بازنشستگان به امید «تدبیر» نشسته اند! / نگاهی به وعده های همسان سازی

نقل است که در گذشته های نه چندان دور، والی یکی از ولایت های بزرگ ایران به وزارت رسید و یکی از بستگانش را در جایگاه «والی» آن ولایت نشاند.

 بعد از چند ماه که تبریکات و خوش آمدگویی های صاحب منصبان، تاجران و مسندداران بزرگ و کوچک به پایان رسید، والی مذکور نامه ای به وزیر نگاشت که من از اصول مملکت داری چیزی نمی دانم! و اکنون با انتظارات اقتصادی و رفاهی مردم روبه رو شده ام، چه تدبیر کنم؟!

وزیر پاسخ داد: چهار نامه را در چهار نقطه ساختمان گذاشته ام که هر سال باید یکی را بازگشایی و به آن چه نوشته ام عمل نمایی! «والی» بی درنگ اولین نامه را گشود و چنین راهنمایی گرفت که به مردم بگو در حال بررسی های کارشناسی هستیم!» والی سپس در سخنانی رادیویی خطاب به مردم گفت: گروه ویژه ای را برای بررسی مشکلات و وضعیت اقتصادی مردم تشکیل داده ام تا نقاط ضعف را بیابند چرا که همه چرخ ها باید بچرخند و مردم در رفاه و آسایش باشند. یک سال بدین منوال سپری شد و «والی» با آغاز زمزمه های اعتراض مردم، بلافاصله به سراغ نامه دوم رفت.

او پس از مطالعه نامه به نطقی آتشین پرداخت و گفت: ای مردم! چه نشسته اید که من ویرانه ای را تحویل گرفتم! در گوشه و کنار این ملک بزرگ، کاستی ها بی شمار است! مردم توان خرید را از دست داده اند! اوضاع اقتصادی به هم ریخته است! کارشناسانی که مشکلات را زیر ذره بین برده اند اکنون معتقدند که اوضاع اقتصادی بسیار وخیم تر از آن است که قابل وصف باشد یا در تصور بگنجد! بنابراین امروز وظیفه داریم تا برای رفع این مشکلات کمر همت ببندیم و در کنار یکدیگر باشیم و به هم کمک کنیم...

وقتی سال دوم حکومت «والی» نیز به پایان رسید و مردم دست به اعتراض زدند، او دوان دوان به گوشه دیگر ساختمان رفت و سومین نامه وزیر را گشود. والی با دیدن محتویات نامه، لبخندی زد و در نشستی رسانه ای گفت: پس از تلاش های شبانه روزی و بیدار خوابی ها مقرر شد در صورت اختصاص بودجه های ملی، طرح های عمرانی در این ولایت جان بگیرد و چندین کارخانه بزرگ صنعتی برای گسترش تولید و اشتغال راه اندازی شود. دیگر صدها هزار شغل ایجاد می کنیم و کسی برای نان شب در صف نمی ایستد!

چرخ های صنعت را به گردش درمی آوریم و به همه نیازمندان توجه می کنیم! کشاورزی را رونق می دهیم و کودهای ارزان قیمت در اختیارشان می گذاریم! آبیاری قطره ای را حمایت می کنیم و خانه های ارزان و کوچک به مردم می فروشیم تا دیگر کسی دغدغه نان و مسکن و شغل نداشته باشد و... .

بالاخره سومین سال حکومت این حاکم نیز به سر رسید و او با شنیدن فریادهای اعتراض آمیز مردم که همچنان به دنبال بهبودی اوضاع اقتصادی بودند، سراسیمه آخرین نامه وزیر را باز کرد و با دیدن این جمله که اکنون دوران چهار ساله خدمت شما به اتمام رسیده است، حکم انتصاب خود به سمت معاون وزیر را از درون پاکت برداشت و در نطقی حیرت آور و سخنانی مقتدرانه خطاب به مردم گفت: اکنون که امکان خدمت گزاری به شما مردم شریف در کسوت معاون وزیر فراهم شده است از «والی جدید» که سکان حکمرانی را به دست می گیرد، عاجزانه می خواهم که مسیر حرکت به سوی اقتصادی پویا و تمدن بزرگ را ادامه بدهد که از چهار سال قبل پایه ریزی کردیم و امیدوارم آن ها قدر میوه های این باغ سرسبز را به خوبی بدانند که با تلاش های بی شائبه من و همکارانم به ثمر نشسته است.آن ها برای اجابت خواسته های به حق شما نباید بگذارند قطار سازندگی از ریل خارج شود و...

حالا این حکایت امروز مدیرانی است که اگرچه گام هایی را همچون اختصاص 89 هزار میلیارد برای همسان سازی حقوق بازنشستگان برداشته اند اما بازنشستگان خسته و درمانده را با وعده و وعیدهای اجرای کامل همسان سازی، متناسب سازی، ترغیب سازی (ضریب ترغیب) و غیره دلخوش کرده اند تا این قطار از ریل های پایه گذاری شده خارج نشود و مدیر شایسته دیگری سکان تامین و رفاه اجتماعی بازنشستگان پیر را به دست گیرد و آنان را به امید «تدبیر» به سر منزل مقصود رهنمون سازد. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

سید خلیل سجادپور