از جلیقهزردهای پاریس تا کارگران هفت تپه شوش
رکنا: علی دینی ترکمانی،اقتصاددان: خیابانهای پاریس در اشغال کارگران معترض است. یکی از آنان، در مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه، در توضیح دلیل حضورش در کف خیابان، میگوید: حقوق ماهیانه من بعد از کسر مالیات ۱۴۰۰ یورو است. در حالی که خانم مکرون ۵۰ میلیون یورو صرف آشپزخانه کاخ الیزه میکند. دولت در سویی میخواهد مالیات بر سوخت را افزایش دهد و در سوی دیگر از ما میخواهد هزینهها را کاهش دهیم. بالاییها با هزینههای آنچنانی از ما میخواهند فشارها را تحمل کنیم»
این واقعیت را کارگران هفت تپه در قالب چند نکته استفهامی مطرح میکنند: اگر وضع مالی شرکت مناسب نیست چرا حقوق مدیران عقب نمیافتد؟ چرا پاداشهای چند میلیونی مدیران متوقف نمیشود؟ اگر فقر و محرومیت و شرمساری پیش خانواده هست چرا فقط برای ما و همقطاران ما؟ ما جز اعتراض به وضع معیشتیمان چه کردهایم که باید با خشونت مواجه بشویم؟ اسماعیل بخشی کلام کارگر جلیقهزرد فرانسوی را به شکل دیگری بیان میکند: «اگر شما دکترای اقتصاد دارید من هم دکترای اعتصاب دارم. یگان ضد شورش را که با پول ما حقوقش را پرداخت میکنند آوردهاند تا به روی خودمان اسلحه بکشند. بعد به ما میگویند اغتشاشگر.»
شرایط همراه با فقر، لزوماً به تنهایی موجب بروز واکنشهای اعتراضی نمیشود. آنچه تحمل این شرایط را سخت میکند، وجود تنعم همزمان برای عدهای دیگر است. اعتراض و خشم، پیامد اجتنابناپذیر بروز حس طردشدگی اجتماعی در گروهها و اقشار فرودست اجتماعی، در چنین موقعیتی، است. گریزی از آن نیست.
جامعه کارگری دغدغه برابری کامل را ندارد. مطالبهاش دسترسی به حداقلهای زندگی از طریق دریافت درآمدی مناسب و بهنگام است. این دغدغه حداقلی، برحق است و بنابراین باید مورد حمایت قرار بگیرد.
راهکار اساسی تأمین زندگی آبرومند و بدون رنج و شرم برای طبقه کارگر و اقشار فرودست جامعه چیست؟ دموکراتیزه شدن سازمان تولید و بازتوزیع ثروت. اولی، به این معناست که جامعه کارگری باید در تصمیمگیریهای سازمانی مشارکت جدی داشته باشد. در اینصورت، هم تولید بیشتر رشد میکند و هم قواعد عادلانهای در شرکت و کارخانه بنیان نهاده میشود و از سوءبرداشتهای بیشازاندازه مدیران جلوگیری به عمل میآید.
دومی، هم به معنای تأسیس نظام مالیاتی پیشرفته تصاعدی است که حلقه بعد از تولید زنجیره مساواتگرایی است. اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
ارسال نظر