رهایی بی قید و شرط از چوبه دار / ماجرای جنجال مسافرکش ها چه بود؟

به گزارش رکنا؛ این پرونده یکی از روزهای تابستان سال97 به جریان افتاد. آن روز گزارش یک درگیری مرگبار به پلیس پایتخت اعلام شد و تحقیقات پلیسی نشان داد که دعوا میان 2 راننده اتفاق افتاده است. ماجرا از این قرار بود که راننده 2 خودرو در یکی از خیابان‌های تهران در حال حرکت بودند که به‌دلیل برخورد آینه ماشین‌هایشان با یکدیگر درگیری میان آنها شکل گرفته بود. دعوای آنها اما پایان هولناکی داشت و به قتل یکی از راننده‌ها منجر شد. به‌دنبال این اتفاق پرونده جنایت تشکیل شد و عامل درگیری مرگبار نیز به دام پلیس افتاد.

وی در بازجویی‌ها به قتل اقرار کرد و گفت نتوانسته در لحظه درگیری خشمش را کنترل کند. وی ادامه داد: روز حادثه پشت فرمان ماشینم بودم و اصلا متوجه نشدم چه زمانی آینه ماشینم با آینه خودروی مقتول برخورد کرد. پس از این تصادف جزئی هردو توقف کردیم و جروبحثمان شد. آنقدر عصبانی بودم که یک پیچ گوشتی از داخل ماشینم برداشتم و با آن جان مقتول را گرفتم. وی ادامه داد: پس از این اتفاق وقتی به‌خودم آمدم به‌شدت پشیمان شدم از اینکه نتوانستم خشمم را کنترل کنم و به‌شدت از اینکه جان یک انسان را گرفته‌ام عذاب وجدان دارم.

قصاص

متهم به قتل پس از اقرار به جنایت و بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد. وی پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. اگرچه قاتل به حکم اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد اما قضات دیوان نیز مهر تأیید بر حکم قصاص زدند و پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم به شعبه اجرای احکام فرستاده شد. جوان محکوم به قصاص مدتی قبل پای چوبه دار رفت اما در آخرین لحظات موفق شد از مادر مقتول که تنها ولی دم محسوب می‌شد مهلت بگیرد و به زندان برگردد. او قرار بود به‌زودی برای دومین بار پای چوبه دار برود که تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی برای نجات مرد اعدامی از مرگ نتیجه داد و موجب شد تا ولی دم حکم را اجرا نکند.

مادر مقتول در آخرین جلسه صلح و سازش در دادسرای جنایی تهران تصمیم بزرگی گرفت و قاتل پسرش را به حرمت ایام فاطمیه و آرامش روح پسرش بخشید و شرطی تعیین کرد؛ قاتل تعهد و ضمانت بدهد که هرگز در محلی که آنها زندگی می‌کنند آفتابی نشود و پس از آزادی برای همیشه شهر تهران را ترک کند.

 وی گفت: حالا که قاتل پسرم را بخشیده‌ام از او می‌خواهم که راه درستی در پیش بگیرد و مرا هرگز شرمنده تصمیمی که گرفتم نکند. وی خطاب به مادر قاتل که در جلسه حضور داشت گفت: از این به بعد مسئولیت سنگین‌تری به‌عهده داری چون باید به پسرت راه درست را نشان بدهی چون او جان فرزند مرا گرفت و 4سال‌و‌نیم می‌شود که داغ سنگینی بر دلم گذاشته است اما من به‌خاطر آرامش و شادی روح پسرم، ‌از قصاص قاتلش صرف‌نظر می‌کنم.

مادر قاتل که باورش نمی‌شد پسرش از مجازات قصاص رهایی یافته دستان مادر مقتول را که به پسرش زندگی بخشیده، بوسید و با گریه به او قول داد که هرگز شرمنده نخواهد شد.

اشک شوق

از سوی دیگر مرد محکوم به قصاص نیز که تصور می‌کرد تا چند روز دیگر پای چوبه دار خواهد رفت و قصاص می‌شود، وقتی شنید که بخشیده شده، اشک شوق ریخت و گفت اگر روز حادثه خشمش را کنترل می‌کرد هرگز تبدیل به قاتل نمی‌شد. با گریه از مادر مقتول حلالیت طلبید و گفت: به مادر مقتول که به من زندگی بخشید و خانواده‌ام قول می‌دهم که پس از آزادی راه درستی را در زندگی پیش بگیرم و تا جایی که می‌توانم به افراد نیازمند کمک کنم.

وی که هنوز باورش نمی‌شد کابوس‌هایش تمام‌شده در ادامه گفت: به مادر مقتول قول می‌دهم که پس از آزادی از شهر تهران بروم و طوری زندگی کنم که خدا از من راضی باشد.

با بخشش مرد محکوم به قصاص، وی از مجازات رهایی یافت تا به‌زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.