داماد کینه ای مادرزنش را کشت اما اعدام نشد / اقدام جالب نوعروس برای آرامش روح مادرش

به گزارش رکنا، شهریور سال 94 زنی 70 ساله در یکی از محله‌های شیراز بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسید. این زن حوالی ساعت 10صبح روز حادثه، زمانی که از خانه‌شان خارج شده بود تا به خرید برود، در مقابل ساختمان هدف حمله مردی قرار گرفته و به قتل رسیده بود. به‌گفته شاهدان، مرد مهاجم پس از وارد کردن ضربات چاقو به مقتول، ‌به سرعت پشت فرمان ماشینش نشسته و فرار کرده بود. اما با به‌دست آمدن شماره پلاک ماشینش خیلی زود و درحالی‌که هنوز آثار خون روی دستانش بود از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شد. او کسی جز داماد مقتول نبود که در بازجویی‌ها به قتل مادرزنش اعتراف کرد.

قصاص

متهم که در زمان جنایت 31 ساله بود به قتل مادرزنش با انگیزه انتقام‌جویی اعتراف کرد و گفت: من و دختر مقتول از یک سال پیش عقد کرده و قصد داشتیم به‌زودی زیر یک سقف برویم. اما همسرم ناگهان گفت که حاضر نیست با من زندگی کند و قصد جدایی دارد. او اصرار به جدایی داشت. من مادرزنم را عامل این رفتارهای همسرم می‌دیدیم و از او کینه به دل گرفتم. برای همین روز حادثه مقابل خانه‌شان کمین کردم و هنگام خروج او از خانه نقشه قتل را عملی کردم.

داماد انتقامجو مدتی بعد در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد.این رأی بعد از مدتی در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و آماده اجرا شد.

بخشش قاتل

با گذشت مدتی از قطعی‌شدن حکم دادگاه، شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شد.در این بین یکی از اعضای گروه صلح‌یار دادسرای جنایی تهران و مسئول کمیته سفیران صلح و دوستی انجمن حمایت از زندانیان کشور که آذر شهسواری نام دارد، تلاش و رایزنی‌های خود را برای بخشیده شدن قاتل و جلب رضایت از شاکی آغاز کرد. با وجود این، مرد محکوم به قصاص، 4مرتبه پای چوبه دار رفت و هربار توانست با تلاش این زن، از ولی دم که دختر مقتول بود، مهلت بگیرد و به زندان برگردد. دختر مقتول که بعد از این اتفاق از همسرش(عامل قتل) جدا شده بود، می‌گفت که به هیچ عنوان حاضر به بخشش شوهر سابقش نیست. اما وقتی رایزنی‌ها ادامه پیدا کرد و دختر مقتول شنید که قاتل مادرش در زندان مبتلا به بیماری شده، تصمیم بزرگی گرفت و قاتل مادرش را بخشید تا پول دیه را صرف کمک به کودکان سیستان و بلوچستان کند.

به این ترتیب با بخشش قاتل، وی از مجازات قصاص رهایی یافت.

گفت‌وگو

به خاطر آرامش روح مادرم بخشیدم

دختر 38ساله مقتول، پس از اتفاق دردناکی که در زندگی‌اش رخ داد، از ایران رفت و در ایتالیا ساکن شد. در این 8سال قاتل 4بار پای چوبه دار رفت اما دختر جوان هربار حکم را اجرا نکرد.

در این 8 سال به بخشش فکر کرده بودی؟

آن اوایل که اصلا هدفم بخشیدن قاتل مادرم نبود. وجودم پر از خشم بود و دلم می‌خواست او مجازات شود. من در 10سالگی پدرم را از دست داده بودم و مادرم بزرگ‌ترین حامی من در زندگی‌ بود.  در این چند سال به این فکر می‌کردم که کاش می‌شد قاتل سال‌های طولانی در زندان می‌ماند و عذاب می‌کشید.

چه اتفاقی افتاد که قاتل مادرت را بخشیدی؟

او در زندان دچار بیماری سختی شده بود. من اعتقاد دارم که خدا، مجازاتش سخت‌تر از ما انسان‌هاست. با خود گفتم که جان قاتل مادرم را نمی‌گیرم و به خدا واگذارش می‌کنم. خدا جان را می‌دهد و خودش هم می‌گیرد. امیدوارم در این 8سال متنبه شده باشد و مرا از بخشیدنش پشیمان نکند؛ با وجود اینکه فکر می‌کنم 8سال حبس برایش کافی نیست.

برگردیم به 8سال قبل، اختلافت با همسرت(قاتل) بر سر چه مسائلی بود؟

او شخصیت دوگانه‌ای داشت. به راحتی دروغ می‌گفت و از طرفی از لحاظ فرهنگی به هم نمی‌خوردیم و اختلاف فرهنگی داشتیم. همه این مشکلات را کنار هم قرار دادم و تصمیم گرفتم از او جدا شوم.

چند وقت بود با هم عقد کرده بودید؟

حدود یک سال و 6‌ماه از عقد ما می‌گذشت. ما هیچ شناختی نسبت به یکدیگر نداشتیم و در این مدت من فهمیدم که نمی‌توانم با این آقا زندگی کنم. خودم تصمیم گرفتم که از او جدا شوم اما وی تصور می‌کرد که مادرم مقصر و عامل جدایی ماست. درواقع فکر می‌کرد او در گوشم خوانده تا از او جدا شوم و مخالف ازدواج ماست. درصورتی که اصلا اینطور نبود و این تصمیم خودم بود.  وقتی این حادثه رخ داد، مدت‌ها شوکه بودم. اصلا باورم نمی‌شد که او دست به چنین کار بی‌رحمانه‌ای زده است. چون می‌دانست که من پدرم را از دست داده‌ام و مادرم، برایم هم پدر بود و هم مادر.

بعد از این اتفاق از او جدا شدی؟

راستش بعد از قتل می‌خواستم درخواست طلاق بدهم اما باید صبر می‌کردم تا حکم قصاص وی قطعی شود. در آن زمان پدر قاتل می‌گفت اگر پسرش را ببخشم، با او صحبت می‌کند تا طلاقم بدهم اما من قبول نکردم. 2 سال منتظر ماندم تا حکم صادر و قطعی شد و بعد از آن درخواست طلاق دادم.

قاتل و خانواده‌اش تلاشی برای رضایت گرفتن از شما می‌کردند؟

تا قبل از اینکه حکم قطعی شود نه. اما بلافاصله پس از قطعی شدن رأی تلاش‌هایشان شروع شد، هم خانواده‌اش و هم قاتل. او مدام از زندان به من زنگ می‌زد و التماس می‌کرد تا او را ببخشم.در این بین خانم شهسواری که در زمینه گرفتن رضایت از اولیای دم در دادسرای جنایی تهران تلاش‌های زیادی می‌کند، نقش کلیدی در تصمیم من داشت. او 6 سال تمام، تقریبا هفته‌ای یک‌بار به من زنگ می‌زد و صحبت می‌کرد تا من رضایت بدهم و قاتل را ببخشم.

در این مدت قاتل پای چوبه دار هم رفته بود؟

4مرتبه رفت اما من هربار به او مهلت زندگی دادم و نتوانستم حکم مرگ او را اجرا کنم.

ظاهرا درخواست دیه کرده‌ای؟

من با خدا معامله کردم. تصمیم گرفتم قاتل مادرم را ببخشم تا با پول دیه، کاری انجام دهم که حالم را خوب کند. من در این مدت تصاویر کودکان بی‌بضاعتی را که در سیستان و بلوچستان زندگی می‌کردند در سایت‌ها دیده بودم.شنیده بودم مشکل کم‌آبی وجود دارد و به همین دلیل تصمیم گرفتم این مبلغ را صرف کمک به آنها کنم.  با بخشی از این مبلغ هم مقدمات آزادی چند زندانی غیرعمد فراهم شده است.