دولت رئیسی نه حکمران دلاراست نه ریال فقط تصمیمات خلق الساعه می گیرد!

خبر آنلاین در ادامه آورده است ، ارزش پول ملی ما حتی بیش از مقدار افزایش قیمت دلار در این دو سال و نیم اخیر کاهش پیدا کرده است.

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با اشاره به این موضوع نوشته است: مجرم فقط کسانی نیستند که مرتکب « فساد فی‌الارض » می‌شوند، افرادی که به شکل‌های مختلف در بالا رفتن قیمت ارزهای خارجی نقش دارند نیز مجرمند و نام این جرم را آنگونه که بعضی از افراد خوش‌ذوق پیشنهاد کرده‌اند باید «فساد فی‌الأرز» گذاشت.

اولین و مهم‌ترین عارضه منفی فساد فی‌الارز، کاهش ارزش پول ملی ما ایرانیان است. در حال حاضر وضعیت پول ملی ما بگونه‌ایست که نمی‌توان نام آن را کاهش ارزش گذاشت بلکه باید گفت بطور کلی ارزش خود را از دست داده است. طرفه اینکه رئیس کل بانک مرکزی کشورمان می‌گوید: «ما، در بانک مرکزی مرزبان ریال هستیم، ما کاری به دلار نداریم. دلار که پول ما نیست، ریال پول ماست، ما باید ریال را حمایت کنیم، ریال را تقویت کنیم، ریال را حکمرانی کنیم، برای ریال قاعده بگذاریم، همه‌جا برویم داد ریال را بزنیم. ما معضلمان ریال است، ما معضلمان دلار نیست، دلار یک حکمران دیگری دارد، ما معضلمان ریال است، روی ریال باید متمرکز بشویم .»

اگر فرض کنیم این سخن رئیس کل بانک مرکزی درست است، اقتضای آن اینست که بانک مرکزی کاری کند که هیچ رابطه‌ای میان دلار و ریال وجود نداشته باشد. به این معنا که وقتی قیمت دلار تغییر می‌کند، ارزش ریال محفوظ بماند و اینطور نباشد که با زیاد شدن قیمت دلار در بازارهای پولی کشورمان قیمت کالاها هم بالا برود. در اینصورت است که می‌توان گفت بانک مرکزی به وظیفه مرزبانی برای ریال عمل کرده، از ریال حمایت کرده و واقعاً ریال را حکمرانی کرده است.

متأسفانه در جامعه ما عکس این ادعا جریان دارد بطوری که قیمت‌ها کاملاً تابع نوسانات دلار هستند و هر وقت قیمت دلار بالا می‌رود، قیمت کالاها و مزد خدمات هم بالا می‌رود. با چنین وضعیتی باید گفت بانک مرکزی علاوه بر اینکه حکمران دلار نیست، حکمران ریال هم نیست. می‌بینیم که ریال هر روز بی‌ارزش‌تر می‌شود و بانک مرکزی نه‌تنها قدرت تقویت آن را ندارد بلکه در برابر کاهش شدید ارزش آن کاملاً منفعل است.

اینکه آیا مسئولان اقتصادی کشور در برابر دلار مسئولیتی دارند یا نه، مبحث دیگری است ولی حالا که قبول دارند موظف به حمایت از ریال هستند و باید آن را تقویت کنند، چرا اجازه می‌دهند هر روز پول ملی کشور ضعیف‌تر شود؟

یکی از معانی مسئولیت نداشتن بانک مرکزی در برابر دلار اینست که اجازه ندهد رابطه‌ای میان دلار و ریال وجود داشته باشد و به عبارت روشن‌تر، نگذارد نوسانات قیمتی دلار بر روی ارزش ریال تأثیر بگذارد. اقتضای حکمرانی بر ریال اینست که حکمران از جایگاه ریال در زندگی مردم و نقشی که در تأمین معاش آنان دارد حفاظت کند بگونه‌ای که مردم مجبور نباشند به خاطر بالا رفتن قیمت دلار، ریال بیشتری برای خرید سیب‌زمینی و پیاز و لبنیات و... بدهند. اکنون که آنچه در جامعه جریان دارد برخلاف این انتظار است، باید به این نتیجه برسیم که بانک مرکزی همانطور که حکمران دلار نیست، حکمران ریال هم نیست و به همین دلیل است که مردم ایران، هم معضل دلار دارند و هم معضل ریال.

وضعیت اسفبار پول ملی ما معلول تصمیمات خلق‌الساعه‌ایست که در عرصه‌های اقتصادی گرفته می‌شوند و البته تسهیلات و اعتبارات ارزی که بدون معیار به ویژه‌خواران داده می‌شود که یک نمونه آن ماجرای فساد واردات چای است که به فساد دبش معروف شده است. این روزها هم دو برابر شدن ارز مسافری سؤال‌برانگیز شده، تصمیمی که به نفع مرفهین است و ارز کشور را به کشورهائی مثل ترکیه سرازیر می‌کند بدون آنکه از منطق قابل قبولی برخوردار باشد. دود آتش برخاسته از این قبیل تصمیمات که بر جان اقتصاد می‌افتد، به چشم مردمی می‌رود که سفره‌هایشان از گوشت و میوه خالی شده و صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند. آیا روزی فرا خواهد رسید که به پرونده قطور فساد فی‌الأرز هم رسیدگی شود؟