غصه هایی که با مهربانی نسخه شد
رکنا: معاینه رایگان بیماران در 4 روستای دور افتاده استان مازندران، با راهاندازی دیوار مهربانی در یکی از خیابانهای مرکز این استان، توسط یک پزشک داوطلب اهل شهرستان ساری انجام شد. تعدادی از جوانان عضو انجمن مردم نهاد همیاران به همراه یک پزشک روز جمعه، عازم چهار روستای فاقد امکانات پشرت، کوات، اوروست و مالخواست دراستان مازندران شدند و با اهدای بیش از 1500 دست لباس که بر دیوار مهربانی شهر ساری آویخته شده بود، بستههای حاوی مواد غذایی را در میان اهالی این روستاها توزیع کردند. همچنین تمام بیماران روستاها به صورت رایگان معاینه شدند و دارو دریافت کردند.
امیر علی رزاقی ، مؤسس انجمن همیاران ساری در گفتوگو با خبرنگار گروه زندگی از انگیزه اش برای اجرای این طرح چنین گفت: از آنجا که همواره در سایه خلاقیت و ایدههای تازه، به درک احساسی ناب در زندگی دست پیدا کرده ام، همزمان با سالروز تولدم در روز بیست و هفتم آذر ماه تصمیم گرفتم به کمک دوستانم برای نخستین بار دیوار مهربانی را در استان مازندران راهاندازی کنم با این تفاوت که کارکرد متفاوتی نسبت به تمام دیوارهای مهربانی در سراسر کشور داشته باشد. کار با کوبیدن 10 میخ بر دیوار و آویزان کردن لباسهای اعضای خانواده من و تعدادی از اعضای انجمن همیاران و وسایل قابل استفاده خودمان آغاز شد. روی دیوار حتی برگهای نصب نشده بود و به همراه دوستانم با توضیحات شفاهی رهگذران را در جریان کار قرار میدادیم تا اینکه در مدتی کوتاه با استقبالی بینظیر مواجه شدیم و حجم لباسهای جمعآوری شده به قدری زیاد بود که به ذهنم رسید لباسها را دستهبندی و در میان اهالی روستاهای محروم شهرستان ساری توزیع کنیم. امیر علی رزاقی ادامه داد: برای اینکه کار مؤثری انجام شود، از یکی از اعضای انجمن که پزشک است درخواست کردم با ما همراه شود و سالمندان و بیماران روستاهای مد نظر را مورد معاینه قرار دهد. به این ترتیب در روز جمعه همراه یک پزشک و 6 نفر از اعضای انجمن به روستاهای محروم و صعب العبور رفتیم و ضمن توزیع بیش از 1500 دست لباس و بستههای مواد غذایی، نسخه آن دسته از بیمارانی که معاینه شده بودند و پزشک برای آنها دارو تجویز کرده بود اما توان مالی برای تهیه دارو هایشان را نداشتند، از شهر تهیه کردیم و به آنها تحویل دادیم.
همچنین هدف دیگر اعضا این بود که سایر مشکلات اهالی روستاها را رصد و برطرف کنند. به همین دلیل در صورتی که امکان برطرفسازی مشکلات اهالی وجود داشت دست به کار میشدیم و سایر نیازهایشان مثل پتو و... را پس ار بازگشتن به شهر و بازگشت دوباره به روستا تأمین کردیم.
معاینه رایگان در روستا
دکتر وفایینژاد، پزشک عمومی که به تازگی با انجمن همیاران و فعالیتهای آنها آشنا شده است از تجربه متفاوتی که در این طرح به دست آورد اینگونه گفت: چند روز قبل از اجرای این طرح، توسط یکی از اقوام که عضو انجمن همیاران ساری است، در جریان طرح قرار گرفتم و به پیشنهاد وی در خصوص همگام شدن با اعضا و معاینه بیمارانی که در روستاهای محروم حضور داشتند پاسخ مثبت دادم.
وی افزود: روستاهای مد نظر بسیار صعب العبور هستند و مسیر رسیدن به آنها بسیار پر پیچ و خم بود، با این حال گام برداشتن در مسیری که بوی نوعدوستی میداد برایم بسیار لذت بخش بود. با رسیدن به روستا و باخبر شدن اهالی از اینکه قرار است یک پزشک به معاینه بیماران بپردازد، شاهد صحنه هایی که انتظارش را نداشتم بودم. در یکی از روستاها داخل یک مدرسه مستقر شدم و بیماران به آنجا مراجعه میکردند که بالای 90 درصد آنها میانسالان، سالمندان روستا و زنان روستایی بودند که به دلیل انجام کارهای سخت و خارج از حد توان، به مشکلات مفصلی، عضلانی و استخوانی دچار شده بودند. البته تعدادی از آنها نیز به دلیل مشکلات ناشی از فشار خون بالا یا دیابت مراجعه میکردند یا برخی به ناراحتیهای چشمی، آب مروارید و بیماری هایی از این دست دچار بودند که سعی میکردم در حد توان و حوزه تخصصی ام آنها را نیز راهنمایی کنم.دکتر وفایینژاد با اشاره به اینکه پیش از رفتن به روستاها گمان میکردیم دارای خانه بهداشت باشند ادامه داد: متأسفانه روستاهای مورد نظر، از لحاظ امکانات بسیار محروم بودند به طوری که نه تنها خانه بهداشت نداشتند بلکه نزدیک ترین خانه بهداشت با آن روستاها کیلومترها فاصله داشت به همین دلیل بیماران را معاینه میکردم و در صورت نیاز، نسخهای برای داروهایشان میپیچیدم و اعضای انجمن، مسئولیت تهیه داروی هر کدام از بیماران که توان تهیه داروهایش را نداشت بر عهده میگرفتند. در یک روستای دیگر هم مسجد محل را برای معاینه بیماران در نظر گرفتیم که در آنجا هم بیشتر بیماران زنان سالمند بودند که از دردهای عضلانی واستخوانی رنج میبردند و این برایم عجیب بود که آمار مبتلایان به بیماریهای استئو آرتریت در روستاهای دور افتاده و شمال کشور تا این حد بالا است. حتی برخی از بیماران روستا شرایط نامناسب تری داشتند و نمیتوانستند خود را به محل مورد نظر برای معاینه برسانند. برای همین یکی از اعضای خانواده شان میآمد و مرا در جریان قرار میداد و به این ترتیب برای معاینه چند بیمار به منزل آنها رفتم.
احساس متفاوت
درک احساسی متفاوت فارغ از تمام دغدغههای زندگیهای پیچیده امروز، تجربه تک تک اعضای انجمن همیاران بود که در این حرکت خودخواسته شرکت کرده بودند.
در این میان دکتر وفایینژاد که به گفته خودش برای نخستین مرتبه در چنین فضایی قرار گرفته بود و از تمام لحظاتی که بر او گذشت آرامش کسب کرده است، میگوید: معمولاً سالمندان علاقه دارند برای کسی صحبت کنند، از ناراحتی و مشکلاتشان بگویند و برای بیماریهایشان دارو تجویز شود. سالمندان این روستاها نیز مستثنی نبودند و از اینکه فردی به حرف هایشان گوش میسپارد و برای التیام درد و ناراحتی آنها دارو تجویز میکند بسیار خوشحال میشدند و این حس خود را در قالب دعا و آرزوی خوشبختی و عاقبت به خیری نشان میدادند که این برای من کافی بود. در حقیقت آنها به لحاظ اخلاقی انسانهای بینیازی بودند و در آن شرایط احساس میکردم من نیازمند هستم و انرژی مثبت آنها و دعای خیرشان نیازم را برطرف میساخت.
این همان چیزی است که بارها تجربه اش کرده ام، وقتی بیماری به کلینیک مراجعه میکند و احساس میکنم فرد کم بضاعتی است، سعی میکنم مبلغی از او دریافت نکنم و در مقابل خدمات مفیدی هم به او ارائه دهم. جالب این است که بسیار سریع تر از آنکه انتظار داشتم نتیجه این کار را میدیدم از این رو با تمام وجود تأثیر دعای خوبان را در زندگی ام حس میکنم و اگر زمینه این قبیل کارها بازهم برایم تکرار شود، علاقهمند به تجربه آن هستم .
ارسال نظر