چرا مخالفان اردوغان شکست خوردند؟
پایگاه خبری «العربی الجدید» با انتشار تحلیلی به دلایل شکست ائتلاف مخالفان در برابر «رجب طیب اردوغان» در انتخابات ترکیه پرداخت و نوشت که «کمال قلیچداراوغلو»، در دور دوم با چالشها و موانع بیشتری روبهرو شده بود.
به گزارش رکنا به نقل از فارس، پایگاه خبری تحلیلی «العربی الجدید» با انتشار یادداشتی به تحلیل دلایل شکست ائتلاف مخالفان در برابر «رجب طیب اردوغان» پرداخته و نوشت که دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه با تحکیم قدرت حزب عدالت و توسعه به پایان رسید و مخالفان فرصت کسب کرسی ریاست جمهوری را از دست دادند؛ آن هم توسط فردی مثل «کمال قلیچداراوغلو» که به لطف توافق شش حزب مخالف برای حمایت از یک کاندید، در مواجهه با اردوغان، به شدت به چشم آمد. در ادامه مشروح این گزارش را میخوانیم:
از تشکیل ائتلاف تا انتخاب کاندید
غافلگیری که هیچ کس انتظارش را نداشت، نامزدی کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزب جمهوری خلق برای رقابتهای ریاست جمهوری بود؛ در حالی که نگاهها به شخصیتهای دیگر از درون و بیرون ائتلاف مخالفان معطوف بود. از بیرون این انتظار وجود داشت که مخالفان یک چهره معتدل را انتخاب کند که به شش حزب خود وابسته نباشد و نام «عبدالله گل»، رئیس جمهور سابق این کشور بر سر زبانها افتاد. او یکی از شرکای اردوغان در تأسیس حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۱ بود، که بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ ریاست جمهوری را بر عهده داشت و پس از آن با اختلاف نظر با اردوغان، عرصه سیاسی را ترک کرد.
توافق بر سر یک کاندید برای مخالفان آسان نبود، اما در فوریه ۲۰۲۲ بر این مانع غلبه کردند و با تشکیل ائتلاف موافقت شد. توافق در مورد کاندید واحد باقی ماند که به دلایل متعددی دشوار به نظر میرسید؛ به ویژه حضور بیش از یک نامزد واجد شرایط از درون خود حزب جمهوری خلق.در مورد کاندیداتوری قلیچداراوغلو ملاحظات زیادی وجود داشت؛ از جمله این که عموماً تصور میشد، وی فاقد صلاحیتهای رهبری، کاریزما، حضور فعال در عرصه سیاسی، استعداد در سخنرانی، محبوبیت فراتر از حزب و تعادل در کارهای عمومی است.
عواملی که ابتدا باعث افزایش شانس مخالفان شد
ارزیابیهای داخلی و خارجی از این موضوع نشان داد که دو شانس مهم در انتخابات برای مخالفان وجود دارد. اولی اتحاد نیروهای مخالف بر اصل ارائه یک کاندید برای مقابله با اردوغان بود؛ این فرصت بی نظیری بود که در گذشته اتفاق نیفتاده و حتی ممکن است در آینده قابل پیشبینی تکرار نشود.
فرصت دوم، تلاقی عوامل متعددی بود که نشان میداد میتواند به از دست دادن ریاستجمهوری برای اردوغان منجر شود و این احتمال از هر زمان دیگری نزدیکتر به نظر میرسید. شاهد این امر، احساس تهدید واقعی رئیس جمهور ترکیه است که تا یک هفته پس از دور اول در کمپین انتخاباتی او حس میشد.
در ماه قبل از انتخابات، این موضوع از سوی مخالفان تبلیغ شد که شکست اردوغان محتمل است و شکست حزب او در انتخابات پارلمانی قطعی است؛ زیرا فضای خیابانهای ترکیه به دنبال تغییر است و میخواهد حاکمیتی متفاوت از آنچه که بیش از دو دهه با آن زندگی کرده را امتحان کند.
کارت بزرگ شرط بندی مخالفان روی نسل جدید بود که حدود پنج میلیون نفر میشد. آنها در آغاز حکومت حزب «عدالت و توسعه» به دنیا آمدند و برای اولین بار رأی میدادند. برآوردهای مخالفان اینگونه بود که اکثریت این جوانان آرزوی ورود به ترکیهای را دارند که از برنامهها و ایدههای ائتلاف حاکم محافظهکار دور باشد و به سکولاریسم و گزینههای غربی نزدیکتر به نظر برسد.
محاسبات داخلی و خارجی شکست اردوغان بر اساس عوامل اقتصادی و سیاسی بود. بر این اساس، شرط بندی برای ارائه برنامهای قوی که بتواند نسل جوان و اقشار مردد از رای دهندگان را جذب کند، در دستورکار مخالفان قرار گرفت. اما سابقه دو دهه سازندگی و سرعت بازسازی در دولتهای اردوغان، اجازه نداد تا این حربه تبلیغاتی کاری از پیش ببرد و خود اردوغان نیز بر دستاوردهای خود در این حوزه تاکید مداوم داشت.
ائتلاف مخالفان با کارت موضع منفی غرب در قبال سیاستهای اردوغان بازی کرد؛ آن هم سیاستهای که از حمایت گستردهای برخوردار است: مثل اختلافات با یونان بر سر گاز در دریای مدیترانه، حمایت از آذربایجان در جنگ با ارمنستان، تنوع منابع تسلیحاتی بین آمریکا و روسیه و در نهایت هم جنگ اوکراین.
محاسبات اشتباه مخالفان
ائتلاف اردوغان تا مدت کوتاهی در دور اول به پیروزی اطمینان نداشت و تقریباً شکست پارلمان به دلیل افت عملکرد حزب عدالت و توسعه محتمل بود. از زمان از دست دادن شهرداریهای مهم آنکارا، استانبول و ازمیر در سال ۲۰۱۹، این باور وجود داشت که سناریوی باخت میتواند در سطح انتخابات پارلمانی تکرار شود.
نتایج دور اول با تمام محاسبات، از جمله محاسباتی که توسط دستگاههای حزب «عدالت و توسعه» انجام شد، برتری خود را بر مخالفان حفظ کرد. اردوغان در دور اول، با اختلاف پنج درصدی که بیش از دو و نیم میلیون رای بود، از رقیب اصلی خود پیشی گرفت.
نتایج دور دوم نیز نادرست بودن محاسبات مخالفان در مورد توانایی شکست اردوغان را تایید کرده و بر اشتباهات سیاسی آنها و عملکرد ضعیف در سطح مدیریت اتحادها افزود؛ این امر پس از ظهور نتایج دور اول مشهود بود و کمی قبل از دور دوم بدتر هم شد.
چهار ضربه اصلی به جایگاه کاندید ائتلاف مخالفان
آنچه که بیش از همه به جایگاه کاندیدای مخالف آسیب زد را میتوان در چهار نکته خلاصه کرد. اولین مورد نزدیکی او به ملیگرایان افراطی بیگانههراس و تلاش برای اخراج پناهندگان سوری است. نکته دوم ائتلاف او با حزب دموکراتیک خلق کُرد است که از سوی ناسیونالیستهای ترک به عنوان اقدامی فرصتطلبانه تلقی میشود.
نکته سوم تلاش خود قلیچداراوغلو برای سرمایهگذاری فرقهای است که واکنشهای منفی را در محافل سکولار و محافظهکار برانگیخت؛ زیرا این عنصر در ترکیب هویت ترک وارد نمیشود. نکته چهارم، تاثیر مواضع خارجی، به ویژه مواضع غربی بود که از قلیچداراوغلو حمایت کردند؛ این مواضع برای نشان دادن تقابل در خیابان ترکیه بین اردوغانِ ملیگرا و محافظهکار با قلیچداراوغلویی بود که متحد غرب بود و میخواست سیاستهای ترکیه را از شرق و غرب مستقل کند.
برخی از این نکات واکنشهای منفی را در سطح داخلی برانگیخت و در خارج، باعث شد تا رسانههای غربی نسبت به حمایت از نامزد مخالفان ترکیه تغییرنظر دهند و یک هفته مانده به دور دوم تغییر محسوسی رخ داد. از بیرون ترکیه، دیدگاه این بود که وجه اشتراک شش حزب اپوزیسیون این است که آنها گفتمانی «دموکراتیک و معتدل» را اتخاذ میکنند که از طرد یا افراطگرایی نسبت به گروه خاصی از مردم و همچنین مخالفت با اردوغان و حزب مخالف دولت اجتناب میکند. پس از اینکه اکثر رسانههای غربی از کاندید مخالفان ترکیه به عنوان حامل پروژه تغییر، فرد باز و حامی دموکراسی صحبت کردند؛ همه متوجه شدند که گفتمان این ائتلاف شدیداً به سمت ناسیونالیسم افراطی نژادپرستانه منحرف شده است.
پایان پیام/
ارسال نظر