گفتگو با دزدی که رتبه سوم کنکور بود!

به گزارش رکنا ، سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در تشریح این عملیات گفت: از آنجا که مقابله با سرقت‌های خشن و قاپ‌زنی هم دغدغه مردم است و هم پلیس؛ بنابراین تلاش برای دستگیری و انهدام باندهای سرقت ادامه یافت و ۴ سارق را که موبایل‌قاپی می‌کردند شناسایی و دستگیر کردیم. این ۴ سارق با سلاح سرد مردم را تهدید می‌کردند و جز تلفن همراه اموال دیگر مردم را نیز به سرقت می‌بردند.

وی ادامه داد: ۱۰ مالخر هم که با این سارقان همکاری می‌کردند شناسایی شدند که در مخفیگاه آنها ۱۸۰ دستگاه تلفن همراه مسروقه و دو دستگاه لپ تاپ کشف شده است. اولویت پلیس علاوه بر شناسایی و دستگیری سارقان توجه خاص به مالخران است تا چرخه سرقت  به طور کامل قطع شود. تاکنون با همکاری خوبی که با پلیس اماکن داشته‌ایم مالخران زیادی شناسایی و دستگیر شده‌اند.

همچنین کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی نیز دو باند ۸ نفره سرقت منزل را دستگیر کردند که با استفاده از خودروهای پژو ۴۰۵، ۲۰۶ و ۲۰۷ با پلاک‌های دستنویس به منازل مراجعه می‌کردند و با تخریب در و یا از راه بالکن وارد منازل می‌شدند.

در بازرسی از متهمان یک  کلت کمری از این سارقان کشف شده است. این سارقان معمولاً منازل خالی را سرقت می‌کردند اما اگر صاحب خانه یا نگهبان را می‌دیدند با سلاح گرم یا سرد با این افراد درگیر می‌شدند. تمامی این ۸ نفر سابقه‌دار هستند و بیشتر در مناطق شمالی و مرکز شهر تهران اقدام به سرقت می‌کردند. این سارقان بیشتر اشیای گرانقیمت و وجه نقد را به سرقت می‌بردند تا سریع‌تر از محل خارج شوند.

سارقی که رتبه 3 کنکور ارشد بود

چهار همشهری، اعضای یکی از باندهایی هستند که دستگیر شده‌اند. شاهین مغز متفکر و طراح این سرقت‌ها است، جوانی که رتبه سه کنکور ارشد را کسب کرده اما از بد روزگار کارش به سرقت کشیده شده است.

سرقت‌ها را چطور انجام می‌‌دادید؟

در خیابان‌های بالای شهر پرسه می‌‌زدیم و با تاریک شدن هوا، به سراغ خانه‌هایی می‌‌رفتیم که چراغ‌هایشان خاموش بود. زنگ در را به صدا درمی‌آوردیم اگر کسی پاسخگو نبود، خودمان را به بالکن طبقه اول رسانده و با تخریب در وارد می‌‌شدیم. خیلی سریع، در کمتر از 5 دقیقه سرقت می‌‌کردیم چون می‌‌ترسیدیم نکند صاحب خانه سر برسد، به همین دلیلی خیلی معطل نمی‌کردیم.

کمترین سرقت‌تان چه بود؟

در یکی از سرقت‌ها وقتی وارد بالکن شدیم، در بالکن باز بود. صاحب خانه یادش رفته بود در را ببندد. از آن خانه فقط دو گیتار سرقت کردیم.

چرا سرقت می‌‌کردید؟

به خاطر فقر و بی پولی، همدستم که بازداشت شده یکی از گچکاران ماهر و حرفه‌ای است. خود من رتبه سه کنکور سراسری کارشناسی ارشد بودم و در یکی از دانشگاه‌های معتبر تهران درس خواندم.

چرا با مدرکت کار نکردی؟

چون کار نبود. مدتی به عنوان مشاور کنکور کار کردم ولی حقوقش خیلی پایین بود.

با همدستت چطور آشنا شدی؟

داخل قهوه‌خانه در شهرمان نشسته بودیم، هر کسی از مشکلاتش گفت که البته مشکل همه پول بود. یک دفعه به این موضوع رسیدیم که سرقت کنیم. از شهرستان راهی تهران شده و چند سرقت انجام  دادیم و بعد از سرقت راهی شهر خودمان  شدیم. هیچ کسی دلش نمی‌خواهد سارق شود، مشکلات ما را وادار به این کار کرد.

 عشق موتور

اعضای باند دیگری که دستگیر شده‌اند، گوشی‌قاپان حرفه‌ای هستند. زمان برای آنها معنا ندارد و در چشم برهم زدنی سرقت را انجام می‌‌دهند. یکی از اعضای این باند پسر 20 ساله‌ای است که یکبار به همین جرم راهی کانون اصلاح و تربیت شده اما بعد از آزادی دوباره سرقت‌هایش را شروع کرده است.

چه شد که تصمیم به گوشی قاپی گرفتی؟

وسوسه شدم، اولین بار با یکی از هم‌محلی‌هایم سوار بر موتور من برای دور دور رفته بودیم. در میدان انقلاب یک دفعه تلفن همراه یک نفر را ربود و به من گفت فرار کنم. اول نمی‌خواستم با او همراه شوم، اما مرا وسوسه کرد و گفت تو دست‌فرمانت خوب است و می‌‌توانیم سریع فرار کنیم. بعد هم گفت با این کار سریع پولدار می‌‌شویم. دوستم گفت بچه‌های محل را ببین همه بینی عمل کرده‌اند و دندان‌هایشان را مرتب و سفید کرده‌اند و خودروهای مدل بالا سوار می‌‌شوند مگر ما چه چیزی از آنها کمتر داریم ما هم باید پولدار شویم.

و تو هم وسوسه شدی؟

بله. سن و سالی نداشتم.  17 سالم بود که برای اولین بار گوشی‌قاپی را شروع کردم اما در این کار اصلاً شانس ندارم.

چرا شانس نداری؟

هر بار که اقدام به گوشی‌قاپی کردم، خیلی زود دستگیر شدم. البته علت هم دارد. چون دلم برای مالباخته می‌‌سوخت و عذاب وجدان می‌‌گرفتم بعد هم پلیس دستگیرم می‌‌کرد.

با گوشی‌های سرقتی چه می‌‌کردید؟

به یک چهارم قیمت بازار می‌‌فروختیم.

 تغییر دهنده سریال گوشی‌های مسروقه

سارقان گوشی‌قاپ بعد از سرقت با دو گروه کار می‌‌کنند؛ گروهی که  گوشی‌ها را می‌‌خرند و به آنها مالخر می‌‌گویند و گروه دوم کسانی هستند که شماره سریال گوشی‌ها را تغییر می‌‌دهند.

یکی از این افراد می‌‌گوید: با کمک یک سری نرم‌افزار و فوت و فن حرفه‌ای شماره سریال گوشی‌ها را تغییر می‌‌دهیم. بعد گوشی‌ها را داخل کارتن‌های جدید می‌‌گذاریم و معمولاً به کشورهای همسایه صادر می‌‌کنیم.

چه مدت است این کار را می‌‌کنی؟

سه ماهی می‌‌شود.

و این فن و حرفه را از کجا یاد گرفتی؟

من خیلی باهوشم و با دیدن از روی دست افرادی که این کارها را می‌‌کنند، یاد گرفتم. اما کسانی هستند که آموزش می‌‌دهند و البته کسانی هم بودند که می‌‌خواستند من به آنها آموزش دهم. اما معتقدم کسی را نباید وارد کار خلاف کرد به همین دلیل به هیچ کسی آموزش ندادم.یکی دیگر از متهمان مرد 35 ساله‌ای است که دستفروش بوده اما حالا اتهام مالخری دارد. در بازرسی از  مخفیگاه‌شان حدود 180 گوشی سرقتی کشف شد.

چه شد که از دستفروشی به مالخری رو آوردی؟

مدتی قبل در کنار مترو در حال دستفروشی بودم که یک نفر گوشی سرقتی را به من فروخت. گوشی را چند روز بعد فروختم و کلی سود کردم. همین باعث شد که تصمیم به خرید گوشی‌های سرقتی بگیرم.

سفارش گوشی می‌‌دادی؟

نه. البته که سارقان به قدری حرفه‌ای هستند که فقط گوشی‌های مدل بالا را به سرقت می‌‌برند. اما من کلاً هر گوشی را خریداری می‌‌کردم. در حال حاضر با 30 سارق کار می‌‌کنم و گوشی‌های آنها را می‌‌خرم و به چنج کن می‌‌دهم و بعد از  تغییر اصالت، به کشورهای اطراف می‌‌فرستم.

گوشی‌ها را چقدر می‌‌خری؟

8 میلیون تومان می‌‌خرم و 15 میلیون تومان می‌‌فروشم. ولی این قیمت متفاوت است و بستگی به مدل گوشی دارد. به طور کل درآمدم ماهی 20 میلیون تومان است.