پلیس، دیوید زاندسترا در روز حادثه درحالی‌که سوار ماشین بوده به سمت کلیسا می‌رفته که دختربچه 8ساله را می‌بیند. سپس به بهانه رساندن او به کلیسا، وی را سوار ماشین می‌کند و به جنگل‌های اطراف شهر می‌برد. در آنجا وی را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد و وقتی با مقاومت او روبه‌رو می‌شود، ضرباتی به سرش وارد می‌کند، او را به قتل رسانده و جسدش را همانجا زیر مقداری شاخ و برگ دفن می‌کند.

با اعترافات کشیش سابق، خانواده گرچن هرینگتون در بیانیه‌ای اعلام کردند که به سختی می‌توانند احساس‌شان را درباره این ماجرا بیان کنند. ربوده‌شدن و قتل گرچن زندگی آنها را دگرگون کرد اما حالا امیدوارند که عامل این جنایت هولناک به اشد مجازات برسد و در زندان بمیرد.