مرگ دختری در فرار از دست راننده متجاوز ! / مادر : تنها دخترم را با دستهای خودم به گرگها سپردم + نظر کارشناس

به گزارش رکنا، زن خسته و شکسته از خبری که افسر پرونده به او داده بود در انتظار آمدن سایر اعضای خانواده اش روی نیمکت نشسته بود .نگاهش را به در دوخته بود و قطرات اشک از روی گونه اش سر می خورد و روسری آبی اش را خیس می کرد . کنارش نشستم و تسلیت گفتم . مات و مبهوت نگاهم کرد .گفتم میدانم حال مساعدی ندارید اما من اینجا هستم تا با انتشار سرگذشت کسانی که به پلیس آگاهی می آیند مانع از تکرار اتفاقات تلخ برای سایر خانواده ها شوم .برای همین از شما خواهش می کنم در مورد پرونده دخترتان با من صحبت کنید .

زن آهی کشید و گفت: از لحظه تولد دخترم تا همین لحظه مثل یک خواب و رویا گذشت. انگار خداوند جواهری ارزشمند را در دستان من قرار داده بود و با یک لحظه غفلت همه زندگی ام سوخت و نابود شد و دستهایم برای همیشه خالی شد .چطور می شود به این سرعت زندگی انسان زیر و رو شود و هیچ فرصتی برای جبران نباشد .

چند شب پیش بر سر یک موضوع ساده از دست دخترم عصبانی شدم .با هم بحث کردیم و من بدون توجه به روحیه و حساسیتهای یک دختر جوان به او حرفهای بدی زدم و او هم به حالت قهر وسایلش را جمع کرد که خانه را ترک کند به جای اینکه بنشینم و با او با حوصله و آرامش حرف بزنم لج کردم و اهمیتی به رفتنش ندادم و او خانه را ترک کرد .با خودم گفتم لابد به خانه یکی از اقوام یا یکی از دوستانش می رود و بعد پشیمان و دست از پا درازتر برمی گردد.اما چند روزی گذشت و خبری نشد .با او تماس گرفتم اما تلفن همراهش خاموش بود .آنجا بود که تازه به خودم آمدم و سریعا به پلیس آگاهی مراجعه کردم و فقدان فرزند دلبندم را اعلام کردم .تحقیقات پلیس آغاز شد و امروز خبر فوت دخترم را دادند .اینطور که افسر پرونده می گفت : دخترم عصبانی از خانه خارج می شود و سوار خودروی فردی غریبه می شود و راننده وقتی متوجه شرایط دخترم می شود و او را به اطراف تهران برده و در گیرو دار مقاومت و تلاش دخترم برای نجات خود او را از خودرو بیرون انداخته و باعث فوتش می شود . دختری که یک عمر مثل یک عروسک توی آغوشت بزرگ کردی موهایش را شانه زدی و برایش پیراهن دوختی به امید روزی که او را در پیراهن سپید عروسی ببینی حالا باید خون وخاک بیابان را از صورتش پاک کنم .

نظریه کارشناس

هیچگاه فرزند خود را با سرپناه و امکاناتی که به عنوان والدین در اختیار او قرار داده اید تهدید نکنید و از این موضوع به عنوان وسیله ای برای باج خواهی و تهدید فرزندان استفاده نکنید .بیرون از دیوارهای خانه شما افرادی در کمین نشسته اند تا با فروریختن پناهگاه و حصار امنی که تحت عنوان خانواده در اطراف یک فرد وجود دارد او را مورد آزار و اذیت قرار دهند .فرزند شما باید بداند از هر مسیری با هر اشتباهی در نهایت می تواند به خانه بازگردد و از شما برای جبران اشتباهات و حل مسائل و مشکلات زندگی اش کمک بخواهد .اگر از این سرپناه به عنوان اهرم فشار استفاده کنید روزی می رسد که فرزندتان خیابانهای ناامن را به خانواده ترجیح داده و خود را به ناامنی خیابانها و خودروهای غریبه می سپارد. مسیری بی بازگشت که ضمن نابودی زندگی دختر یا پسری جوان بیشتر از هر کس والدین ناآگاه و بدرفتار را دچار حسرتی ابدی می سازد .

به قلم : سرگرد سمانه مهربانی- معاون اجتماعی پلیس آگاهی پایتخت

  • ویدیو جذاب از دوخت پانچ؛ هنر جدید با نخ‌های رنگی + فیلم

اخبار تاپ حوادث

وبگردی