شب پر التهاب خواجه نظام الملک / جزئیات انفجار شدید در شامگاه تهران + فیلم و عکس
رکنا: انفجار در یک خانه واقع در منطقه ۷ تهران، باعث تخریب و خسارت در همه خانه های آن کوچه شد.
یک چشمم به شیشه خرده های زیر پایم است و یک چشمم به تکه شیشه هایی که مثل برگ خزان دانه دانه از قاب پنجره ها جدا می شوند و کف کوچه می افتند.
در کوچه صدای همهمه و صدای جاروی رفته گران می آید که چرق چرق شیشه ها را جمع می کنند.چند ماشین آتشنشانی هم وسط کوچه پارک شده است و هر قدر به انتهای کوچه نزدیک تر می شوم بوی دود و سوختگی بیشتر به مشام می رسد.
انفجار خانه ای انتهای این کوچه واقع در محله نظام الملک ساعت 7 و 50 دقیقه رخ داده است.حالا یک ساعت و نیمی از حادثه گذشته و کار اطفای حریق توسط امدادگران آتش نشانی تقریبا به پایان رسیده و در حال لکه گیری هستند اما هنوز هم وحشت را می شود در چهره تمام همسایه هایی که شیشه خانه هایشان پودر شده دید.
یک مرد جوان اولین کسی است که حادثه را روایت می کند.او با دست به طبقه دوم خانه ای در وسط کوچه اشاره می کند و می گوید:«من ساکن آن خانه ام.تمام شیشه های ما و حتی ظروف شکستنی داخل آشپزخانه مان خرد شده است.وقتی صدای انفجار آمد فکر کردم یک ماشین وسط کوچه ترکید! صدا خیلی مهیب بود.»
بعد می گوید:«می گویند گاز پیک نیکی منفجر شده اما دقیق نمی دانیم چه شده است.»
حادثه در طبقه دوم یک خانه 2 طبقه رخ داده است.همسایه دیوار به دیوار این خانه یک لگن پلاستیکی دستش گرفته و با آن از حیاط خانه اش شیشه خرده و آوار جمع می کند و وسط کوچه می ریزد.مرد همسایه می گوید:«اصلا نفهمیدیم چه شد.یک لحظه سرمان سوت کشید و برق از سرمان پرید.صدای وحشتناکی آمد و بعد آوار ساختمان محل حادثه پاشید در حیاط ما و وسط هال خانه مان.»
یکی دیگر از همسایه ها می گوید:«ساختمانی که این حادثه در آن رخ داده محل زندگی یک جوان 26 ساله است.او تنها در این ساختمان زندگی می کرد و چند وقتی می شد این واحد را اجاره کرده بود.می گفت پارچه فروش است و سرش در کار خودش بود.امشب بلافاصله بعد از اینکه صدای انفجار از خانه اش آمد ، صدای خودش در کوچه پیچید که فریاد می زد و کمک می خواست.به شدت سوخته بود و به بیمارستان منتقل شد.»
بعد مرد میانسالی را با دست نشان می دهد و می گوید:«آن آقا صاحب همین خانه است.خانه مستاجر طبقه اول هم خسارت زیادی دیده است و به مسجد محل رفته اند تا شب را آنجا بمانند.تمام خانه ها تا سر کوچه خسارت دیده اند.حالا خدا می داند چه کسی باید خسارت مردم را بدهد.»
سراغ مردی می روم که این همسایه گفت صاحبخانه است.می خواهم سر صحبت را باز کنم که می گوید:«نه من صاحبخانه نیستم! اصلا نمی دانم چه اتفاقی افتاده است!»
امدادگران آتش نشانی در حال جمع کردن تجهیزات و وسایل هستند.سراغ فرمانده عملیات را از یک امدادگر می گیرم و مرد جوانی را که او را سید صدا می زنند به من نشان می دهد.به او خسته نباشید می گویم و علت حادثه را جویا می شوم که می گوید:«اعلام علت دقیق حادثه بر عهده کارشناسان است و بررسی ها را آغاز کرده اند.اما از شواهد ماجرا می توان حدس زد که علت انفجار شاید نشت گاز بوده است.»
یکی از بستگان تنها مصدوم حادثه یعنی همان جوان 26 ساله هم در محل حاضر است.اما تمایلی به صحبت در مورد حال و روز این جوان ندارد.اتمسفر سنگینی در فضا حکمفرماست.انفجار منجر به یک فقره مصدومیت؛ گویی خواب را از اهالی این کوچه گرفته است و معلوم نیست تا چند روز تشویش مهمان خانه هایشان باشد.
ارسال نظر