درباره کتاب از چیزی نمیترسیدم
کتاب از چیزی نمی ترسیدم درباره دوران کودکی شهید حاج قاسم سلیمانی تا اوایل انقلاب هست که به قلم خود ایشان نوشته شده است
به گزارش رکنا؛ آنها که تاریخ میسازند و بر صفحه تاریخ میمانند قهرمان نام دارند. همانهایی که در یک موقعیت حساس و خطرناک شجاعانه تصمیم میگیرند تا قدمی بردارند که بسیاری از مردم جرات انجامش را ندارند. کوهی فروریخته و نیمه شب قطار با سرعت به سوی مسیر مسدود حرکت میکند، آنکه پیراهنش را آتش میزند و مقابل قطار میایستد قهرمان نام دارد. بخاری مدرسهای منفجر میشود و دانش آموزان درون آتش و دود گرفتار میشوند آنکه بچهها را نجات میدهد قهرمان نام دارد. کشور نیازمند علم و صنعتی است که تمام دنیا از ما دریغ دارند، آنکه از زمان تفریح و خانواده میزند تا پیشرفتی حاصل شود قهرمان نام دارد. برای ماندگار ماندن و عزیز شدن باید قدم در مسیری گذاشت که دیگر ترس معنایی ندارد. حاج قاسم سلیمانی در زندگینامه خودنوشتش از روزهایی میگوید که چگونه یک پسر روستایی پا در این راه گذاشت.
در طی این پنج سال که از شهادت حاج قاسم سلیمانی میگذرد کتاب درباره حاج قاسم سلیمانی بسیار نوشته شده اما کتاب از چیزی نمی ترسیدم در عین اختصار و سادگی همچنان یکی از بهترین آثار جهت شناخت شخصیت ایشان است. نوشته شدن این متن به قلم خود حاج قاسم مهمترین ویژگی ممیزه این کتاب از دیگر آثار است. خاطرات حضور سردار دلها در دفاع مقدس و دفاع از حرم را شاید بتوان از زبان آشنایان و همراهان ایشان دانست اما سالهای کودکی و نوجوانی که او تنها پسرکی سبزهرو در یکی از دهاتهای کرمان بود را هیچ کس به خوبی خودش نمیتواند روایت کند. همه ما دوست داریم بدانیم آن زمان که قهرمان ما هنوز یکی از مردم عادی است در کدام لحظه از زندگیاش تصمیم گرفت یک مسیر متفاوت از آدمهای دیگر را برود و به یک نام جاودان تبدیل شود. همه کنجکاو هستیم تا بدانیم چه عواملی بر سر مسیر این جوان قرار گرفت که باعث شد ذره ذره رشد پیدا کند و به ژنرال بزرگ تبدیل شود که توطئه غرب و شرق را خنثی میسازد.
صداقت این بزرگمرد در مرور خاطرات کودکی و نوجوانی انسان را مبهوت میسازد. با این گمان باطل کتاب را میگشاییم:«فرماندهای که تصویرش بر روی جلد معتبرترین مجلات و روزنامههای جهان رفته و هر ماه با سران چند کشور دیدار دارد طبعا اگر بخواهد از زندگی شخصیاش بگوید بر نقطههای تاریک و ضعیف زندگیاش سرپوش خواهد گذاشت و از خود یک شمایل اسطورهای و بینقص به تصویر خواهد کشید.» و این دقیقا همان کاری است که سردار سلیمانی انجام نداده است. در این کتابچه با کودک روستایی روبه رو هستیم که ذهنی خام و ساده دارد و تنها دغدغه بزرگش در دوران نوجوانی این است که بتواند قرض پدرش را با کار کردن صاف کند. او به ناآگاهیاش نسبت به مسائل جامعه و همچنین بیاطلاعیاش نسبت به مسائل دینی و معرفتی اقرار میکند. در واقع او حتی در نوشتن زندگینامهاش فداکاری کرده و سعی کرده با نشان دادن ضعفها و کاستیهایش اهمیت جریان انقلاب و امام خمینی (ره) را پررنگ سازد. چرا که سرآغاز تحولات روحی و فکری ایشان از زمانی آغاز میشود که با جوانان انقلابی دمخور میشود. شور مبارزه علیه طاغوت و بیداری جامعه آرام آرام از قاسم سلیمانی انسان تازهای میسازد که دیگر لباس شیک و کار پردرآمد دغدغهاش نیست. حاج قاسم سلیمانی شرح زندگیاش را از دهات قنات ملک آغاز میکند. از حضور در یک خانواده عشیرهای پرجمعیت که با سختیهای فراوان روزگار میگذراندند و از سادهترین خوراک و پوشاک استفاده میکردند. قاسم نوجوان برای کمک به خانواده راهی کرمان میشود. کار در کنار افراد مذهبی و ورزشکار باعث میشود در آن ایام گرفتار مفاسد اخلاقی نشود و معتمد مبارزینی بشود که او را با جریان امام خمینی (ره) آشنا میسازند. در سالهای منتهی به انقلاب او به یک جوان ورزیده و شجاع تبدیل میشود که در اعتراضات شرکت میکند و با نیروهای انتظامی گلاویز میشود. او حتی مردم روستایش را برای ایستادن علیه رژیم پهلوی میشوراند. این کتاب ماجرای پسری است که از رهبر خود یاد میگیرد از چیزی نترسد.
قهرمانان در قله ایستادهاند. اما آنها با پرواز کردن بر قله ننشستند. تمامی آنها از پایین کوه شروع کردند و تمام صخره و سنگهایش را زیر پا گذاشتند تا به آن بالا رسیدند. مسیری که هرکس دیگر هم میتواند آن را بپیماید. اگر انسان صبوری و توکل را رفیق راهش کند قطعا خواهد رسید. گویا سردار سلیمانی با این دستنوشته تلاش دارد همین را به نسل فردای ایران بیاموزد؛ مردی که در برابر توطئه ابرقدرتها ایستاد و برنامههایشان را نقش بر آب کرد یک اسطوره خیالی یا فرشتهای آسمانی نبود. او نیز فرزند کوچک همین آب و خاک است که هدفش را امری الهی قرار داد و مطیع ولیّ زمانهاش شد. او به همه ما میآموزد رسیدن ممکن است اما مرد میدان کیست؟
ارسال نظر