فاجعه در پایان یک عمر خیانت پنهانی/  مرد 69 ساله برای «اثبات خود» خانواده‌اش را نابود کرد؟!

به گزارش اختصاصی رکنا، حجت، 69 ساله، مردی که چهار دهه به عنوان یک همسر وفادار شناخته می‌شد، در آخرین سال‌های زندگی مشترکش، مسیری را انتخاب کرد که هیچ‌کس از او انتظار نداشت. او با زنی 35 ساله وارد رابطه‌ای پنهانی شد و این خیانت، قلب لیلا، همسر 67 ساله‌اش را شکست. لیلا که سال‌ها پای این زندگی مانده بود، دیگر توان تحمل این بی‌وفایی را نداشت و تصمیم گرفت به دادگاه خانواده مراجعه کند تا از حجت طلاق بگیرد.

صبح یک روز سرد، لیلا با چهره‌ای خسته و چشم‌هایی اشک‌آلود وارد دادگاه شد؛ کنار پله‌های دادگاه نشست و بغضی که مدت‌ها در گلویش سنگینی می‌کرد، بالاخره ترکید. صدایش در سکوت سالن طنین انداخت و گفت: این مرد من نبود، این حجتی که دیدم، آدمی نیست که 41 سال با او زندگی کردم! می‌فهمید؟ من تمام جوانی‌ام را پای این زندگی گذاشتم.

او ادامه داد: مهریه‌ام را نبخشیدم، اما هر بار که پول نداشت، گفتم مهم نیست. هر بار که یک قدم اشتباه رفت، گفتم زندگی ام را دوست دارم و آن را می‌سازم. این من بودم که قسط خانه را پرداخت کردم، جهیزیه دخترمان را جور کردم، جور خرج تحصیل پسرمان را کشیدم و همه‌چیز روی دوش من بود. حالا چی؟ حالا او رفته دنبال یک زن جوان‌تر، تازه به من می‌گوید من کوتاهی کردم؟!

لیلا اشک‌هایش را با گوشه روسری‌اش پاک کرد و با صدای بلند ادامه داد: «می‌دانید چه چیزی دردناک است؟ آنکه حجت وقتی داشت خیانت می‌کرد، با پول من، با زندگی‌ای که من ساختم، به آن زن هدیه می‌داد! طلا می‌خرید! همه‌چیز را فهمیدم، فاکتورهایش را دیدم. در پیام‌هایش خواندم که به او گفته بود «تو زندگی منو روشن کردی». روشن کردی؟! یعنی من در این 41 سال تاریکی بودم؟!

سالن پر از نگاه‌های سنگین شد. کسانی که آنجا بودند، بی‌صدا به صحبت‌های لیلا گوش می‌دادند. بعضی‌ها آه کشیدند و سری تکان دادند. لیلا دستش را روی قلبش گذاشت و گفت: حالا من مهریه‌ام را می‌خواهم. چرا؟ چون یک عمر به خاطر بچه‌هایم نگفتم. به خاطر زندگی، به خاطر عشق. اما حالا، نه! حجت باید بداند من چقدر گذشت کردم، چقدر ساختم و چقدر تحمل کردم. او باید تا آخر عمر بفهمد که باخت، نه من!

فروپاشی عشق پس از 41 سال زندگی مشترک

حجت از مدتی قبل رابطه‌اش را با زنی جوان آغاز کرده بود. زنی که فقط 35 سال داشت و او را "عشق تازه زندگی‌اش" می‌نامید. رابطه‌شان پنهانی شروع شد، اما کم‌کم نشانه‌هایی از این خیانت وارد زندگی لیلا شد. شب‌هایی که دیر به خانه می‌آمد، تماس‌های مخفیانه، کادوهای گران‌قیمت که هیچ‌وقت در خانه دیده نمی‌شد. لیلا وقتی پیام‌های عاشقانه‌ای را در گوشی حجت دید، دیگر مطمئن شد. حجت نه‌تنها به او خیانت کرده بود، بلکه در این سن و سال، تمام اصول اخلاقی و انسانی را هم کنار گذاشته بود.

کارشناس خانواده: خیانت حجت نشانه سردرگمی عاطفی و بحران هویتی است

یک کارشناس خانواده در این‌باره می‌گوید: «خیانت در سنین بالا اغلب نتیجه بحران هویتی و ترس از پیری است. فرد خیانتکار ممکن است به دنبال اثبات دوباره جذابیت و قدرت خود باشد، اما این رفتار آسیب‌های جبران‌ناپذیری به همسر، خانواده و حتی خودش وارد می‌کند. در مورد لیلا، او سال‌ها زندگی مشترک را با عشق و ازخودگذشتگی مدیریت کرده است، اما خیانت حجت تمام ارزش‌های مشترک را زیر سوال برده. بهترین راهکار برای او، علاوه بر طلاق، دریافت حمایت روانشناسی و بازسازی اعتمادبه‌نفس است. حجت نیز باید درک کند که خیانت در این سن نه‌تنها عشق واقعی نیست، بلکه نشانه‌ای از سردرگمی عاطفی او hست. این رابطه جدید نیز در بیشتر موارد ناپایدار و موقتی خواهد بود.»

لیلا با پرونده طلاق و تصمیمی که قلبش را سنگین کرده بود، از دادگاه خارج شد. او می‌دانست این پایان داستانش نیست، اما تصمیم داشت با تمام قدرت، زندگی جدیدی برای خودش بسازد.

وبگردی