بلایی که صاحبخانه بر سر نوعروس 17 ساله مشهدی آورد / غیر رسمی ازدواج کردم!
حوادث رکنا: هیچ گاه تصور نمی کردم در سن 17 سالگی و برای نپرداختن اجاره منزل به کلانتری احضار شوم اما باز هم می دانم کسی از بستگانم مرا یاری نخواهد کرد و ...
به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات زن نوجوانی است که به دلیل شکایت صاحبخانه و برای نپرداختن اجاره منزل در حالی به کلانتری سپاد مشهد احضار شده بود که نوزاد 20 روزه ای را در آغوش می فشرد.
این زن نوجوان با بیان این که نمی دانستم ثبت قولنامه به نام من، پیامدهایی دارد که باید خودم پاسخگو باشم درباره این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد توضیح داد: دختری هستم که هیچ کس و کاری را ندارم.
پدرم در زندان تحمل کیفر می کند واز مادرم نیز که زنی معتاد و کارتن خواب شده بود، دیگر اطلاعی ندارم و از سرنوشت او بی خبرم. من تا کلاس پنجم ابتدایی تحصیل کردم اما تا قبل از آن که ازدواج کنم در منزل خاله ام بودم و او هزینه های مرا می پرداخت.
وقتی به سن نوجوانی رسیدم شوهر خاله ام پیشنهاد کرد تا با جوانی ازدواج کنم که در یک کارگاه مشغول به کار بود. خانواده «حمید» اوضاع مالی متوسطی دارند اما مایل به ازدواج من با فرزندشان نبودند.
با وجود این «حمید» نیز به من علاقه مند شد و اصرار داشت تا با یکدیگر ازدواج کنیم ولی این موضوع کاملا با مخالفت خانواده او روبه رو شد. در عین حال «حمید» به این مخالفت ها توجهی نکرد و من و او به طور غیررسمی (صیغه دایم) با یکدیگر ازدواج کردیم چون پدرم در زندان بود و باید او هم برای ثبت رسمی ازدواجمان رضایت می داد.
خلاصه زندگی ساده ای را با اجاره یک منزل در منطقه حاشیه شهر شروع کردیم اما وقتی برای ثبت قولنامه به بنگاه املاک رفتیم، همسرم هیچ گونه مدارک شناسایی مانند کارت ملی یا شناسنامه نداشت چرا که مدارک او دست خانواده اش بود و آن ها هم به خاطر مخالفت با ازدواجش این مدارک را به او ندادند.
به همین دلیل قولنامه را به نام من ثبت کردند و ما مبلغ یک میلیون تومان رهن را که با کارگری پس انداز کرده بودیم به صاحبخانه پرداختیم و به زندگی مشترکمان ادامه دادیم اما هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی نتوانیم ماهانه مبلغ یک میلیون و 500 هزار تومان اجاره بها را بپردازیم. از سوی دیگر من در حالی باردار شدم که رفتار همسرم نیز به کلی تغییر کرد و او به خاطر همین سختی های زندگی مدام مرا کتک می زد چرا که خانواده اش به او هیچ کمک مالی نمی کردند.
این گونه بود که به خاطر این کتک کاری ها، فرزندم زودتر از موعد و 7 ماهه به دنیا آمد و ما مجبور شدیم هزینه های بیمارستان را خیلی زودتر از آن چه فکر می کردیم، بپردازیم. حالا هم در حالی که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنم صاحبخانه هم برای نپرداختن اجاره و همچنین ادعای تخریب منزل از من شکایت کرده است و ...
با دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد مشهد) بررسی های قانونی در این باره از سوی مشاوران دایره مددکاری اجتماعی کلانتری برای حل مشکل این زن نوجوان در حالی آغاز شد که هیچ کس از نزدیکان و اطرافیان وی حاضر به پرداخت مبلغ اجاره بها نشد و صاحبخانه هم از حق قانونی خود گذشت نکرد تا مقام قضایی در این باره به عدالت حکم کند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
ارسال نظر