قتل خونین بعد از مسابقه خیابانی / چاقو برای کوهنوردی ام بود ....
حوادث رکنا: مهندس جوان که هنگام درگیری بر سر رانندگی مرد نمایشگاهداری را کشته بود، پس از یک هفته راز این جنایت را فاش کرد.
به گزارش رکنا، 6 دی امسال رانندگان خودروهای عبوری در حوالی دهکده المپیک متوجه مرد جوانی شدند که با ضربات چاقو مجروح شده بود. مرد جوان بلافاصله توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد اما ضربات وارده و شدت جراحات او را به کام مرگ کشاند.
با اطلاع از این خبر، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات خود را آغاز کردند و مشخص شد که مقتول سوار بر خودروی ساندرو بوده اما از سوی راننده یک خودروی تیبا به قتل رسیده است.
از طرفی در بازبینی گوشی تلفن همراه مقتول، کارآگاهان موفق شدند عکس خودروی تیبایی را که رانندهاش با مقتول درگیر شده بود، پیدا کنند. بلافاصله شماره پلاک خودروی تیبا استعلام شد. مشخصات اعلامی نشان میداد مالک خودرو مرد جوانی به نام فرامرز است. در حالی که تحقیقات برای دستگیری وی ادامه داشت، مرد جوانی به یکی از کلانتریهای غرب پایتخت رفت و مدعی شد: ساعاتی قبل سوار بر خودروی تیبایم در حال عبور از بزرگراه حکیم بودم که حین دور زدن با خودروی ساندرویی تصادف کردم اما دو سرنشین خودرو بشدت مرا کتک زدند. در حالی که راننده جوان چنین اظهاراتی داشت، افسر کلانتری مشخصات او را در سامانه پلیس ثبت کرد و در این هنگام مشخص شد که اسم مرد جوان به عنوان تنها مظنون قتل مرد ساندروسوار در سیستم پلیس ثبت شده و کارآگاهان اداره جنایی در تعقیب او هستند. با مشخص شدن این موضوع، راننده بازداشت شد.
مرد جوان به دستور بازپرس جنایی به اداره 10 منتقل شد اما منکر قتل بود. تا اینکه با گذشت 6 روز از جنایت، روز گذشته او به قتل ناخواسته راننده ساندرو اعتراف کرد.
قصدم قتل نبود
مهندس و ورزشکار است، تا به حال هیچ سابقه کیفری نداشته و ناخواسته دست به جنایتی زده که زندگی خود و مقتول را به نابودی کشانده است.
چه شد با مقتول درگیر شدی؟
به خاطر کورس رانندگی. در مسیری، او راهم را سد کرد و از ماشین پیاده شد. بعد بشدت مرا کتک زد، طوری که حالم خیلی بد شد و خواستم از او انتقام بگیرم. وقتی سوار خودرو شد و رفت، تعقیبش کردم و چند متر جلوتر راه او را سد کردم. از داخل ماشین چاقو برداشتم و ناخواسته سه ضربه زدم. الان هم خیلی پشیمانم.
همیشه با خودت چاقو حمل میکنی؟
من کوهنوردم آن روز هم از کوه میآمدم و داخل وسایل کوهنوردیام چاقو بود.
چه شد که تصمیم گرفتی به کلانتری بروی؟
میدانستم دیر یا زود شماره پلاک خودروام به دست پلیس میافتد. از طرفی قصدم کشتن او نبود و تصورش را نمیکردم که راننده به قتل رسیده باشد. وقتی دستگیر شدم، فهمیدم که او نمایشگاهدار بوده و خودرویی هم که با آن کورس گذاشته بود، خودروی نمایشگاهش بوده است.
ارسال نظر