به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد ترورسرلشکرعلی صیادشیرازی؛
صیاد شیرازی چگونه به دست منافقین ترور شد؟ کینه منافقین از صیاد شیرازی
رکنا سیاسی : فردا ۲۱ فروردین ماه بیست و پنجمین سالگرد ترو سرلشکرعلی صیادشیرازی در سال ۱۳۷۸ است.
ساعت ۶ و ۴۵ دقیقه روز شنبه (۲۱ فروردین ۱۳۷۸ ) سپهبد علی صیاد شیرازی طبق معمول هر روزه برای رفتن به محل کارش واقع در ستاد مشترک از منزل خود واقع در خیابان دیباچی اقدسیه تهران بیرون آمد تا سوار خودروی پژوی خود شود که به گفته شاهدان در این لحظه مرد جوانی حدود ۳۰ ساله در حالی که لباس رفتگران شهرداری را به تن داشت به سوی وی رفت. منافق تروریست شهید را به اسم صدا زد و به صیاد شیرازی نزدیک شد. سپهبد شیرازی وقتی متوجه آن مرد رفتگر نما شد کنارش ایستاد تا آن مرد خواسته خود را بیان کند. مرد مهاجم پاکت نامه ای را به دست وی داد تا آن را بخواند. صیاد شیرازی در حال باز کردن پاکت بود که ناگهان مرد مهاجم سلاح خودکاری که پنهان کرده بود را بیرون آورد و شلیک کرد. سمت راست بدن تیمسار صیاد شیرازی از زیر گردن تا پایین سینه آماج چندین گلوله قرار گرفت که با بلند شدن رگبار گلوله اعضای خانواده شهید و همسایه ها از خانه ها بیرون آمدند تا از واقعه تیرانداری باخبر شوند. مرد مهاجم پس از تیرانداری به سوی تیمسار از محل حادثه گریخت.
سازمان منافقین بلافاصله مسئولیت اجرای این ترور را بر عهده گرفت و اعلام کرد این عملیات را به نام «طاهره طلوع» یا «فرمانده سارا»، از فرماندهان کشتهشده در عملیات مرصاد نامیده است.
علی صیاد شیرازی کیست
امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی،فرزند «زیاد»، چهارم خردادماه سال ۱۳۲۳ در شهرستان «درگز» از توابع استان خراسان به دنیا آمد. پس از طی دوران طفولیت، در گرگان به دبستان «منوچهری» رفت و دوره متوسطه را تا سال سوم در دبیرستانهای «هدایت» و «فخرالدین اسعد گرگانی» در شهرهای شاهرود و گرگان طی کرد. در خردادماه سال ۱۳۴۲ از دبیرستان «امیر کبیر» تهران در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت و یک سال بعد در آزمون ورودی دانشکده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم نظامی پرداخت. سه سال بعد، در مهرماه سال ۱۳۴۶ با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه فارغالتحصیل شد.
پس از فراغت از تحصیل در شیراز دوره «رنجر» و چتربازی را با رتبه عالی گذراند. در اصفهان دوره تخصصی توپخانه را سپری و از سال ۱۳۴۸ به لشکر زرهی تبریز پیوست و خدمت رسمی خود را در نیروی زمینی آغاز کرد.
اولین سمت وی افسر دیدهبان توپخانه و معاون آتشبار بود. اما تخصص در جنگ سرنیزه، مدیریت علمی و مقتدرانه و از سویی ایمان و اعتقاد قلبی به عنایات خاصه الهی حاصل از تمسک به نماز، عزتی را برای ستوان دوم جوان فراهم ساخته بود که اقبال و ارادت ویژه سپهبد یوسفی- فرمانده لشکر تبریز- و سایر افسران و همکاران به او از نشانههای آن است. در پایان ۹ ماه حضور وی در تبریز، لشکر مزبور منحل شد.
پس از انحلال لشکر تبریز در اسفندماه سال ۱۳۴۹، به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منتقل و در «گردان ۳۱۷ » توپخانه به عنوان فرمانده آتشبار مشغول به خدمت شد. وی در همان سال اقامت در کرمانشاه – ۱۳۵۰- با دختر عموی خود ازدواج کرد.
اوایل سال ۱۳۵۱ در آزمون اعزام به خارج دانشآموختگان دانشکده افسری شرکت کرد و پس از قبولی برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد. وی دوره سه ماهه تخصص «هواسنجی بالستیک» را در شهر «فورت سیل» ایالت «اوکلاهما» با نمره عالی و احراز رتبه اول از میان ۲۰ افسر آمریکایی و ایرانی به پایان رسانید. پس از بازگشت به میهن، در اواخر سال ۱۳۵۲ به اصفهان رفت و در دانشکده توپخانه مشغول تدریس شد و در کنار انجام وظایف نظامی و شغلی، به تدریس زبان انگلیسی به طلاب حوزه علمیه «حاج حسن امامی» میپرداخت.
تشکیل گروه مخفی و فعالیتهای انقلابی
وی همزمان شخصیت سیاسی خود را نیز قوام بخشید. ارتباط با شهیدان «کلاهدوز» و «اقاربپرست» با توجه به عضویت ایشان در گروه مخفی ارتش از نمونههای فعالیت سیاسی او در اصفهان است. صیاد به عنوان یک نظامی موضع کاملاً مشخصی نسبت به حرکت امام خمینی(ره) و انقلاب داشت، چنانکه به مدت سه روز از نوزدهم بهمن سال ۵۷ تا شامگاه پیروزی انقلاب اسلامی(بیست و دوم بهمن) به اتهام تحریک جوانان و سربازان به شورش و آشوب در پادگان در بازداشت بود و در روزهای پرالتهاب و حساس اولیه پیروزی انقلاب با همکاری آیات عظام «خادمی» و «طاهری» به سوق دادن اوضاع بسوی آرامش و امنیت ایفای نقش کرد.
انجام ۹ عملیات چریکی موفق با شهید چمران
سروان صیاد شیرازی از ابتدای پیروزی انقلاب تا مهرماه سال ۵۸ در اصفهان بود. در این مدت با همکاری نیروهای نظامی و دوستان انقلابی – که بعداً پاسدار شدند – گروه ۳۰ نفرهای را تشکیل داد و به حفظ و حراست از پادگان پرداخت. در مهرماه سال ۱۳۵۸ اخبار ناگواری از کردستان میرسید، سقوط پادگان مهاباد و غارت تیپ، خصوصاً قتلعام ۲۳ نفر از پاسداران که در پانزدهم مهرماه در حوالی سردشت توسط ضدانقلاب صورت گرفته بود. دکتر چمران، سروان صیاد شیرازی و سرتیپ فلاحی – فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش – به بانه آمدند، تیمسار فلاحی در بانه ماند و سایر نفرات با هلیکوپتر به پادگان سردشت رفتند.
در مدت ۱۷ روز حضور در منطقه سردشت با فرماندهی دکتر چمران ۹ عملیات چریکی با موفقیت انجام شد. حضور وزیر دفاع در صحنه نبرد انگیزههای مضاعفی برای خدمت بوجود میآورد و نتیجه این همکاری سلب آسایش و عقبنشینی نیروهای ضد انقلاب شد.
در زمستان سال ۱۳۵۸، قرارگاه عملیاتی غرب در کرمانشاه با فرماندهی سرهنگ صیاد شیرازی تشکیل شد. لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، لشکر ۱۶ زرهی قزوین، لشکر ۲۸ کردستان و تیپ ۲۳ نیروی مخصوص و تعدادی از پاسداران انقلاب اسلامی هسته اصلی تشکیل قرارگاه بودند. شهید «ناصر کاظمی» فرماندار پاوه و فرمانده سپاه آنجا نیز ارتباطی تنگاتنگ با قرارگاه برقرار کرد. اولین عملیات پس از تشکیل قرارگاه، آزادسازی مریوان و پاکسازی کلیه محورهای مواسلاتی به آن بود.
دلیل عزل صیاد بدست بنیصدر
در همان ایام با بروز برخوردهای سیاسی در میان مسئولین رده بالا (شهید بهشتی و روحانیت با بنیصدر) و کشیده شدن این اختلافات به میان مردم، قرارگاه عملیاتی غرب با هدف متوجه ساختن مسئولین به مسایل کردستان اعلامیهای صادر کرد و خواستار وحدت و یکپارچگی مسئولین و حمایت از مبارزات در کردستان شد.
بنیصدر احساس کرد قرارگاه در حمایت از شهید بهشتی درآمده و بدین طریق نسبت به عزل سرهنگ صیاد شیرازی از فرماندهی قرارگاه غرب مصمم شد و سرهنگ «عطاریان» معدوم را بجای او منصوب کرد.
سرهنگ صیاد به فرماندهی کردستان منصوب شد، اما عملاً به انزوا کشیده شده بود، «طرح والعادیات» را نوشت، اما رئیس جمهور موافقت نکرد. در مدت ۴۴ روز حضورش در منطقه، شهرهای «اشنویه» و «بوکان» آزاد و امنیت نسبی در شمال غرب کشور حکم فرما شد.
صحنه اصلی جنگ در خوزستان – هدف اصلی و اساسی عراق - در جریان بود. آبادان نزدیک به یک سال در حال محاصره و در شرف سقوط بود. نیروهای عراقی به شرق کارون نفوذ کرده و در حال تحکیم موقعیت و پدافند بودند. پنجم مهر ماه سال ۱۳۶۰ یعنی تقریباً یک سال پس از آغاز تجاوز عراق، اولین عملیات آفندی بزرگ ارتش جمهوری اسلامی ایران بنام «ثامن الأئمه» به اجرا درآمد. در یک حمله برقآسا، در مدت دو روز شکست سختی به نیروهای متجاوز وارد شد و با انهدام کامل «لشکر ۳ زرهی» عراق در شرق کارون محاصره آبادان در هم شکست و رویای رژیم بغداد برای تصرف آبادان و کنترل آب راه اروندرود برای همیشه نقش بر آب شد.
پس از اجرای موفقیتآمیز عملیات ثامنالأئمه، جمعی از فرماندهان عالی رتبه نظامی از جمله سرتیپ فلاحی جانشین ستاد مشترک ارتش، سرهنگ فکوری فرمانده نیروی هوایی، سرهنگ نامجوی وزیر دفاع، یوسف کلاهدوز، قائم مقام عملیاتی سپاه پاسداران و محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر در حالی که با یک فروند هواپیمای «سی۱۳۰» از خوزستان به تهران باز میگشتند در اثر سانحه سقوط هواپیما به شهادت رسیدند.
با شهادت فرماندهان عالی رتبه، تغییراتی در کادر بالای ارتش بوجود آمد و با انتصاب «سرتیپ ظهیرنژاد» فرمانده وقت نیروهای زمینی به ریاست ستاد مشترک ارتش، سرهنگ توپخانه، علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد.
اینک او پس از آزادسازی اشنویه و بوکان و برقراری امنیت در مناطق آشوبزده شمال غرب کشور با انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی به عنوان نخستین اقدام فوری، «قرارگاه مشترک ارتش و سپاه» را در اهواز تشکیل داد و بر مبنای تدبیر کلی و طرح ابلاغی مبنی بر اجرای عملیات در خوزستان بررسیهای مقدماتی را آغاز کرد.
در این مقطع نیز (تابستان سال ۱۳۶۵) فرمانده نیروی زمینی همراه با حرکت کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی در مواجهه با دشمن به عنوان عنصری تعیینکننده و رکن اصلی طراحی و اجرای عملیات مطرح بود. به هر حال فرمانده لایق نیروی زمینی، پس از حدود پنج سال انجام وظیفه در مسئولیت خطیر فوق در تیرماه سال ۱۳۶۵ از سمت خود استعفا داد و بلافاصله با پیشنهاد آیتالله العظمی خامنهای - ریاست جمهوری وقت- و تصویب رهبر فقید انقلاب به سمت نمایندگی حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد.
ارتقاء درجه به سرتیپی
در روز ۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۶۶ صیاد شیرازی به همراه تعداد دیگری از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام (ره) به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت. اگر چه تا پایان جنگ تحمیلی، تنها موضوع جنگ و حضور مستمر و مفید در جبهه در اندیشه صیاد شیرازی دور میزد اما عمده فعالیت شاخص نظامی او در پایان جنگ و درگیری با ضد انقلاب در عملیات «مرصاد» شکل گرفت.
وی ضد انقلاب را از کردستان میشناخت. ضدانقلاب نیز شناخت خوبی ازصیاد شیرازی داشت. صیاد همان افسری بود که قبل از آغاز جنگ مانع از تجزیه کردستان شده بود .
سرکوب عملیات منافقین موسوم به مرصاد توسط صیاد شیرازی
منافقین از فرصت بمباران وسیع شهرهای قصرشیرین و کرند غرب و تمرکز نیروهای ایرانی در مرزهای جنوب غربی استفاده کرده وبا کمک و هماهنگی عراق در مدت دو روز توانستند از مرز قصرشیرین عبور و با گذشتن از شهر کرند غرب تا شهر اسلام آباد غرب پیشروی کنند. هرچند مردم و اندک نیروهای نظامی باقیمانده در منطقه نیز طی این دو روز مقاومت سختی در برابر منافقین انجام داده بودند، اما منافقین نیز از خشم این تقابل مردمی، جنایات فراوانی را در این شهرها مرتکب شدند که جنایت زنده سوزاندن بیماران بستری در بیمارستان امامخمینی (ره) اسلامآباد غرب تنها یکی از این جنایات است. بلافاصله پس از اطلاع مقامات نظامی ایران از این حمله، شهید صیاد شیرازی از ارتش و شهید شوشتری از سپاه مأمور خاتمه این غائله شدند. شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده میدانی عملیاتی که با نام «مرصاد» شناخته شده است، پنجم مرداد ۶۷ را به کابوس منافقین تبدیل کرد. وی از فرصت عبور منافقین از تنگه چهارزبر در دشت حسنآباد که تنها مسیر عبور از اسلام آباد غرب و رسیدن به کرمانشاه بود استفاده کرد و شخصا از طریق آسمان و سوار بر هلیکوپترهای کبری، عملیات بمباران ستون نظامی منافقین را فرماندهی کرد.و انهدام منافقین و شکست دشمن، فصل شیرینی از پایان هشت سال جنگ بود.
جانشینی ستاد کل و شهادت/ تطبیق جنگ تحمیلی با جنگهای صدر اسلام
شهید صیاد ضمن تدریس در دانشگاه افسری و مشورت با محققین حوزه و دانشگاه سعی در بررسی تطبیقی جنگ تحمیلی و جنگهای صدر اسلام داشت و به طور جدی در این رابطه به تحقیق پرداخت و در عین حال خواستار ثبت تاریخ انقلاب و جنگ تحمیلی بود و هیأت معارف جنگ در همین راستا توسط ایشان تاسیس شد.
سرتیپ صیاد شیرازی در مهرماه سال ۱۳۶۸به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت مقام معظم رهبری به «معاونت بازرسی کل نیروهای مسلح» انتخاب شد و در شهریورماه سال ۱۳۷۲ با حکم فرمانده معظم کل قوا به سمت «جانشینی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح» منصوب شد و در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ همزمان با عید خجسته غدیر خم به دست مقام معظم رهبری به درجه سرلشکری نایل آمد.
سرانجام در روز بیست و یکم فروردین ماه ۱۳۷۸ در مقابل درب منزل مسکونی خود در تهران مورد هدف عناصر ضدانقلاب قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.
ستاد کل نیروهای مسلح :
شهید صیاد، سپر بلای ملت، در عبور از تنگهها و فتح قلهها بود
رکنا سیاسی : بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح به مناسبت سالروز شهادت امیر سپهبد صیاد شیرازی با صدور بیانیه ای تاکید کرد که شهید صیاد، سپر بلای ملت، در عبور از تنگهها و فتح قلهها بود.
در بخشی ز این بیانیه آمده است : شهید سپهبد علی صیاد شیرازی یکی از راهیان وصال الهی بود که لباس زیبای شهادت، زیبنده قامتش و مزد اخلاص، فداکاری و ایثار او بود، بیشک اقتدار و بالندگی روزافزون نظام جمهوری اسلامی ایران در تمامی عرصهها مرهون ایستادگی، ایثارگری، دلیری و پایمردیهای مردانی بی ادعا چون صیاد شیرازی، حاج قاسم سلیمانی، محمدرضا زاهدی و ... است که عارفانه دل در گرو ولایت و عاشقانه سر در راه سربازی اسلام ناب محمدی (ص) نهادند و با تقدیم جان خود؛ در مقابله با نیت سوء نظام سلطه و خائنان به انقلاب به پا خاستند.
نقشآفرینیهای بزرگ شهید صیاد شیرازی نه تنها در پیش از انقلاب و در طول مبارزه با نظام ستم شاهی بلکه در تمام دوران خدمت درخشان در نیروهای مسلح تا هنگام شهادت، به ویژه تلاشهای صادقانه در استحکامبخشی، تقویت وحدت، تعامل، همافزایی و همدلی بین نیروهای مسلح به ویژه ارتش و سپاه همواره چراغ راه مجموعههای دفاعی، نظامی، امنیتی و انتظامی کشور قرار داده است.
جایگاه راهبردی و بی بدیل شهید والامقام صیاد شیرازی در اجرای سیاستها و برنامههای کلان نیروهای مسلح و همچنین تبعیت خالصانه ایشان از امامین انقلاب اسلامی باعث شد تا عرصه بر استکبار جهانی به تنگ آمده و سرانجام جنایت تروریستی گروهک منفور و مزدور منافقین در صبحگاه ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۷۸ ایشان را هدف قرار داد و به شهادت، که آرزوی دیرینه او بود، رساند.
ارسال نظر