این زن زامبی زنده از قبر بیرون آمد+عکس
رکنا: این زن که مرده بود با حالتی وحشتناک از خاک بیرون آمد و زنده بود و اهالی روستا را به وحشت انداخت.
روستایی ها منجمد شده از ترس جیغ زدند و دایره جمعیت ناگهان گسسته شد و هرکس به سویی گریخت اما زن هنوز تقلا می کرد با قدم های خشک و کند دنبال شان بیاید. صورتی خاک گرفته داشت ، چشم هایی شبیه دو سوراخ رو به شب و صدایی که شبیه کشیدن سوهان روی فلز بود و از اعماق حجره اش بیرون می زد اما ترس روستایی ها، فقط از ظاهر ترسناکش نبود آنها می دانستند فلیسیا سال ها قبل مرده است و او را دفن کرده اند !
مردم در لحظات اول دیدار ، زن را نشناخته بودند و علت این که دورش حلقه زده بودند فقط سر و وضع ژولیده و چشم های ترسناکش بود. کمی بعد اما آن چهره، به چشم خیلی از مردم آشنا آمده بود و همزمان به یاد آورده بودند که او، فلیسیا فلیکس است ، زنی که در سال 1907 میلادی دفنش کرده بودند و حالا دوباره به زندگی برگشته بود.
فلیسیا فلیکس ترسناک، از آن روز ، یعنی حدود دهه سی میلادی ، به نمونه ای واقعی از یک زامبی تبدیل شد. پیش از آن، اروپایی ها و آمریکایی ها نام زامبی ها را فقط از زبان ویلیام سیبروک، شنیده بودند که در لباس روزنامه نگاری ، برای پژوهشی مردم شناسانه درباره باورهای برده های اسیر آفریقایی در هائیتی، به آنجا سفر کرد.
برده های غمگین ، شب ها که فراغت ناچیزی بعد از کار سخت شان در خانه ها و مزارع بود، دور هم جمع می شدند و قصه می گفتند. سیبروک در یکی از همان دورهمی های قصه گویی شنید که شیطان Evil برخی پزشکان را مسخر می کند تا با گردی جادویی بیماران شان را به خواب عمیق بفرستند؛ آنقدر عمیق که به نظر مرده بیایند و بستگان شان برای دفن کردن شان مجاب شوند.
پزشکان مسخ شده به دستور شیطان، مرده ها را بعد از مدتی، از قبر بیرون می کشیدند و از خواب مصنوعی بیدار می کردند اما آنها اختیاری از خود نداشتند و فقط برده شیطان بودند.بروک در طول پژوهش مردم شناسی اش در هائیتی، یک شب از برده ها خواست به او زامبی ها را نشان بدهند.
برده ها آن شب روزنامه نگار جوان را به یک مزرعه نیشکر بردند و به کمین نشستند. او در کتابش می نویسد « زامبی ها را دیدیم ! به مزرعه آمده بودند ! خشک و آهسته راه می رفتند شبیه ماشینی فلزی روغن کاری نشده ای ، که به حرکت در آمده باشد. چشم های شان اما از همه ترسناک تر بود. چشم ها شان شبیه چشم مرده ها یا نابیناها نبود آنها خیره بودند اما مات و بی نور !»
در سال 1936 نیز زورا نیل هارستون ، نویسنده آمریکایی ، در بیمارستان روانی هائیتی ملاقات با زن زامبی، فلیسیا فلیکس را اینگونه توصیف می کند : « صورتی خالی با چشم هایی بی سو. به نظر می آمد چشم هایش با اسید سوزانده شده است. تماشایش را نمی شد تاب آورد.
پزشکان می گفتند مبتلا به اسکیزوفرنی ( جنون ) شده است. کسی هویت واقعی اش را نمی دانست اما اهالی گواهی می دادند که او فلیسیاست و تقریبا دو دهه قبل مرده است. او را عریان و سرگردان در کنار جاده یافته بودند. هائیتی ها این نوع آدم ها را ” مرگ برگشته ” می نامند. »
باور به زامبی ها در هائیتی آنقدر قوی است که در دوران دیکتاتوری ژان کلود دووالیه در هائیتی ، شبه نظامی های بدنام طرفدار دولت به نام « تون تون ماکوت » ، مردم را از به کار گرفتن زامبی های ترسناک و جادوگران ماهر برای ادب کردن شان می ترساند.
آیا ممکن است آنچه برده ها در افسانه های شان درباره گرد جادویی پزشکان مسخ شده می گفتند، یک ماده طبیعی با چنین خاصیتی باشد؟ برخی پژوهشگران می گویند امکان دارد این ماده از گیاهان بومی هائیتی گرفته شده باشد که خاصیت بیهوش کردن عمیق انسان را دارند.
پزشکان هائیتی وقتی حرف از خواب عمیق با مواد گیاهی می زنند نمونه مشکوک اما ثابت نشده کلارویس نارسیس را به یاد می آورند. این مرد حوالی چهل سالگی در سال 1962 میلادی ، ناگهان به تبی مرموز دچار شد و به سرعت مرد. دو پزشک Doctor مرگ عجیب کلارویس را تایید کردند و او روز بعد دفن شد.
18 سال بعد خواهر کلارویوس در حال خرید از یک فروشگاه بود که مردی درشت جثه با چشم هایی از حدقه در آمده دید. مرد به برادر او شباهت داشت و عجیب این که خودش هم می گفت “من کلارویوس هستم. “
خواهر کلاریویس ابتدا حرف های او را باور نکرد تا وقتی که آن مرد تعریف کرد قبل از مرگ پزشکی بومی گردی گیاهی به او خورانده بود که ظاهرا باعث مرگش شده بود اما پس از دفن بار دیگر به شکل یک زامبی از گور خارج شده بود و ارباب ها، سال ها از او در مزارع نیشکر بیگاری کشیده بودند.
خیلی ها ادعای کلارویوس را که شنیدند شک کردند شاید شباهت ظاهری اش به متوفی ، دلش را قرص کرده که می تواند با چنین ادعایی جایی در خانواده نارسیس پیدا کند . این شد که پزشکان از او پرسش هایی محرمانه درباره ماجراهای خانواده اش پرسیدند اما مرد به همه پرسش ها پاسخ درست داد.
مدتی بعد هم اهالی قدیمی دهکده ای که کلارویوس سالها پیش ساکنش بود با تکیه بر چهره و خلق و گفته هایش گواهی دادند که او همان مرد مرده 18 سال قبل است.برخی که هنوز شک داشتند شاید غریبه ترسناک ، دروغ می گوید، از کلیسا مجوز نبش قبر گرفتند و در تابوت کلارویوس را گشودند اما تابوت فقط از سنگ پر شده بود.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
تجاوز به خانم منشی تنها در مطب دندانپزشکی شهرک غرب +عکس
این زن شیرازی جلوی دوربین کار وحشتناکی کرد! + جزییات
شیطنت های زن همسایه بچه های محل را جذب خود کرد!
مریم 18 ساله 80 هزار تومان می گرفت و کار تهرانی ها را راه می انداخت! + فیلم گفتگو
جزئیات آتش زدن 2 مأمور شهرداری در اهواز!
دوقلوهایی که در یک روز متولد و کشته شدند! +عکس
«حسین» بعد از 15 روز بعد از تولد همه را شوکه کرد! + عکس
سردار قلابی پسرمُرده اش راهم شهید مدافع حرم جا می زد!/عجیب ترین دروغ ها!+تصویر
زن خیانتکار با پسر شوهرش همخوابی عاشقانه می کرد +عکس
سیمین برای یک سرپناه تن فروشی می کرد!
اعدام میثم و 5 مرد مخوف در مشهد + عکس
عکس جنازه مردی برهنه با دستی در گچ! / این آبادانی کیست؟! + جزییات
دختری در سن بلوغ در خانه شیطانی شان ایدز گرفت! !+عکس
ارسال نظر