۳ روایت از ۳ ضلع مرگ دردناک پسر ۹ ساله با گلوله پلیس در شوشتر/مرتضی کوچولو : بابا من گلوله خوردم !

به گزارش رکنا، جعفر دلف‌زرگانی پدر این کودک مدعی شده است :"ماشین پلیس بدون هیچ هشدار یا اعلام ایست یا آژیر ماشین را به رگبار بست و تیر به کودک ۹ ساله ما اصابت کرد و در همان لحظه فوت کرد. به ما گفته شده است که قاتل پسرم بازداشت شده است."

روایت خانواده مرتضی کوچولو

کمال دلف‌زرگانی عموی کودک قربانی به نام مرتضی اینگونه از زمان حادثه می گوید: برادرم‌ ماشین وانت پراید یکی از بستگان ما در روستای عرب حسن شوشتر را تعمیر کرده است و قرار بود پول تعمیر را پس از برداشت محصول گندم پرداخت کند، برادرم که به همراه پسر خود برای حساب کتاب و دریافت بدهی خود مراجعه کرد، صاحب ماشین ادعا کرد که ماشین هنوز تعمیر نشده است و درخواست کرد ماشین را دوباره تعمیر کنند و سوییچ ماشین را به برادرم داد.متاسفانه در مسیر برگشت صاحب ماشین گزارش نادرستی به کلانتری ارائه می‌کند که ماشین با تهدید اسلحه به سرقت رفته است، در مسیر به برادرم زنگ زده می‌شود و موضوع گزارش به او اطلاع داده می‌شود و او دور می‌زند تا به منزل بستگان ما و ریش سفید صاحب ماشین برگردد و با آن‌ها صحبت کند.

عموی‌ این کودک فوت شده مدعی شده که ماشین پلیس بدون هیچ حکم یا دادن ایست یا حتی آژیر یکباره اقدام به رگبار بستن ماشین وانت پراید می‌کند و گلوله به مرتضی ۹ ساله اصابت می‌کند و در همان لحظه فوت کرد.

بابا من گلوله خوردم

پدر مرتضی با گریه می گوید: پسرم به من گفت بابا گلوله خوردم و جانباخت !

پدر مرتضی 9 ساله به خبرنگار ایران گفت:" مالک خودرو، پسر خواهرم است. همیشه برای تعمیر، خودرواش را پیش من می آورد. این بار هم وقتی خودرو را به من سپرد گفت:" الان پول ندارم. گندم را به دولت فروختم پول شما را هم می دهم. وقتی خودرواش تعمیر شد چند روزی صبر کردم تا پول تعمیر خودرو را بپردازد. نپرداخت. با پسرم به خانه او رفتیم تا پول تعمیر را دریافت کنم. اما به جای پرداخت پول به من گفت:" خودروام تعمیر نشده است. باید دوباره تعمیر کنید. "بحث ما به اینجا کشیده شد که سوئیچ خودرو را به من داد تا ببرم و دوباره خودرو را بررسی کنم. چون درگیر اعتیاد است، با او زیاد بحث نکردم و با پسرم سوار خودرو شدیم. هنوز مسافتی طی نکرده بودیم که خودرو جوش آورد. خودرو را به سمت کندرو جاده کشاندم. سیستم ضبط خودرو روشن بود. آهسته در حال حرکت بودیم که ناگهان پلیس شروع به شلیک کرد.متوقف شدیم. پسرم بعد از اصابت گلوله ها به خودرو گفت:" بابا حالت چطور است؟" گفتم خوب هستم. گفت:" ولی من بدنم می سوزد" پیراهنش را بالا زد و دیدم که تیر خورده است. بعد از آن با ماموران درگیر شدم. پسرم داشت جان می داد. به ماموران گفتم چرا تیراندازی کردید و درگیری ادامه یافت. وقتی سمت پسرم برگشتم، دیگر جان نداشت.

روایت پلیس از ماجرا

سرهنگ روح الله بیگدلی فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شوشتر با تایید فوت این کودک گفته است:"نیروهای ما به ماشین مسروقه دستور توقف و هشدار می‌دهند اما توجهی نمی‌کند و به سمت شوشتر فرار می‌کند. ماموران تیر هوایی شلیک می‌کنند اما باز هم توقف نمی‌کند.سامانه ۱۱۰ صدای کسی که تماس گرفته است را ضبط کرده است. اگر قصد سرقت خودرو نبود چرا به دستور پلیس توجه نمی‌کند و مرتکب «تمرد از دستور» می‌شود؟ چرا فرار می‌کند؟ دادستان کل کشور هم اگر باشی و سربازی تابلوی ایست نشان دهد، باید توقف کنی.راننده سارق بوده، خودرو را سرقت کرده و قبل از آن شاکی با سامانه ۱۱۰ استانی تماس گرفته بود.کسی که گزارش داده است، صاحب خودرو است. گزارش اشتباهی نبوده است و اساس گزارش درست بوده است.برای چه ماموران باید بازداشت شوند؟ اقدامات ماموران نیروی انتظامی قانونی بوده است و هیچ ماموری بازداشت نشده است، اقدام مامور قانونی بوده است."

روایت مالک خودرو 

مالک خودرو به خبرنگار ایران گفت: "پدر مرتضی دایی ام است. من در خانه خواب بودم و برادرم سر زمین در حال شخم زدن بود که دایی و مرتضی وارد خانه شدند. من متوجه نشدم که به خانه ما آمدند. سوئیچ را برداشتند و رفتند. وقتی برادرم از سر زمین به خانه آمد متوجه شد خودرو نیست. با پلیس تماس گرفتیم و اعلام سرقت کردیم. چند ساعت بعد متوجه شدم پسردایی ام جانباخته و چه اتفاقاتی افتاده است."

وی تاکید کرد:" من سرقت مسلحانه اعلام نکرده ام. دایی هایم نیز هیچ کدام سابقه کیفری ندارند" 

سرقت مسلحانه نبود

با شنیدن اظهارات پدر مرتضی و مالک خودرو با روابط عمومی پلیس تماس گرفتیم تا ماجرا را از زاویه پلیس هم بدانیم. عباسی روابط عمومی پلیس به خبرنگار ایران گفت:"اعلام سرقت مسلحانه نبود. دستور ایست به خودروداده شد اما متوقف نشدند. تمام قوانین به کارگیری از سلاح، مرحله به مرحله انجام شد و در نهایت شلیک نهایی صورت گرفته است.