در روز 15 ژانویه صفیه و گروهی از زنان کشمیری که سرنوشت مشابه دارند و خویشاوندانشان ناپدید شده‌اند، تحت پرچم «انجمن والدین افراد ناپدید شده» (ای‌پی‌دی‌پی) تقویمی را که در آن طرح‌هایی از چهره 12 مرد گمشده و حکایت‌شان بود، ساختند.

تقویم حاوی چهره 12 تن از ناپدید شده‌ها است. به این معنا که هر ماه به یکی از این ناپدید شده‌ها اختصاص دارد. لکه خونی که روی تقویم است نیز نشان دهنده تاریخ ناپدید شدن این افراد است. در میان ناپدید شده‌ها دانش‌آموز، کشاورز، کارگر، خرده فروش و راننده دیده می‌شود.

پروانه آهنگر که اکنون 65 ساله است در دهه 1990 هنگامی که پسرش ناپدید شد، «انجمن والدین افراد ناپدید شده» را راه‌اندازی کرد. او درباره تقویم ابداعی‌شان به شبکه خبری الجزیره گفت، این یک روش منحصر به فرد برای آنهاست که اعضای خانواده‌شان را به خاطر بیاورند و همچنان به دنبالشان بگردند. او در حالی که گریه می‌کرد، افزود: مرده مرده است و مزار دارد. اما برای کسی که ناپدید شده نمی‌توان درست و حسابی ماتم گرفت. درد و غم ما تمامی ندارد.

تقوم گمشدگان، ماه آوریل متعلق به همایون آزاد است؛ مردی با صورت پهن و سبیل باریک. کنار نقاشی چهره او این جمله نوشته شده است: من تو را بارها و بارها یک بار در قلبم دوبار در روحم و هر لحظه در خاطره‌ام دفن می‌کنم.

سهیل نقشبندی که نقاش چهره‌های این مردها روی تقویم است، می‌گوید: «این یک تجربه احساسی بود. عکس‌ها خیلی کوچک و مات بودند و زنده بودن یا نبودن این مردان جوان هم مبهم است. من مجبور بودم حدس بزنم و تصور کنم. تو نمی‌دانی که چه بلایی بر سر این مردها آمده است.»

گروه‌های حقوق بشری می‌گویند، دست کم 8 هزار نفر از سال 1989 تاکنون در کشمیر ناپدید شده‌اند. به گفته شاهدان عینی، برخی از آنها توسط نیروهای شبه نظامی هند اسیر شده‌اند و برخی دیگر خانه هایشان را ترک کرده و دیگر برنگشته‌اند. به‌گفته گروه‌های حقوق بشری، تاریخ اکثر ناپدید شده‌ها به دهه 1990 و اوایل دهه 2000 زمانی که درگیری‌های مسلحانه در منطقه کشمیر در اوج بود، برمی گردد. افرادی مانند صفیه بیش از دو دهه است که دنبال پاسخ‌هایی برای سؤالات خود در زمینه اعضای ناپدید شده خانواده‌شان می‌گردند. صفیه می‌گوید: «هنگامی که با همایون ازدواج کردم 16 سالم بود.» داوود احمد، پسر صفیه و همایون تنها 6 ماهه بود که پدرش ناپدید شد. صفیه می‌گوید: «از اداره‌های پلیس گرفته تا زندان‌ها همه جا را دنبالش گشتم.» او حالا در خانه پدر و مادر شوهرش در سرینگر زندگی می‌کند. «شاید 20 سال یا بیشتر گذشته باشد، شاید دیگر این حکایت برای مردم شنیدنی نباشد اما برای من و در حافظه من همه چیز مثل روز اول تازه است.»

«نیمه بیوه»، واژه‌ای است که در کشمیر به زنانی که شوهرانشان ناپدید شده‌اند اطلاق می‌شود. صفیه دو سال پس از ازدواجش با همایون «نیمه بیوه» شد. در آن روز یکی از همسایه‌ها به صفیه گفت که شوهرش را برده‌اند. از آن روز به بعد کسی شوهر صفیه را ندیده است. وقتی افرادی به صفیه گفتند که شوهرش را در یک مرکز بازجویی بدنام در سرینگر، مشهور به «پاپا یک» دیده‌اند، صفیه امیدوار شد. این مرکز بازجویی در دهه 1990 برای اعتراف گرفتن از شورشیانی که علیه حاکمیت هند در منطقه مورد مناقشه کشمیر سلاح به دست گرفته بودند، به کار می‌رفت.

«این خبرها امید من به زنده بودن شوهرم را افزایش داد. من هر روز به این مرکز شکنجه می‌رفتم و از صبح تا غروب آنجا می‌نشستم. من برای شوهرم انگور و خوراکی‌های دیگر می‌بردم و به نگهبانان مرکز بازجویی می‌دادم که به دستش برسانند اما هرگز نتوانستم او را ببینم. من برای او لباس، خمیردندان، صابون، حوله و دمپایی فرستادم. او عادت داشت آدامس بجود. یک بسته آدامس هم برایش فرستادم اما نمی‌دانم اصلاً به دستش رسید یا نه.»

صفیه می‌گوید، پرونده قضایی که برای پیدا کردن شوهرش تشکیل داده تاکنون به جایی نرسیده و به همین خاطر او به عضویت انجمن خانواده‌های افراد گمشده (ای پی دی پی) درآمد. اعضای این انجمن ماهانه سه بار یعنی هر 10 روز یکبار تحصن اعتراضی برپا می‌کنند و خواستار اطلاعات درباره عزیزان‌شان می‌شوند. صفیه می‌گوید: «تا سال 2000 از یک نفر پیام دریافت می‌کردم با این محتوا که شوهرم در مرکز شکنجه است اما ناگهان این پیام‌ها هم قطع شد.» او با دلسردی برای همسرش نامه‌ها و شعرهایی می‌نوشت اما در سال 2014 که در کشمیر سیل آمد همه نوشته‌هایش را از دست داد. او می‌گوید: «من حتی یک سیگار نصفه متعلق به شوهرم را که در صبح روز ناپدید شدنش کشیده بود، نگه داشته بودم. تا همین چند سال پیش لباس‌های او در کمد آویزان بود. در کنار من، همه چیز در خانه انتظار او را می‌کشد.»

صفیه در زمان ناپدید شدن شوهرش در یک شیرخوارگاه کار می‌کرد و همان شیرخوارگاه هزینه‌های زندگی و تحصیل پسرش را که اکنون در دهه دوم زندگی اش است، تأمین می‌کرد.

«در تمام این روزها و امروز من همچنان امیدوارم که همایون زنده باشد و برگردد. من در این مدت پسرم را از این جنجال‌ها دور نگه داشته‌ام زیرا این کشمش‌ها انرژی انسان را تحلیل می‌برد.»

خرم پرویز، فعال حقوق بشر ساکن در کشمیر و رئیس فدراسیون آسیایی مبارزه علیه ناپدید شده‌های اجباری؛ دولت را به خاطر انفعالی که درباره گم شدن این 8هزار مرد کشمیری دارد، مورد انتقاد قرار داد و گفت: «پرونده‌های معوقه، در بسیاری از این پرونده‌ها عاملان ناپدید شدن این افراد شناسایی شده‌اند اما هیچ پیگرد قضایی و مجازاتی نشده‌اند.»

اما ویجِی کومار، مشاور فرماندار ایالت جامو و کشمیر به الجزیره گفت: «اگر کسی شکایت داشته باشد یا خواستار بازجویی از کسی باشد، در دولت یک سیستم رسیدگی مناسب وجود دارد. همواره مکانیزم‌هایی در دولت هند و دیگر جاها برای بررسی چنین پرونده‌هایی وجود دارد. به بسیاری از این پرونده‌ها رسیدگی شده است.»

سال گذشته در ماه ژوئن، سازمان ملل برای نخستین بار گزارشی درباره مسائل حقوق بشری کشمیر منتشر کرد که در آن آمده بود: «همچنین [در کشمیر] برای ناپدید شدن اجباری یا غیرداوطلبانه افراد تقریباً هیچ مجازاتی وجود ندارد و عاملان مصونیت قضایی دارند.»

در حالی که خانواده‌ها با یک مبارزه قضایی درازمدت برای خبر گرفتن از عزیزانشان مواجه هستند، صفیه می‌گوید: «چالش برانگیزتر از این مبارزه قضایی؛ جنگ با احساساتمان است. هر بار که کسی در می‌زند حس می‌کنم شوهرم است.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

رأفت فرید

ترجمه: ندا آکیش