گفتگوی اختصاصی با قاتل نگهبان 74 ساله یک پارک !
حوادث رکنا: راز قتل نگهبان ۷۴ ساله در پارک عبدلآباد زمانی فاش شد که خودروی رهاشده در محل جنایت، پلیس را به سرنخ یک سناریوی ساختگی سرقت رساند.

به گزارش رکنا، چندی قبل، مرگ مشکوک مرد حدوداً 74 سالهای در یکی از پارکهای عبدلآباد به مرکز فوریتهای پلیسی110، گزارش داده که با اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی در پارک موردنظر با جسد مرد سالخوردهای مواجه شدند که براثر ضرب و جرح به قتل رسیده بود؛ بررسیهای اولیه نیز نشان میداد که مقتول نگهبان بوستان بوده و خودروی عاملان جنایت در صحنه جرم رها شده است.
تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه داشت تا اینکه زن جوانی به اداره آگاهی رفت و گفت: خودروی خود را به یکی از اقوام داده بودم اما او نه تنها ماشین را بازنگرداند بلکه مدعی شد به سرفت رفته است؛ حالا به اینجا آمدم تا از سارقان شکایت کنم.
در ادامه با اقدامات اطلاعاتی مشخص شد، ماشین زن جوان همان خودروی رها شده عاملان جنایت در صحنه قتل است که همین سرنخ مهم شک کارآگاهان اداره دهم پلیس پلیس آگاهی تهران بزرگ را برانگیخت.
تیم تحقیق در گام بعدی با تجزیه و تحلیلهای مخابراتی متوجه شدند که خودروی موردنظر به سرقت نرفته و این سناریوی ساختگی عامل جنایت به نام نیما بوده که اقوام زن جوان است.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت پس از دریافت این اطلاعات خیلی مهم، بیدرنگ راهی مخفیگاه نیما شدند و پس از تعقیب و مراقبتهای نامحسوس او را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند.
متهم در جریان تحقیقات مقدماتی صراحتاً به جرم خود اعتراف کرد.
پس از این اعترافات، کارآگاهان مأموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی، ابتدا هویت دیگر متهمان پرونده را شناسایی و سپس نسبت به دستگیری آنها اقدام کنند.
گفتوگو با متهم
چرا به پارک رفتید؟
به همراه 3 نفر از دوستانم مشروبات الکلی مصرف کرده بودیم و سوار بر خودرو در خیابانها میچرخیدیم. وضعیت طبیعی نداشتم، نمیدانم چطور شد که وارد فضای سبز یک بوستان شدیم و به شمشادها آسیب زدیم.
چه زمانی با نگهبان درگیر شدید؟
همان لحظه که قصد داشتیم از پارک خارج شویم، نگهبان جلو آمد. دیدم که از پلاک خودرو عکس گرفت. عصبانی شدم. ناگهان از ماشین پیاده شدم و با او درگیر شدم.
درگیری چگونه منجر به قتل شد؟
با عصبانیت او را هل دادم و چند ضربه زدم. در آن لحظه اصلاً متوجه نبودم چه میکنم. نگهبان به زمین خورد و سرش به جدول برخورد کرد. همانجا جانش را از دست داد.
پس از ارتکاب قتل چه کردید؟
ما از محل فرار کردیم. خودرو را همانجا رها کردیم و پیاده رفتیم. بعد از آن تصمیم گرفتم موضوع را طوری جلوه بدهم که انگار خودرو به سرقت رفته. فکر میکردم شاید با این سناریو کسی شک نکند، اما بالاخره لو رفتم و دستگیر شدم.
دوستانت پس از درگیری به کجا رفتند؟
آنقدر ترسیده بودیم که از یکدیگر جدا شدیم. از آنها خبری ندارم.
اعتیاد داری؟
نه هیچگونه موادمخدری مصرف نمیکنم.
با دوستانت چگونه آشنا شدی؟
چند سالی میشود که آنها را میشناسم.
متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و تحقیقات جهت دستگیری دیگر متهمان همچنان ادامه دارد.
-
فیلم بازگشت معجزهآسای اسب به صاحبش بعد از یک سال
ارسال نظر