اقدام دلخراش معتاد باغیرت
رکنا: سینا 33 ساله بود. او در دوران جوانی و قبل از آن که ازدواج کند در اثر رفت و آمد با دوستان نااهل به مواد مخدر آلوده شد.
وی روزهای اول ، تفننی مواد مخدر مصرف می کرد . حتی به دود حساسیت داشت و دچار سردرد و تهوع می شد.
اما فقط و فقط به خاطر این که جلوی دوستان ناباب کم نیاورد به این کار خطای خود ادامه داد و تکرار سوء مصرف مواد مخدر ، بدنش را وابسته دود غلیظی کرد که سرنوشتش را به تباهی و سیاهی کشاند.
سینا 6 سال قبل ازدواج کرد . آن موقع هنوز اعتیاد پیدا نکرده بود. او و همسرش زندگی مشترک خود را در حالی بنا نهادند که در کمتر از دو سال ، وابستگی مرد جوان به مواد مخدر بیشتر شد.
همسرش شریک بافا و خوبی بود. زن جوان به خود امید می داد سینا را از این منجلاب بیرون خواهد کشید.
اما هر روز که می گذشت حال شوهرش بدتر می شد. کار به جایی رسید که یک در میان سر کار می رفت.
مشکلات اقتصادی زندگی آنها را فلج کرده بود. زن جوان آستین همت بالا زد و در مغازه شوهرش مشغول کار شد.
او به سختی کار می کرد و همچنان امیدوار بود که مشکلات زندگی را حل خواهد کرد. اما سینا از این وضعیت خسته شده بود ، احساس سرشکستگی می کرد ؛وقتی می دید همسرش چه سختی برای گذران زندگی سرد و بی روح شان تحمل می کند عذاب می کشید.
سینا و همسرش در آخرین شب زندگی شان با هم درد و دل می کردند. زن 25 ساله با چشمانی گریان در حالی که نگران حال شوهرش بود گفت: غصه نخورعزیز دلم ، فعلا من سر کار می روم و مشکلی نیست ، تو فقط آماده باش دوباره برای ترک اعتیادت اقدام می کنیم.
مرد نگاهش را به گل های سرخ رنگ قالی اتاق دوخته بود و به نشانه تاسف و شرمندگی سرش را تکان می داد.
او امیدی به بهبودی اش نداشت . آن شب برق خانه زوج جوان خاموش شد و آنها خوابیدند . اما صبح روز بعد، هنگامی که زن جوان از خواب برخاست متوجه شد همسرش در اتاق دیگر روی زمین افتاده و نفس نمی کشد.
با گزارش موضوع به پلیس ، ماموران کلانتری 17 مشهد و نیروهای امدادی بلافاصله در محل حاضر شدند و جسد سینا به دستور مقام قضائی به پزشکی قانونی انتقال یافت تا علت دقیق مرگ روشن شود.
مرد روی برگه کوچکی نوشته بودد: هیچ وقت فکر نمی کردم این طوری بشود، خدا لعنت کند دوستانی که معتادم کردند ، من خودم مقصرم و شرم دارم به چشم های معصومه نگاه کنم ، من شوهر خوبی برای او نبودم و...
ارسال نظر