آیا بیت کوین از نارضایتی دولت‌ها از نظام اقتصادی جهان نفع خواهد برد؟

اما آینده‌ی آنان چه خواهد بود؟ آیا ما در نقطه‌ی عطف اقتصاد بشری قرار داریم و مسیر اقتصاد جهان به کلی در حال متحول شدن است، یا انقلاب بیت کوین یک هیجان مقطعی است و دیر یا زود تبش خواهد خوابید؟ احتمالا هیچ کس جواب قطعی برای این پرسش ندارد. در این مقاله به یک بُعد از این مسئله، یعنی نقش تضاد دولت‌ها در سرنوشت بیت کوین و سایر رمزارزها خواهیم پرداخت.

آیا ممکن است دولت‌ها یک مبارزه‌ی تمام عیار علیه رمزارزها آغاز کنند تا جایگاه مقتدر خود را در اقتصاد حفظ کنند؟ برخی معتقدند که وجود رمزارزها برای دولت‌ها یک تهدید است. یکی از واقعیاتی که دولت‌ها را به اصلی‌ترین بازیگران اقتصاد هر کشور تبدیل می‌کند این است که آنان پول کشورها را خلق می‌کنند و تعیین می‌کنند که هر سال چقدر پول باید چاپ شود و به بازار بیاید. حال این دولت‌ها چگونه می‌توانند دنیایی را تحمل کنند که در آن یک برنامه‌نویس متبحر و خلاق می‌تواند در خانه بنشیند و یک ارز جدید ابداع کند و نامی بر آن بگذارد و مردم برای خرید و فروش یا سرمایه‌گذاری از آن استفاده کنند؟

پای رمزارزها در کفش دولت‌ها

2

چاپ پول، یکی از ابزارهای مهم دولت‌ها برای کنترل بازار مالی کشورهاست. آن‌ها با کم و زیاد کردن میزان نقدینگی در جامعه تلاش می‌کنند که رکود، تورم و مسایل دیگر اقتصاد را کنترل کنند. همچنین در جایی که دولت با بحران مالی مواجه شود ممکن است تصمیم بگیرد که از این ابزار کمک بگیرد و دست کم موقتا جان سالم به در ببرد. رمزارزها شاید هرگز نتوانند کنترل دولت‌ها را بر بازارهای مالی از بین ببرند اما بالقوه ممکن است تأثیراتی بر آن بگذارند و نقش دولت‌ها را تضعیف کنند.

در این میان برخی ارزها حتی روش‌های مالی دولت‌ها را اتخاذ کرده‌اند. یک مثال آن تولید ارز با پشتوانه طلاست. این امر می‌تواند به افزایش اعتبار رمزارزها و پیچیده‌تر شدن نقش آن‌ها در بازارهای مالی منجر شود. از جمله‌ی این رمزارزها می‌توان به پکسوس گلد اشاره کرد که روند تغییرات قیمتی آن را در آدرس زیر مشاهده کرد و همچنین می‌توانید برای خرید پکس گلد هم از https://phinix.ir/markets/paxg اقدام به خرید این رمز ارز کنید.

رمزارزها، نقطه‌ی کور رصد دولتی

هیچ چیز بیش از قدرت نظارت بر بازارهای مالی برای دولت‌ها مهم نیست. آنان برای این که بتوانند بر درآمد و داد و ستد مردم مالیات ببندند، از پولشویی جلوگیری کنند، نقل و انتقال پول را برای قاچاقچیان و سایر خلافکاران سخت کنند و کار را برای دشمنان و مخالفان خود مشکل سازند، نیاز دارند که موجودی حساب همه‌ی افراد حقیقی و حقوقی را بدانند و از فرستنده، گیرنده و میزان تمام نقل و انتقال‌ها مطلع باشند.

البته این‌گونه نیست که تمام رمزارزها دست دولت‌ها را در این موارد ببندند اما به هر حال کم یا زیاد بخشی از کاری را که قرن‌ها در اختیار دولت‌ها بوده از آن‌ها می‌گیرند. در این میان رمزارزهایی مانند دَش که شعار دفاع از حریم خصوصی افراد را سرلوحه‌ی خود کرده‌اند، تهدید بیشتری به حساب می‌آیند. به همین خاطر است که بسیاری از دولت‌ها صرافی‌های ارز دیجیتال را مجبور کرده‌اند که برخی از این رمزارزها را از فهرست ارزهای قابل معامله‌ی خود حذف کنند.

پس چرا دولت‌ها با رمزارزها کنار می‌آیند؟

رمزارزها هنوز جدید هستند و بسیاری از دولت‌ها هنوز نمی‌دانند چه سیاستی در مورد آن اتخاذ کنند. با این حال به نظر نمی‌آید که سیاست کلی دولت‌ها مبارزه‌ی تمام عیار و حذف رمزارزها باشد. اینجا و آنجا می‌شنویم که دولت‌هایی از قبیل دولت چین محدودیت‌های متعددی در برابر خرید و فروش بیت کوین و سایر رمزارزها ایجاد کرده‌اند اما هنوز در اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان می‌توان بدون این که جرمی مرتکب شد، به خرید و فروش بیت کوین پرداخت.

پیش‌بینی این که در آینده دولت‌ها چه سیاست‌هایی اتخاذ خواهند کرد سخت است و این که کشورهای مختلف به چه دلایلی در مقابل رمزازرها سیاست سخت‌گیری و مدارا را اتخاذ کرده‌اند، پیچیده و خارج از این بحث خواهد بود. در ادامه‌ی این نوشتار به نکته‌ای می‌پردازیم که به رابطه‌ی کشورهای مختلف با نظام اقتصادی جهان امروز و سلطه‌ی آمریکا بر آن ارتباط دارد.

رمزارزها و اقتصاد بین‌الملل

3

همانگونه که یک دولت تمایل دارد که از کوچکترین فعالیت‌های اقتصادی در درون مرزهای خود مطلع باشد، دولت آمریکا نیز که خود را مدیر اقتصاد جهان می‌داند، میل دارد از تمام داد و ستدهای بین‌المللی و بین کشورهای جهان آگاه باشد. دولت آمریکا این موضوع را پنهان نمی‌سازد و از طریق سازمان ملل، بانک جهانی و سایر نهادهای مالی جهان تلاش می‌کند که کشورهای جهان را متقاعد یا مجبور کند که تمام داد و ستدهای مردم و دولت‌هایشان شفاف باشد.

شعار آمریکاییان در این مورد این است که این شفافیت، کار قاچاقچیان انسان، مواد مخدر و اسلحه را سخت خواهد کرد و مانع از پولشویی خواهد شد. با این حال روشن است که بخش مهمی از دغدغه‌ی آمریکا این است که دست مخالفان بین‌المللی خود را ببندد. حال اگر رمزارزها بتوانند این شفافیت را برای آمریکاییان حتی اندکی تار کنند، این شرایط برای آنان جذاب نخواهد بود.

اگر ایران، کوبا، کره‌ی شمالی و بسیاری کشورهای دیگر که به اشکال مختلف تحت تحریم آمریکا هستند بتوانند خرید و فروش‌هایشان را انجام دهند و به نقل و انتقال پول بپردازند، نظم فعلی اقتصاد جهان، دست کم آن‌گونه که مطلوب آمریکاست، به هم خواهد ریخت.

آیا رمزارزها از دعوای دولت‌ها نفع خواهند برد؟

در روز سه شنبه 28 مهرماه وزارت امور خارجه‌ی روسیه اعلام کرد که در راستای تلاش برای کاهش نقش دلار در نظام مالی آن کشور، در پرداخت‌های خود، از دلار خواهد کاست و از ارزهای دیگر از جمله رمزارزها استفاده خواهد کرد. این کشور همچنین اعلام کرده است که در تلاش است که به تدریج در ذخایر بانکی خود از دلار آمریکا بکاهد و رمزارز و ارز کشورهای دیگر را جایگزین کند.

این اولین باری نیست که دولت یک کشور، نه تنها به مردم اجازه می‌دهد که از رمزارزها استفاده کنند، بلکه بر استفاده‌ی دولتی و رسمی از آن‌ها نیز تأکید می‌کند. رییس جمهور جوان کشور السالوادر در خرداد ماه امسال به شدت از بیت کوین حمایت کرد و کنگره‌ی این کشور نیز آن را در فهرست ارزهای قانونی کشور تصویب کرد. در ایران نیز اینجا و آنجا از مسئولان شنیده‌ایم که ممکن است دولت تصمیم بگیرد که نقش رمزارزها و بیت کوین را جدی‌تر بگیرد.

اینجاست که بدون این که قصد پیش‌بینی در مورد آینده را داشته باشیم، می‌توانیم به این احتمال توجه کنیم که تضاد سیاست‌های کشورهای مختلف جهان با سیاست‌های آمریکامحور ممکن است در درازمدت فرصت‌هایی را در اختیار بیت کوین و سایر رمزارزها قرار دهد. یک رمزارز حامی حریم خصوصی که از صرافی‌های چندین کشور جهان حذف شود، در صورتی که مورد استفاده‌ی مردم یا دولت‌ چندین کشور قرار گیرد، ممکن است بتواند به حیات خود ادامه دهد. نارضایتی بسیاری از دولت‌های جهان از نظام مالی حاکم بر اقتصاد دنیا، ممکن است به فراهم شدن بستر مناسب برای این امر کمک کند.

به نظر بسیاری از فعالان اقتصادی، بیت کوین نیامده که زود برود و به احتمال زیاد تأثیر آن بر اقتصاد جهان درازمدت خواهد بود.