تایخچه نظمیه در ایران از آغاز تا حال

ایران کشورى باستانى است. > >

این کشور در بیش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشیان اولین بنیانگذار سیستم حکومتى گسترده امپراطورى مى باشد. از آنجا که هر حکومتى نیازمند به نظم و امنیت مى‌باشد در نتیجه کشور ما انواع سیستمهاى ایجاد نظم و امنیت را در طى تاریخ مورد آزمایش قرار داده است.

اما سیستم نوین ایجاد نظم و امنیت داخلى یعنى سازمان پلیس در ایران به حدود یکصد سال پیش مربوط مى‌‌باشد. شاه قاجار ناصرالدین شاه در سفرهاى سه گانه خود به اروپا و مشاهده پلیس نوین در آن کشورها و با استخدام یک مستشار بلژیکى به نام کنت دو بینو اولین سیستم پلیسى جدید را در ایران پایه گذارى نمود. این پلیس در طى یکصد سال گذشته و تا پیروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از فراز و نشیبهاى متفاوت برخوردار بوده است. پلیس ایران براى مدتهاى طولانى از دو قسمت مهم پلیس شهرى و ژاندارمرى ( مرزى و روستایى ) تشکیل شده بوده، کمیته انقلاب اسلامى نیز به عنوان یکى از ارکان مهم حفظ نظم و امنیت داخلى و دفاع از ارزشهاى انقلاب در داخل کشور در بعد از پیروزى انقلاب به این مجموعه افزوده شد. کثرت نیروهاى پلیس در بعد از انقلاب و ضرورتهاى ادغام این نیروها باعث شد تا در سال 1370 با تصمیم مجلس شوراى اسلامى این سه نیرو در یکدیگر ادغام و سیستم پلیس واحد به وجود آید. براساس قانون جدید، پلیس ایران جزیى از ستاد نیروهاى مسلح و وابسته به وزارت کشور و در تبعیت از رهبرى معظم انقلاب قرار دارد.

پلیس در مقاطع مختلف

دوره آریایى‌ها: شهریار ریش سفیدان و پیران

دوره مادها: واسطه

دوره هخامنشیان: خشترپاون، شهربان، نگهبان، کاراون، ارک پات، ارکبند، بازرسان شاهی، استخبارات

دوره سلوکى‌ها: به سبک دوره هخامنشیان

دوره اشکانیان: سازمان پولیس

دوره ساسانیان: شهریک، دیهیک، کوئپان، دیوان حراس، نیزه‌داران

دوره اسلام: محتسب، شرطه، شحنه، معاون، متوالیالشرطه، صاحب‌الجسر، امرالجسر(امرالجسرین)، درابون، عامله الشرطه، والى الحرب، عسس، عسش‌باشی، حاکم، حافظ، صاحب‌المدینه، صاحب‌اللیل، طواف‌اللیل، احداث

دوره صفوی: دیوان بیگى داروغه، میرشب گزمه، شبگرد، پاکار، کشیکچیان دربندها، محتسب‌الممالک، کلانتر، اداره‌احداث

دوره افشاریه: داروغه، کدخدا، سرهنگ، خلیفه، نواب، پاسبان

دوره زندیه: داروغه،‌کلانتر، محتسب، نقیب، میرشب، گزمه

دوره قاجاریه: نسقچی، فراشباشی، ده‌باشی، پنجاه‌باشی، یوزباشی، میرغضب (ماموراعدام)، گزمه، میرشب ‌شبگرد، داروغه، کلانتر

ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران

سازمان ژاندارمری و وظایف آن

در ابتدا سازمان ژاندارمری تشکیل می‏شد از یک اداره مرکزی یا «دفتر مرکزی که شامل کابینه (ستاد) با یک دفتر و چند شعبه امورات مربوط به کارگزینی، سازمان آمار، یک قسمت محاسبات، امور حسابداری و سررشته داری، اداره‏های حقوق، مهمات و بنایی نظامی، بیطاری و اجزاء آن؛ سازمان‏های صنفی و نظامی تشکیل می‏شد. از رژیمان‏ها «هنگ ها» (فوج‏ها)، باتالیون (گردان‏های مستقل)، اسکادران‏ها (اسواران)، واحدهای کرومبیل، مسلسل سنگین، توپخانه، مدارس افسری و استواری، گردان خزانه که مخصوص اجزائیات مالیه، خزانه و سایر ادارات بود. نظامنامه رسمی ژاندارمری، وظایف آن را چنین معین می‏کرد؛ ژاندارمری عبارت بود از: «یک قسمت نظامی که برای حفظ امنیت عامه و کفالت، نگهبانی و نظم و اجرای قوانین و نظامنامه‏های اداره عدلیه و مالیه برقرار شده است». بدین ترتیب ژاندارمری می‏توانست هم وظایف پلیس و هم وظایف ژاندارمری مامور عدلیه را انجام دهد.

دوران سه گانه ژاندارمری

عمر ژاندارمری نوین ایران بیش از یازده سال نشد. این نهاد که در سال1289 هجری شمسی به کوشش سرهنگ یالمارسن و همراهانش پا گرفته بود، مدتی کوتاه پس از کودتای رضاخان (رضا شاه پهلوی بعدی) در سال1300 هجری شمسی منحل شد. این یازده سال عمر ژاندارمی را می‏توان به سه دوره تقسیم نمود.

دوره نخست: مدت زمان این دوره را می‏توان از هنگام تاسیس ژاندارمری در سال1912 میلادی (1329ﻫ ق) تا اوایل جنگ جهانی اول در سال 1914 میلادی (1332ﻫ ق) دانست. در این دوره تعداد زیادی از داوطلبان خدمت در ژاندارمی مورد آموزش قرار گرفتند و ژاندارمری توانست نظم و امنیت را در بیشتر راهها و مناطق خارج از محدوده شهرها برقرار نماید. در این دوره ریاست ژاندارمری با کلنل یالمارسن بود.

دوره دوم: دوره دوم را تقریباً می‏توان با آغاز و پایان جنگ جهانی اول (1918-1914 میلادی) یکی دانست که برابر بود با 1332 تا 1336 هجری قمری. در این مدت 4 سال تغییرات زیادی در این ارگان روی داد که به طور کامل با پیش از جنگ متفاوت بود.

دوره سوم: آغاز دوره سوم ژاندارمری ایران در زمان حضور افسران سوئدی را می‏توان از پایان جنگ جهانی اول دانست و پایان این دوره را هم آذر ماه سال1300 شمسی. در اواخر این سال رضاخان سردار سپه تصمیم گرفت نیروی قزاق و ژاندارمری را منحل و با استفاده از نفرات و امکانات این دو نیرو، ارتش نوین ایران را تأسیس نماید. در این دوره حضور افسران سوئدی نسبت به دوره‏های پیش بسیار کمتر بود و پست‏های کلیدی و مراکز حساس در دست افسران ایرانی بود. ریاست این دوره ژاندارمری به عهده کلنل گلروپ سوئدی قرار داشت.

فرماندهان ژاندارمری

با شروع پیروزی انقلاب اسلامی، سرپرستی ژاندارمری به سپهبد احمد علی محققی تفویض شد که 48 ساعت بیشتر دوام نیافت. سپس سرهنگ ممتاز به این سمت منصوب شد که حدود 4 تا 6 ماه بر این مقام باقی بود. سرتیپ الیاس دانشور سرپرست بعدی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، حدود یک سال عهده دار این مسئولیت بود. سپس سرهنگ فروزان از افسران ارتش، به این مقام منصوب شد. وی کمتر از یک سال، از شهریور 59 تا سال 60، در سمت فرمانده ژاندارمری کشور بود فرمانده بعد از افسران ارتش و هم رزمان دکتر چمران بود که سرهنگ علی کوچک‏زاده نام داشت. سرهنگ سینا، سرهنگ فلاحی و سرهنگ رفیعی بصیری نیز از فرماندهان بعدی ژاندارمری بودند و قبل از ادغام نیروهای انتظامی نیز تیمسار سهرابی این سمت را عهده‏دار بودند.

آمار شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودین ژاندارمری در هشت سال دفاع مقدس

برابر اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید انقلاب اسلامی و معاونت پرسنلی ناجا، آمار شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودین مربوط به ژاندارمری تا قبل از ادغام نیروهای انتظامی در هشت سال دفاع مقدس عبارتند از :

1) شهداء 2378

2) جانبازان 11218

3) اسرا 1626

4) مفقودین 682

جمع کل: 15905

شهربانی جمهوری اسلامی ایران

تاریخچه تشکیل شهربانی

الف- شهربانی در دوره ی قاجاریه:

تا پیش از تشکیل نظمیه یا شهربانی به سبک نوین در زمان ناصرالدین شاه قاجار در سال 1257 هجری شمسی، نظم و امنیت شهرها به عهده داروغه بود که زیر نظر اداره‏ای به نام دیوان بیگی (اداره حکومتی فرمانداری) که در راس آن بیگلربیگی(فرماندارحاکم) قرار داشت، انجام وظیفه می‏کرد و واحدهایی به نام محتسب، شحنه، گزمه و شبگیر در اختیار داروغه بودند. در معنای لغوی نظمیه همانند نظام و نظامی از نظم، کلمه عربی گرفته شده و به معنای آراستن، مرتب کردن و به رشته مستقیم در آوردن و سامان دادن می‏باشد. اما اصطلاحاً نظمیه، شهربانی و اخیراً نیروی انتظامی سازمانی است که مسئول امنیت و آسایش مردم و جلوگیری از جرم و جنایت در اجتماع و در صورت وقوع، پیگیری و کشف مرتکبین و سپردن آنها به دادگستری برای محاکمه و کیفر برابر قوانین کشوری است.

ب- شهربانی در دوره ی پهلوی:

در طول مدت جنگ جهانی اول، وستداهل و همکاران سوئدی او در ظاهر بی‏طرف بودند اما رابطه‏ صمیمانه‏ای با سفارت روس داشتند و مورد اعتماد کامل دیپلمات‏ها ‏و نظامیان روسیه تزاری بودند. سوئدی‏ها ‏ده سال و چهار ماه در ایران مشغول کار بودند و در این مدت موفق شدند شالوده صحیحی جهت نظمیه ایران بنا کنند. البته در ایران چون توسعه قدرت‏های داخلی مستلزم نفوذ در نظمیه بود، برای این کار نخست عده‏ای از صاحب منصبان نظمیه را که تحت نظر سوئدی‏ها ‏تربیت شده بودند از نظمیه به قزاقخانه منتقل کردند و به جای آنها عده‏ای از نیروهای قزاق را به نظمیه فرستادند. اما چون تشکیلات نظمیه سوئدی‏ها ‏بنیان استواری داشت، از این راه نفوذی حاصل نشد. پس به رییس دولت وقت یعنی قوام السلطنه رسماً پیشنهاد شد که تشکیلات نظمیه به قزاقخانه ضمیمه و توسط حاکم نظامی تهران اداره شود. اما قوام با این پیشنهاد موافقت نکرد و کابینه بعد هم که به ریاست مشیرالدوله تشکیل شد همین روش را تعقیب نمود. رضاخان که از کابینه دوم قوام السلطنه تا کابینه مستوفی الممالک در پست وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا بود و روز به روز بر نفوذ و سیطره خود در همه شئون مملکت می‏افزود، از همان ابتدا با ریاست و دخالت سوئدی‏ها ‏در کار نظم و امنیت مملکت نظر موافق نداشت و اعتقاد داشت که نظمیه و ژاندارمری و هر نیروی دیگری در کشور باید زیر نظر وزارت جنگ باشد او که در تاریخ 6 آبان 1302 ﻫ ش به ریاست وزرایی رسید، تا آذر ماه 1304 ﻫ ش با چندین کابینه در این مقام بود و شخصاً وزارت جنگ را بر عهده داشت.

رضاخان در سال 1302 ﻫ ش به خدمت سوئدی‏ها ‏در نظمیه ایران خاتمه داد و وستداهل را از ریاست نظمیه منفصل و به جای او سرهنگ محمد خان درگاهی، افسر ژاندارمری را به این سمت منصوب کرد.

در اواخر سال 1308 ﻫ ش سرتیپ محمدصادق کوپال به جای درگاهی به ریاست نظمیه منصوب شد.

پ- شهربانی در انقلاب:

شهربانی و تحولات آن بعداز پیروزی انقلاب اسلامی

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، شهربانی کل شاهنشاهی به شهربانی جمهوری اسلامی ایران تغییر نام یافت. در این زمان که به علت آشفتگی‏های ناشی از انقلاب، شهربانی که همچون سایر نیروهای نظامی و انتظامی در اکثر نقاط کشور از هم پاشیده بود، مجدداً توسط نیروهای مومن و متعهد بازسازی شده و به تشکیلات آن سر و سامان داده شد. مهمترین تحولی که باید در این زمینه ذکر کرد، دگرگونی عمیق در ماهیت عملکرد پلیس و جهت گیری جدید و مردمی آن بود.

در چنین اوضاع و احوالی پیروزی انقلاب اسلامی تمامی اقشار ملت از جمله شهربانی را تحت تاثیر قرار داد و با تغییر نظام، نیروهای متعهد شهربانی در مقابل ارزش‏های نوین انقلاب سر تعظیم فرود آوردند و با سمت‏گیری جدید با اسلام، مردم و انقلاب همساز و همراه شدند. چنین تحولی باعث شد که ملت نیز این نیروی حافظ جان و مال و ناموس خویش را ارج نهد. پلیس در کنار مردم و همراه با مردم شد و خود را خدمتگزار آنها خواند و تا آنجا پیش رفت که امام خمینی(ره) فرمودند: «امروز کار پلیس عبادت است چون در حال خدمت به ملتی است که برای رضای خدا و احیای قوانین اسلام قیام کرده اند». مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‏ای نیز فرمودند: «امروز باید همه بدانند که شهربانی جمهوری اسلامی به سمت آن جایگاه والای محتسب الهی با همان امانت با همان عدالت پیش می‏رود.»

پلیس در زمان جنگ تحمیلی علاوه بر انجام وظیفه اصلی اش که تامین امنیت داخل شهرها بود، با شور و شوق به مناطق رزم اعزام می‏شد و حماسه می‏آفرید و شهادت‏های خونین را پذیرا می‏شد. مقام معظم رهبری این مسئله را زیباترین و متبلورترین آثار انقلاب اسلامی در پلیس می‏شمارد، تا آنجا که روز شکست حصر آبادان (پنجم مهر ماه) به دلیل رشادت‏های فراوان نیروهای شهربانی، روز پلیس نام گرفت. هم زمان با این تحولات از نظر تشکیلات و وظایف ماموریت‏ها ‏نیز در شهربانی بعد از انقلاب تغییراتی به وجود آمد که برخی از آنها عبارت بودند از:

الف) ایجاد سازمان عقیدتی سیاسی:

این سازمان که نماینده ولی فقیه و فرمانده کل قوا در راس آن قرار داشت، مطابق مواد 14 و 15 قانون ارتش مصوب 7/4/1366 مجلس شورای اسلامی، ماموریت‏هایی را نیز بر عهده گرفت که اهم آن ارتقاء سطح دانش و بینش عقیدتی پرسنل بود.

ب‌) اداره آموزش:

هدف از ایجاد این اداره بالا بردن سطح دانش عمومی، تخصص و مهارت حرفه‏ای پرسنل به منظور احراز آمادگی و توانایی علمی و عملی لازم جهت نیل به اهداف سازمانی بود. ماموریت این اداره عبارت بود از: تعیین خط‏مشی و برآورد نیازهای آموزشی، تهیه و نظارت بر تدوین و اجرای برنامه آموزشی پژوهشی‏های مستمر در علوم و فنون پلیس، تالیف ماخذ و مدرک آموزشی و ارزیابی کلی آموزشی در سطح شهربانی.

پ) ایجاد هسته مرکزی گزینش

ماموریت هسته مرکزی گزینش انتخاب و گزینش افراد واجد صلاحیت، جهت خدمت در تمامی یگان‏های تابعه شهربانی با رعایت ضوابط و مقررات مورد نظر و توجه به اولویت‏ها ‏و ضرورت‏ها ‏و قسط و عدل اسلامی در تبیین پرسنل متقاضی ارائه خدمات مقدس پلیس در سطح سقف سازمانی بود. و از جهت اجرای خط مشی‏های اداری، براساس ضوابط و مقررات اعلام شده از سوی هیات عالی گزینش و هیات مرکزی گزینش وزارت کشور انجام وظیفه می‏کرد.

فرماندهان شهربانی بعداز پیروزی انقلاب اسلامی

از شهریور 1320 ﻫ ش تا قبل از 22 بهمن 1357 ﻫ ش به مدت 37 سال، 28 نفر ریاست شهربانی را عهده‏دار بودند. اما بعداز پیروزی انقلاب اسلامی ایران در تاریخ‏ 23/11/57 سپهبد نوروزی به عنوان سرپرست شهربانی منصوب گردید و در تاریخ 28/11/57 سرهنگ ستاد ناصر مجللی به عنوان اولین رییس شهربانی کل جمهوری اسلامی ایران منصوب و کار خود را آغاز کرد. او در سال 1340 شمسی به علت مخالفت با رژیم پهلوی بازنشسته و روانه زندان گردید و مدت‏ها ‏در زندان قزل قلعه به سر برد و پس از آن توسط رژیم ممنوع الخروج و تحت نظر بود. به دنبال استعفای تیمسار مجللی در تاریخ 30/3/58، تیمسار مصطفی مصطفایی از سوی وزیر کشور وقت به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد. در تاریخ 16/12/58 از سوی آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور و عضو شورای انقلاب، مهندس میر سلیم به سمت سرپرست شهربانی کل کشور منصوب شد. یک سال بعد یعنی در تاریخ 14/12/59 سرهنگ هوشنگ وحید دستگردی از سوی آیت الله مهدوی کنی وزیر کشور وقت، به ریاست شهربانی منصوب و مشغول به کار شد.

به دنبال شهادت سرتیپ هوشنگ وحید دستگردی در حادثه انفجار بمب در ساختمان نخست وزیری، سرهنگ سیدابراهیم حجازی در تاریخ 21/6/60 از سوی سید کمال الدین نیک روش، وزیر کشور وقت به عنوان سرپرست جدید شهربانی کل کشور منصوب و مشغول به کار شد. بعداز ایشان در تاریخ 22/10/61 سرهنگ جلیل صمیمی رییس سابق شهربانی‏های استان خراسان به سمت ریاست جدید شهربانی کل کشور منصوب و تا تیر ماه 1366 در این سمت مشغول انجام وظیفه بود. در این سال حجت الاسلام علی اکبر محتشمی وزیر کشور، سرهنگ سید رضا نیک نژاد را به عنوان رییس جدید شهربانی کل کشور منصوب کردند. آخرین رییس شهربانی کشور تا قبل از ادغام نیروهای انتظامی، سرتیپ دوم سید امان‏الله مرتضوی بود که با پیشنهاد حجت‏الاسلام نوری وزیر کشور و موافقت حضرت آیت‏الله خامنه‏ای رهبر انقلاب از تاریخ 11/4/69 به این سمت منصوب شد.

آمار شهدا، جانبازان، اسرا و ومفقودین شهربانی در دفاع مقدس

برابر اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید انقلاب اسلامی و معاونت پرسنلی ناجا (نیروی انتظامی جمهوری اسلامی) آمار شهداء، جانبازان، اسرا و مفقودین شهربانی جمهوری اسلامی تا قبل از ادغام در هشت سال دفاع مقدس به ترتیب عبارت است از :

220 نفر شهید، 686 نفر جانباز، 66 نفر آزاده و 24 نفر مفقود.

لازم به ذکر است که جمعیت تحت امر شهربانی جمهوری اسلامی در طی این مدت 70/000 نفر بود که علاوه بر تامین امنیت در شهرها، در عملیات‏های دفاع مقدس نیز شرکت داده می‏شدند.

کمیته انقلاب اسلامی

شکل گیری کمیته انقلاب اسلامی

زمانی که انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در بهمن ماه سال 1357 به روزهای پیروزی خود نزدیک می‏شد، نیاز به ایجاد گروه‏هایی برای برقراری نظم در تظاهرات، کنترل اوضاع به هم ریخته کشور و بدست گرفتن ابتکار عمل، نیروهای انقلابی را برآن داشت تا با تشکیل گروه‏های داوطلب هم روند تظاهرات و فراهم کردن احتیاجات ضروری مردم را ساماندهی کنند و هم زمینه استقبال از امام را مهیا نمایند. تشکیل کمیته هم به عنوان نخستین نهاد متولد شده از بطن انقلاب به همین روزها باز می‏گردد.

بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، کمیته انقلاب اسلامی در روز 23 بهمن 1357 و به فرمان حضرت امام خمینی(ره) به عنوان اولین نهاد انقلابی به رسمیت در آمد. و حفاظت از انقلاب اسلامی و جان و مال و ناموس مردم مسلمان را بر عهده گرفت. اولین اقدام این نهاد با دستور امام، مبنی بر جمع‏آوری سلاح‏های فراوانی که در سطح شهر در دست افراد مختلف بود، آغاز شد. کمیته انقلاب اسلامی با وجود تمام خطرات مصمم شد محل و متصدی تحویل گرفتن اسلحه و مهمات شود. با اعلام حضرت امام(ره) مبنی بر تحویل اسلحه و مهمات به کمیته‏ها، چندی نگذشت که تمام محوطه مدرسه رفاه پر از اسلحه و مهمات گردید. وجود این همه ادوات قابل انفجار در سطح مدرسه رفاه و عده زیادی از زندانیان خطرناک در زیرزمین‏های آن مشکلاتی را ممکن بود به وجود بیاورد. لذا با کسب اجازه از امام مقرر گردید که مردم اسلحه‏های خود را فعلاً به مساجد معین تحویل داده و از روحانیون رسید دریافت کنند. در همین زمان نیز به فرمان حضرت امام، آیت‏الله مهدوی کنی به سرپرستی کمیته‏های انقلاب اسلامی منصوب شدند و به همین مناسب فرمودند: «حضور روحانیون عظام در راس این نهاد، کم کم این ارگان را به عنوان دژ مستحکمی در مقابل ضد انقلاب در می‏آورد».

در این زمان تهران از لحاظ امنیتی به 14 منطقه اصلی (به غیر از کمیته مرکزی) تقسیم شده بود و علاوه بر آن تعداد زیادی کمیته‏های فرعی محلی وجود داشت که بدون سازماندهی متشکل فعالیت می‏کردند. کمیته مرکزی نیز به سرپرستی آیت الله مهدوی کنی، هماهنگی تمامی کمیته‏ها ‏را به عهده داشت. با تصویب اساسنامه کمیته انقلاب اسلامی در مجلس شورای اسلامی، این ارگان به عنوان یکی از نهادهای رسمی جمهوری اسلامی ایران جان تازه‏ای گرفت و به فعالیت‏های خود انسجامی قوی‏تر بخشید و در این جهت کمیته‏ها ‏با برنامه ریزی و شناخت دقیق زمینه‏ها ‏و حوزه‏های مختلف و داشتن آیین نامه‏های لازم، نسبت به انجام وظایف خود اقدام کردند.

اساسنامه کمیته انقلاب در جلسه روز یکشنبه 4/3/1365 مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 14/3/1365 به تایید شورای محترم نگهبان رسید. این اساسنامه مشتمل بر 2 فصل و 10 ماده و هفت تبصره بود و با دید مساعدی که نمایندگان محترم مجلس نسبت به کمیته‏ها ‏داشتند، بسیار پر محتوا و قوی بود و بر طبق آن نیروهای کمیته می‏توانستند در تمام زمینه‏ها ‏حضوری فعال و چشم‏گیر داشته باشند.

بر اساس اساسنامه مصوب مجلس شورای اسلامی، هدف از تشکیل کمیته انقلاب اسلامی استقرار و حفظ امنیت در جهت پاسداری از انقلاب اسلامی ایران و دستاوردهای آن در چارچوب اساسنامه این نهاد می‏باشد. در این راستا وظایف و مأموریت‏هایی که به کمیته انقلاب محول گردیده عبارتند از: مبارزه قانونی با عوامل و حرکت‏هایی که مخل امنیت باشند، همکاری با سپاه در جهت مبارزه قانونی با عوامل و جریاناتی که در صدد خرابکاری و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران باشند، مبارزه قانونی با عوامل تهیه و توزیع و مصرف مواد مخدر، عوامل تهیه و توزیع کالاهای غیر مجاز و جریانات منکراتی. ضمناً اساسنامه مصوب مجلس صراحت دارد که ژاندارمری و شهربانی موظفند با کمیته انقلاب اسلامی در انجام وظایف مربوطه همکاری نمایند. البته کیفیت همکاری و شکل مناسبات متقابل را شورای امنیت ملی مشخص می‏کند.

کمیته در جنگ

به دنبال برنامه‏های گسترده‏ای که دشمنان انقلاب اسلامی و در رأس آنان آمریکا، برای شکست انقلاب پر افتخار ملت ایران طراحی کرده بودند (البته در هر مرحله یکی از نقشه‏های شوم آنان نقش بر آب می‏شد و جمهوری اسلامی با حمایت مردم از یک آزمون دیگر سربلند بیرون می‏آمد) دشمنان توطئه‏های دیگری را به مرحله اجرا گذاشتند، که مهمترین آن آغاز جنگ تحمیلی به سرکردگی صدام بعثی بود. که به مدت هشت سال کشورمان را درگیر و مشغول به خود نمود، و علی رغم صرف هزینه‏های بسیار، شهدا و جانبازان فراوانی در این راه تقدیم نمود. جمهوری اسلامی ایران در این جنگ نابرابر و ناجوانمردانه علاوه بر حفظ تمامیت ارضی، صلابت و استواری، پایداری ملت ایران و انقلاب اسلامی را در برابر تمامی متجاوزان و ایادی آنان به منصه ظهور گذاشت. این موفقیت‏ها ‏مدیون همدلی و همراهی تمام گروه‏های مختلف نظامی و انتظامی اعم از ارتش، سپاه، بسیج، کمیته انقلاب اسلامی، ژاندارمری، شهربانی و دیگر نیروها با رهنمودهای داهیانه حضرت امام خمینی(ره) و پشتیبانی مردم بود.

کمیته انقلاب اسلامی علاوه بر وظایف سابق خود و حضور در جبهه‏های نبرد، از زمان شروع جنگ به همراه نیروهای شهربانی، ژاندارمری و بسیج، وظایف دیگری را نیز بر عهده گرفت که اهم آنها عبارت بودند از:

الف: انتظامات شهرهایی که بمباران می‏شدند؛

ب: امنیت راه‏های خروجی شهرها؛

ج: حفاظت اموال مردم، حراست از منازل خالی از سکنه؛

د: کمک به مجروحین و مصدومین؛

ﻫ: انتقال مردم به نقاط امن؛

و: حمل و نقل مسافران، ارزاق و موارد مورد نیاز مردم.

نیروهای کمیته در اوایل جنگ علاوه بر جبهه‏های جنوب، به غرب کشور و کردستان اعزام می‏شدند. به نحوی که می‏توان گفت پاسداران کمیته در اکثر عملیات‏هایی که در منطقه غرب و جنوب صورت می‏گرفت در کنار دیگر نیروها، خصوصاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضوری فعال داشته و بیشتر به عنوان خط شکن عمل می‏کردند. برابر گزارش مجله نگهبان کمیته انقلاب اسلامی، سعید گلاب بخش یکی از افراد مبارز و از فرماندهان آموزشی پادگان النصر کمیته انقلاب اسلامی، در حالی که سرپرستی تعدادی از پاسداران اعزامی کمیته را داشت، در جبهه‏های غرب کشور به شهادت رسید. او یکی از مربیان موفق بخش آموزش کمیته بود و خود مسئولانه 35 نفر از پاسداران کمیته را مجهز کرده و به سوی جبهه‏های غرب کشور رفته بودند.

آمارشهدا، جانبازان، مفقودین و اسرای کمیته در جنگ

آمار کلی تعداد نیروهای کمیته در جنگ و تعداد افراد شهید، جانباز، مفقود و اسیر بدین شرح است: از 50000 نفر پرسنل تحت امر کمیته انقلاب اسلامی طی هشت سال دفاع مقدس، 1030 نفر شهید، 76 نفر مفقود، 4469 نفر جانباز و 143 نفر آزاده تقدیم انقلاب و میهن اسلامی شدند.

آمار بالا با توجه به وظایف اصلی نیروهای کمیته که بیشتر به امور داخلی کشور و حفاظت از انتظام کلی امور شهرها مربوط می‏شد، بسیار قابل توجه و در خور تأمل است و نشان از اهمیت مسئله جنگ و ارجح بودن دفاع از کیان کشور برای مسئولان و نیروهای کمیته انقلاب اسلامی در آن زمان دارد.

پلیس جدید ایران در سه بخش تقریباً مستقل فرماندهی، سازمان حفاظت اطلاعات و سازمان عقیدتى سیاسى تشکیل شده است. حوزه فرماندهى و حفاظت اطلاعات تقریباً در ساختار سیستم پلیس کلیه کشورهاى جهان مشترک مى باشد. اما وجود سازمان عقیدتى سیاسى از ویژگی هاى سیستم پلیس ایران محسوب مى‌گردد. این سازمان موظف است تا در بعد اعتقادی، سیاسى نسبت به حفظ دستاوردهاى ارزش هاى انقلاب و ایجاد روحیه دیندارى و اخلاق متناسب با تعلیم دین اسلام که حفظ حرمت انسان ها از جمله اصول اساسى است اقدام نماید.