پیشنمایش The Evil Within 2؛ غلطیده در خون + فیلم
حجم ویدیو: 15.59M | مدت زمان ویدیو: 00:02:42

پدر ژانر وحشت، شینجی میکامی در جدیدترین ساخته خود، دنیای متفاوتی از یک بازی ترسناک را رقم زد که شاید مثال آن در کمتر عنوانی دیده شود. دنیایی رعب آور که شروعی خشن و خشک داشت و رفته رفته رنگ و بوی امروزی به خود گرفت و از جذابیتش کم شد.
حالا میراث میکامی دوباره بازگشته و داستانی تازه را روایت می کند. داستانی که از یک دنیای متفاوت می آید و دوربین یک هنرمند روان پریش خالق آن است. اما روایت این رویای هنرمندانه، چیزیست که می خواهیم در موردش صحبت کنیم. رویایی رعب آور که شاید بتواند دوباره ما را پس از سال ها بترساند 

میراث میکامی

غلطیده در خون
The Evil Within 2 در نمایشگاه E3 یک معرفی خوبی را پشت سر گذاشت و با نمایشی جذاب دنیای تازه بازی را به رخ حاضرین کشید. اما در پایان این نمایش نسبتا با شکوه، یک خبر ناامید کننده هم به گوش رسید که شاید برای خیلی از ما چندان خوشایند نباشد.
مشخص شد که شینجی میکامی افسانه ای، پدر ژانر وحشت و خالق مجموعه رزیدنت اویل، وظیفه کارگردانی را بر عهده ندارد و سکان هدایت ساخت قسمت دوم The Evil Within به دست جان یوهاناس (John Johanas) جوان و کم تجربه سپرده شده.
با این حال شینجی میکامی هنوز هم در کنار تیم توسعه دهنده حضور دارد و به عنوان تهیه کننده مجموعه ایفای نقش می کند. اما هنوز دلیل اصلی این تغییر بزرگ مشخص نیست. یوهاناس به هیچ عنوان رزومه پرباری ندارد و در کارنامه او تنها به توسعه دو بسته های الحاقی برای The Evil Within اشاره شده است.
ولی این موضوع شاید چندان نگران کننده هم نباشد. چرا که این اولین باری نیست که چنین اتفاقی در پروژه های میکامی رخ می دهد. بر سر پروژه رزیدنت اویل ۲ (یکی از بهترین بازی های ترسناک تاریخ از نظر بسیاری از منتقدین) هم میکامی به یک باره از مسئولیت کارگردانی بازی شانه خالی کرد و نقش تهیه کننده را بر عهده گرفت.
در آن زمان وظیفه کارگردانی رزیدنت اویل ۲ نیز به دست هیدکی کامیا جوان سپرده شد که در آن زمان نام چندان آشنایی نداشت. اما اعتماد میکامی نتیجه داد و ثمره اش شاهکاری بود که همچنان در قلب تاریخ بازی های ویدیویی ماندگار است.
همچنین بعدها کامیا تبدیل به کارگردانی شد که با مجموعه Devil May Cry اش خاطره ها ساختیم و در حال حاضر هم با عنوان بایونتا بی نظیرش طعم هک اند اسلش های فوق العاده را می چشیم. اما اینکه حالا کارگردان غربی The Evil Within 2 می تواند کامیا بعدی باشد، سوالی است که پس از انتشار بازی پاسخ داده می شود.

هدیه یک دختر بینوا

غلطیده در خون
بر خلاف داستان The Evil Within که تمامی روایت آن به قصه زندگی آنتاگونیست اصلی بازی مربوط می شد، این بار همه چیز شخصی تر است و نگاه ویژه ای به حال و روز خود سباستین می اندازیم. داستان The Evil Within 2 به سه سال بعد از وقایع قسمت اول باز می گردد.
سباستین پس از گذشت سه سال از آن وقایع، هنوز آنچنان به وضعیت عادی باز نگشته و به دنبال آن است تا اوضاع زندگی اش را سر و سامان دهد. اما در همین حین، همکار سابق سباستین، جولی کیدمن به ناگهان در مقابل او ظاهر می شود و خبر از اتفاقات تازه می دهد. اخباری که به لیلی، دختر گمشده سباستین، مربوط می شود؛ دختری که همه فکر می کنند مرده.
با این حال، در کمال ناباوری دختر او زنده است و توسط گروه موبیوس به منظور شروع تحقیقات تازه، ربوده شده. تاریخ در حال تکرار است و اینبار جای فرزند و پدر عوض شده. حالا سباستین باید خودش را جمع و جور کند و برای نجات دخترش، بدنش را به استم (دستگاهی که به وسیله آن افراد با جهان های خیالی دیگر برده می شوند) بسپارد.
اما اینبار خالق دنیای تازه استم، مغز یک فرد سوخته و روان پریش نیست که می خواهد همه چیز را به آتش بکشد. بلکه جهانی پیش روی کاستلانوس است که خالق آن ذهن آشفته لیلی است. دنیایی که لیلی خردسال، در آن گیر افتاده و پدر باید برای نجاتش از هر اتفاق دل خراشی عبور کند.

خشتی به خون آلوده

غلطیده در خون
با نگاه اول به The Evil Within 2، کاملا مشخص است که بازی از آن حال و هوای اولیه اش بسیار فاصله گرفته. دیگر خبری از آن عمارت های تاریک و قدیمی نیست و جایشان را به خیابان هایی داده اند که خون از دیوارهایشان چکه می کند.
انگار همه چیز به یک باره تغییر کرده و ذهن لیلی، دنیای وهم آلود بازی را به فاز مدرن تری برده است. خبری هم از بازی سایه ها نیست و در کم تر محیطی رقص رعب آورشان دیده می شود.
به جای سایه، حالا نور افکن ها نشسته اند و به زیبایی هر چه تمام تر محیط های خون آلود بازی را به تصویر می کشند. شاید بتوان گفت که بازی آن اصالت ژاپنی اش را از دست داده و حالا قرار است ترس مدرن آمریکایی گریبان گیرمان شود.
به همین ترتیب نوع دیگری از ترس را تجربه خواهیم کرد. ترسی که از آن به عنوان ترس روانی یاد می شود. حالا جامپ اسکیرهای بازی بیشتر به آلن ویک شباهت دارند و در قالبی متفاوت، حس سرد ترس را به جان کاربر می اندازند. از این رو، ممکن است بیشتر از محیط یا پیچ و خم های مسیر بهراسید تا مردگان متحرک.
البته تمام این موضوعات، دلیل دور از ذهنی هم ندارند. به هر حال، آن ژاپنی با استعداد کارش با بازی تمام شده و حالا The Evil Within 2 به دست یک کارگردان غربی ساخته می شود. پس جای تعجب هم ندارد که بازی قالبی غربی پیدا کند.

درخشش ذهن های خطرناک

غلطیده در خون
همانطور که گفته شد، خالق دنیای تازه The Evil Within 2 لیلی است. اما بر خلاف قسمت ابتدایی، لیلی آنتاگونیست اصلی بازی نیست. او قربانی جاه طلبی افرادی است که ثمره تحقیقات خود را به پای پیشرفت علم می نویسند و شرایط را برای زوال بشریت آماده می کنند.
شاید آنتاگونیست های اصلی بازی همین دسته از افراد باشند. اما بر اساس اطلاعات منتشر شده از بازی، احتمالا خیلی زود است که بخواهیم با دست های پشت پرده موبیوس رو به رو شویم.
بر اساس گفته های توسعه دهندگان، گویا تنها نایتمیریش ها (دشمنان معمولی بازی یا همان مرده های متحرک) نیستند که بر سر راه کاستلانوس قرار می گیرند. بلکه به گفته آن ها، The Evil Within 2 پر است از ذهن های خطرناک مختلف که هر کدام در بخشی از بازی به سراغ سباستین می آیند و سعی می کنند میان او و دخترش شکاف عمیق تری به وجود آورند.
یکی از این ذهن های خطرناک، استفانو ولنتینی نام دارد. عکاسی هنرمند با ذهنی پیچیده و خطرناک. او در گذشته عکاس میدان های جنگ بوده و بر اثر حادثه Incident ای، یکی از چشمان خود را از دست می دهد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

غلطیده در خون

به گفته خودش، همین مسئله چشم دیگرش را به جهانی تازه باز کرده و نگاهش به زندگی را تغییر داده است. از آن پس، آثار ولنتینی رنگ خون به خود گرفتند. در کارهایش خشونت، ترس و اضطرات جایگزین زیبایی ها شدند و ذهن بیمار او روز به روز تاریکی را با قدرت بیشتر لمس کرد.
او از لیلی به عنوان یک کلید یاد می کند و خون این دختر بینوا را جایگزین مناسبی برای رنگ روغن آثارش می داند؛ کلیدی که درهای یک قدرت نامحدود را به رویش باز می کند. پس هیچ بعید نیست که آنتاگونیست اصلی بازی، ولنتینی باشد.
احتمالا در بازی به شدت با آن رو به رو خواهیم شد و همچنین مشکلات بسیاری هم برایمان به همراه می آورد. از سوی دیگر پدر تئودور را هم در بازی داریم. کسی که به نظر فردی مذهبی می آید و خود را به عنوان راهنمای سباستین معرفی می کند.
البته او هم به گفته خودش به دنبال لیلی است. اما تئودور پیر نیز این کار را برای جلب رضایت سباستین انجام نمی دهد. بلکه او هم امیال سرکش خود را دنبال می کند و می خواهد با پیدا کردن لیلی، دنیای خودش را به وجود آورد و بر تخت حکومت آن تکیه بزند.
با این حال هنوز دوست یا دشمن بودن پدر تئودور مشخص نیست و باید پاسخ این سوال را پس از انتشار بازی پیدا کنیم. با این حال احتمال اینکه او هم یکی دیگر از دشمنان اصلی بازی باشد دور از ذهن نیست.

زرق و برق چشم نواز المان های تازه

غلطیده در خون
در کنار تمامی ویژگی های تازه، گیم پلی The Evil Within 2 نیز دستخوش تغییرات زیادی شده است. بر اساس گفته های شینجی میکامی، The Evil Within 2 بسیار بزرگ تر از قسمت ابتدایی است و جهان گسترده تری دارد که باید به اکتشاف در آن بپردازید. البته اکتشاف در بازی تنها به منزله وقت گذرانی هم نیست.
بلکه دنیای قسمت دوم به مراتب خشن تر از جهان قسمت ابتدایی است و بقا در آن حرف اول و آخر را می زند. پس برای بقا در جهان خلق شده توسط لیلی، ابتدا باید مهمات مورد نیاز را به دست آورید و با تجهیزات کامل به قلب نایتمیریش ها بزنید.
همچنین در دنیای The Evil Within 2، یک سری ماموریت جانبی هم وجود دارد که با پیمودن آن ها، رازهای زیادی از داستان برایتان بر ملا می شود. در کنار تمامی این ها، یک المان تازه به نام «Communicator» هم به بازی اضافه شده
غلطیده در خون
Communicator هم از لحاظ ظاهری و هم از نظر کارایی، شباهت بسیاری به رادیوهای مجموعه سایلنت هیل دارد. به کمک این واکی تاکی عجیب و غریب، می توان از محل دشمنان و آیتم های موجود در محیط با خبر شد و همچنین اطلاعاتی هم از دنیای بازی به دست آورد.
یک سیستم ساخت و ساز هم در بازی تعبیه شده که می توان به کمک آن در هر جایی مهمات ساخت و تجهیزات مورد نیاز را فراهم کرد. علاوه بر این ها، مکانیزم گیم پلی نیز تغییر چندان زیادی نکرده و هنوز می توانید هم از طریق مخفی کاری و هم اکشن محض دشمنان را از پای درآورید.
گرچه به گفته توسعه دهندگان، مکانیزم دوگانه گیم پلی از آن خشکی قسمت ابتدایی فاصله گرفته و حالا مسیرهای مختلفی برای تکمیل مراحل در اختیار کاربر قرار می گیرد.
هر آنچه باید در مورد The Evil Within 2 می دانستید را برایتان شرح دادیم و حالا برای شروع قسمت دوم در روز عرضه آماده هستید. داستان سباستین کاستلانوس ۲۱ مهر ماه آغاز می شود و برای شنیدن روایت آن می توانید از پلی استیشن ۴، اکس باکس وان و پی سی کمک بگیرید.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.