۱۰ سال زندان مجازات قاتل خوابگرد / این پسر پدر و مادرش را کشت
حوادث رکنا: پسر جوان که در جنایتی شوم پدر و مادرش را با ضربه های چاقو کشته بود رضایت تنها ولی دم را جلب کرد و از جنبه عمومی جرم محاکمه شد .
به گزارش رکنا: جنایت شوم در بهارستان،شامگاه دهم اسفند ماه سال ۱۴۰۱ مردی با کلانتری شهرستان بهارستان تماس گرفت و از جنایتی که پسر همسایه رقم زده بود خبر داد .
وی به ماموران گفت :چند دقیقه قبل صدای درگیری پسر همسایه و پدر و مادرش را شنیدم .زن و مرد همسایه فریاد میکشیدند و کمک میخواستند. من که نگران شده بودم مقابل در رفتم و متوجه شدم چند نفر از همسایهها هم مقابل در آمدهاند. ما با هم مقابل خانه مرد همسایه رفتیم و با پسر ۲۹ ساله او به نام وحید که چاقو در دست داشت روبه رو شدیم. او وقتی ما را دید چاقو را زمین انداخت و در گوشهای از حیاط نشست و سیگار کشید. ما وقتی به خانه مرد همسایه رفتیم با پیکرهای خونین مرد ۶۰ ساله و همسرش روبه رو شدیم و همان موقع با اورژانس تماس گرفتیم .بخشی از خانه به آتش کشیده شده بود که با کمک همسایهها آتش را خاموش کردیم .
با این تماس ماموران کلانتری به خانه مرد میانسال رفتند و وحید ۲۷ساله که با لباسهای خونین آرام گوشه ای نشسته بود بازداشت شد.
در این میان از بیمارستان خبر رسید پدر و مادر وی به خاطر شدت خونریزی جان سپرده اند .
وحید که سابقه اعتیاد به مواد مخدر داشت لب به اعتراف گشود و به قتل پدر و مادرش و به آتش کشیدن خانه اعتراف کرد.
وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد .
در دادگاه
در این جلسه برادر بزرگ وحید که تنها ولی دم است اعلام گذشت کرد .
وی گفت :وحید تنها برادر من است. من میدانم اگر پدر و مادرم زنده بودند راضی به قصاص وحید نمیشدند. به همین خاطر بدون قید و شرط گذشت میکنم .
وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد اشک پشیمانی ریخت و به قضات دادگاه گفت: من فقط یه تقاضا دارم و اینکه آزاد شوم و سر مزار پدر و مادرم بروم و از آنها حلالیت بگیرم.
وی قتل پدر و مادرش و آتش سوزی عمدی خانه را گردن گرفت اما مدعی شد در خواب و ناخواسته دست به جنایت زده است.
وی گفت: من از بچگی مشکل اعصاب و روان داشتم خواب گرد بودم. من شبها در خواب راه میرفتم و کنترلی بر رفتارم نداشتم. از سال ۹۰ به مواد مخدر معتاد شدم. مادرم چند بار مرا به ترک اعتیاد برد اما هر بار باز میگشتم اوضاعم بدتر بود .آن روز حال خوبی نداشتم که همه اتاقم را به هم ریختم و زیر تختم را گشتم و چیزی شبیه به طلسم پیدا کردم .من گمان کردم مادرم مرا طلسم کرده و عامل همه این آشفتگی ها و ناآرامیها همین طلسم است. به همین خاطر تصمیم گرفتم تختم را آتش بزنم .اما مادرم سر رسید و شروع به داد و فریاد کرد .من که از مادرم خشمگین بودم نمیدانم چطور او و پدرم را با ضربههای چاقو کشتم .من چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم و اصلا نمیدانم چطور چاقو کشیدم.فقط میگویم شرمنده هستم .
سپس وکیل وی روبه روی قضات ایستاد و گفت: کارشناسان پزشکی قانونی تایید کردهاند متهم به روان پریشی مبتلاست و شرایط روحی نامساعدی داشته اما هنگام ارتکاب جرم بدون اختیار نبوده است. از این رو تقاضا دارم موضوع بیماری وی در صدور حکم در نظر گرفته شود.
سپس برادر متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: برادرم به مواد مخدر مختلف اعتیاد داشت و مادرم چند بار او را به ترک اعتیاد فرستاده بود. هر بار از کمپ باز میگشت شش ماه حال خوبی داشت اما دوباره به سمت مواد کشیده میشد. او حتی در دوره خدمت سربازی هم دوبار دست به خودکشی زد. یک بار قرص خورد و یک بار هم از بلندی خودش را به پایین پرتاب کرد اما زنده ماند .اما در این سالها هرگز آسیبی به کسی نرسانده بود و هرگز فکر نمیکردم دست به چنین کاری بزند.
وی ادامه داد:من متاهل هستم و در طبقه پایین خانه پدری ام زندگی میکنم. آن شب سر کار بودم که همسایهها با من تماس گرفتند .وقتی خودم را به خانه رساندم با وضعیت بدی روبه رو شدم .پدر و مادرم غرق خون در گوشه حیاط افتاده بودند و خانه مان در آتش میسوخت .همسایهها پدر و مادرم را به داخل حیاط کشانده بودند و برادرم با خونسردی در گوشهای سیگار میکشید .
وی در پاسخ به سوال قضات که چرا اعلام گذشت کردی گفت :من میدانم برادرم بیمار است و تحت تاثیر همین بیماری روانی و مصرف مواد مخدر دست به چنین کاری زده .من چند بار در زندان به ملاقات او رفتم و او هر بار ابراز شرمندگی میکرد و میگفت خودم درباره زندگی او تصمیم بگیرم. اما حالا متوجه شده ام به شدت ترسیده و چتدبار از من خواسته او را ببخشم .به همین خاطر بدون قید و شرط علام گذشت میکنم .
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به گذشت تنها ولیدم، وحید را به ۱۰ سال زندان محکوم کردند.
ارسال نظر