زن دوم و خواهرشوهر در باند مسلح سرقت از برج الهیه / این مرد خانوادگی باند زده بود + گفتگو
حوادث رکنا: در تازهترین طرح رعد پلیس پیشگیری پایتخت 3 مرد و 2 زن که اعضای یک باند خانوادگی سرقت مسلحانه بودند دستگیر شدند.
به گزارش رکنا؛ دزدان این گروه خانوادگی در 2 مرحله قدم در برج مجللی در الهیه گذاشتند و نقشه سرقتی که کشیده بودند را اجرا کردند. گفتوگو با سرکرده باند سرقت مسلحانه را در ادامه میخوانید.
در پروندهتان نوشته شده که در 2 مرحله از یک برج مجلل سرقت کردهاید؟
درستاست. بار اول از طبقه اول سرقت کردیم و بار دوم که حدود یک ماه بعد بود به سراغ واحدی در طبقه هشتم رفتیم.
با چه شگردی سرقت کردید؟
من به همراه 2 همدستم که یکی از آنها برادرم است و دیگری باجناقم، درحالیکه صورتهایمان را پوشانده بودیم، وارد لابی شدیم. دستهای لابیمن را بستیم و او را با خود به طبقهای که برای سرقت انتخاب کرده بودیم، بردیم. زنگ آپارتمان را که به صدا درمیآوردیم، لابیمن را جلوی چشمی قرار میدادیم، او هم که اسلحه روی پهلوهایش بود، ناچار بود تسلیم شود و هرچه میگوییم را انجام بدهد. فردی که داخل خانه بود با دیدن لابیمن در را باز میکرد. به این ترتیب ما وارد آپارتمان شده و بعد از بستن دست و پای افرادی که آنجا بودند سرقت را انجام میدادیم. در جریان 2 سرقتی که انجام دادیم صاحبخانه منزل نبودند و ما با تهدید خدمتکاران نقشه سرقت مسلحانه را عملی کردیم.
چقدر از سرقتها گیرتان آمد؟
هر دو خوب بود. در سرقت اول چند میلیاردی گیرمان آمد اما 20 دقیقه بعد از سرقت دوم دستگیر شدم. در جریان سرقت دوم حدود 20 میلیارد تومان طلا و جواهر دزدیدیم و پس از آنکه به خانه برگشتیم پلیس رسید و دستگیرمان کرد.
چه شد که لو رفتید؟
من قبلا لابی من همان برج بودم و فکر میکنم اینطور شناسایی شدم.
پس به همین دلیل آن برج لوکس را برای سرقت انتخاب کردید؟
بله. چون قبلا برای انجام کار به 2 واحدی که به آن دستبرد زدیم رفته بودم و از وضعیت صاحبان آنجا خبر داشتم. میدانستم تاجرانی هستند که وضع مالی بسیار خوبی دارند. هم در ایران و هم در چند کشور خارجی شرکت داشتند.
ظاهرا 2 زن هم با شما همکاری داشتند؟
یکی از آنها نامزدم است و دیگری خواهرم. آنها وظیفه فروش طلا و جواهرات را بهعهده داشتند. ما به خاطر مشکلات مالی سرقت میکردیم. از همسر اولم که جدا شدم، باید مهریه 114 سکهایاش را پرداخت میکردم. باجناقم و برادرم هم اوضاع مالی خوبی نداشتند، برادرم در کیک پزی کار میکرد، من و باجناقم در مترو دستفروشی میکردیم و فقر باعث شد تا نقشه سرقت بکشیم.
ارسال نظر