حکم اعدام برای 3 برادر تهرانی بخاطر یک قتل ! / مشخص نیست کدام قاتل اصلی است !

به گزارش رکنا، مردی عصر روز چهارشنبه، بیست و یکم اسفندماه سال 1398 با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تهران بزرگ تماس گرفت و از درگیری خیابانی خبر داد. او گفت: چند مرد جوان در یکی از خیابان‌های جنوبی پایتخت درگیری خونینی به راه انداخته‌اند.

با اعلام این خبر تیمی از ماموران پلیس به محل حادثه در یکی از خیابان‌های شهرک ولیعصر اعزام شدند. ماموران در محل حادثه با بدن‌های خونین و نیمه‌جان دو پسر جوان روبه‌رو شدند که کنار یک خودروی تیبا افتاده بودند. در حالی که دو مرد زخمی با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردند و به خاطر آسیب‌های وارده از جراحات و خونریزی به سختی نفس می‌کشیدند، ماموران آنها را برای نجات جان‌شان به بیمارستان منتقل کردند.

پس از آن، تحقیقات مامورانی که به صحنه درگیری رفته بودند در مورد علت و نحوه این حادثه خونین ادامه یافت، تا اینکه ساعتی بعد مسئولان بیمارستان اعلام کردند یکی از دو پسر زخمی به نام احسان باوجود همه تلاش‌های کادر درمان برای نجات جانش، در اثر شدت خونریزی و ضربات ناشی از جسم نوک‌‌تیز به اعضای حساس بدنش روی تخت بیمارستان جان خود را از دست داده، اما نفر دوم با تلاش تیم پزشکان از یک قدمی مرگ به زندگی بازگشته است.

با مرگ پسر جوان، پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران در جریان درگیری مرگبار قرار گرفت. در ادامه نیز پس از صدور دستورات اولیه، ماموران حاضر در صحنه همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل درگیری تحقیقات خود را آغاز کردند.

به دستور بازپرس، تیم جنایی در نخستین گام از دوست مقتول تحقیق کردند. او گفت: من و احسان با هم دوست بودیم و زمان حادثه هم دو نفری به قهوه‌خانه رفتیم تا قلیان بکشیم. پس از کشیدن قلیان از قهوه‌خانه بیرون آمدیم و سوار ماشین او شدیم و راه افتادیم. چند دقیقه به از آنکه راه افتاده بودیم متوجه شدم خودرویی ما را تعقیب می‌کند و وقتی احسان خودرو را متوقف کرد، سه پسر جوان که یکدیگر را داداش صدا می‌زدند به سمت ما حمله کردند.

یکی از شاهدان که در محل درگیری حضور داشت در تحقیقات به ماموران گفت: لحظاتی قبل از حادثه متوجه شدم خودروی پژو 206، در تعقیب خودروی تیباست. وقتی تیبا کنار خیابان توقف کرد، خودروی پژو جلوی آن پیچید و سه پسر جوان که قمه و چاقو در دست داشتند از خودروی پژو پیاده شدند. همزمان هم دو سرنشین خودروی تیبا از ماشین پیاده شدند. سه مرد جوان که چاقو و قمه داشتند به سمت دو پسر جوان حمله کردند و آنها را با چاقو و قمه به شدت زخمی کردند، بعد هم سریع سوار ماشین‌شان شدند و از آنجا فرار کردند.

با به دست آمدن این نتایج، تیم جنایی در ادامه تحقیقات سراغ دوربین‌های مداربسته حوالی محل درگیری رفتند و شماره خودروی عاملان قتل را به دست آوردند. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد خودرو متعلق به مرد میانسالی است که خانواده مقتول را می‌شناسد. مالک خودرو پس از بازداشت در بازجویی‌ها گفت: روز حادثه خودروام را به صورت امانت در اختیار سه برادر از بستگان نزدیک‌مان قرار داده بودم و در جریان درگیری خونین نیستم.

ماموران پلیس با بررسی‌های میدانی موفق به تایید اظهارات صاحب خودرو شدند و پس از آزادی او، سه برادر را به نام‌های بهرام، بهروز و بهنام تحت تعقیب قرار دادند اما فهمیدند سه برادر پس از حادثه به مکانی نامعلوم رفته‌اند و کسی از آنها خبر ندارد.

با وجود این، پس از شناسایی عاملان درگیری مرگبار بررسی‌ها نشان داد سه برادر با مقتول و خانواده او از مدت‌های قبل اختلاف طایفه‌ای داشته‌، به نحوی که قبل از آن هم چند باری درگیری و مشاجره داشته‌اند.

این در حالی بود که با وجود شناسایی شدن متهمان پرونده و انگیزه آنها از درگیری مرگبار به خاطر فرار سه برادر، پرونده قتلی که آنها متهمان تحت تعقیبش بودند همچنان روی میز کارآگاهان جنایی باز بود تا اینکه ماموران مخفیگاه عاملان قتل را در یکی از شهرهای مرکزی کشور شناسایی کردند. به این ترتیب، با انجام تحقیقات نامحسوس و اطمینان از حضور سه برادر در مکان تحت نظر، شامگاه سی و یکم اردیبهشت سال 1399 سه برادر متهم در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت شدند و به اداره پلیس آگاهی تهران انتقال یافتند.

سه متهم در اداره آگاهی پایتخت در اختیار ماموران اداره دهم قرار گرفتند و با شروع بازجویی‌ها به درگیری مرگبار اعتراف کردند. متهمان مدعی شدند هر سه ضرباتی با قمه و چاقو به مقتول وارد کرده‌اند. یکی از متهمان گفت: مقتول از بچه‌محل‌های ما بود و ما او را می‌شناختیم‌. طایفه ما با طایفه آنها مدتی است اختلاف دارند و به همین خاطر ما چند باری با هم درگیری داشتیم تا اینکه روز حادثه او را داخل خیابان دیدیم و با هم درگیر شدیم.

با اعتراف سه متهم، اولیای‌دم برای آنها درخواست قصاص کردند و پرونده سه برادر برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاکمه که در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، از آنجا که در روند تحقیقات و محاکمه مشخص نشد کدام‌ یک از آنها ضربات کشنده را زده است، هر سه برادر به قصاص محکوم شدند. متهمان پس از آن به حکم دادگاه اعتراض کردند اما حکم قصاص آنها در شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور پس از بررسی مورد تایید قرار گرفت. پس از آن هم پرونده با حکم قصاص سه برادر به دادسرای جنایی تهران فرستاد شد. پس از سیر مراحل قانونی چند روز قبل سه برادر از زندان برای ابلاغ مراحل اجرای حکم به شعبه اول اجرای احکام دادسرای امور جنایی فراخوانده شدند. به این ترتیب، سه برادر خود را در یک قدمی چوبه‌ دار دیدند.