چرا اصلاح‌طلبان درباره عدم تحقق وعده‌های حسن روحانی به مردم توضیح ندادند؟

رکنا : محمدجواد حق‌شناس فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به عملکرد و مسئولیت جریان اصلاحات در قبال 8 سال کارنامه دولت حسن روحانی اظهار داشت: من قائل به اعوجاج و انحراف در جریان اصلاحات نیستم و باید در مورد این مسئله بحث کرد.

وی افزود: در این که آقای روحانی متاسفانه نتوانست به وعده های خود عمل و انتظارات جامعه را محقق کند، باید بحث کرد. باید دید که چطور شد دولت روحانی نتوانست انتظارات مردم را برآورده کند؟

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تاکید کرد: عملکرد جریان اصلاحات از این جهت مورد نقد و پرسش است که علیرغم حمایت از روحانی، چطور نتوانست درباره عدم تحقق وعده های دولت روحانی به مردم توضیح دهد؟

روحانی با حمایت هاشمی و دو جریان اصلاح‌طلب و لاریجانی رئیس‌جمهور شد

حق شناس با بیان اینکه جامعه با دعوت این جریان به پای صندوق رأی آمد، گفت: آقای روحانی رأی خود را مدیون جریان اصلاحات است؛ آقای روحانی قبل از حضور در عرصه انتخابات پایگاه رأی نداشت و در واقع با حمایت جریان اعتدالی با محوریت آقای هاشمی و جریان اصلاح طلب و بخشی از جریان های معتدل اصولگرا مثل آقایان لاریجانی و ناطق نوری توانست رئیس جمهور شود.

وی با تاکید بر اینکه روحانی از پشتوانه رأی ائتلافی سه جریان برخوردار بود، بیان داشت: جریان اصلاح طلب، اصولگرای معتدل و جریان میانه که نمادشان آقایان خاتمی، هاشمی و ناطق بودند، از حامیان اصلی آقای روحانی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری بودند.

این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: طبیعی است که عمده رأی هایی که به سبد آقای روحانی انداخته شد، ناشی از آن اقدام تاریخی آقای عارف بود که با کنار رفتن خود از صحنه انتخابات، عملاً زمینه پیروزی را برای آقای روحانی فراهم کرد.

بی توجهی دولت دوم روحانی به وعده هایش

حق شناس یادآور شد: متاسفانه در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری شاهد بی توجهی دولت و شخص روحانی به وعده هایش بودیم که نتوانست آن ها را محقق کند، البته جامعه از روحانی این مطالبه را دارد تا در مورد عملکرد خودش پاسخگو باشد.

نا امیدی جامعه از کنش سیاسی و اجتماعی اصلاح طلبان

وی ادامه داد: جریان اجتماعی از کنش سیاسی و اجتماعی اصلاح طلبان مأیوس شده است، اما این بدان معنا نیست که اصلاح طلبان افول کرده باشند و رای آنان به سبد اصولگراها ریخته شده؛ متاسفانه این یأس منجر به بی‌عملی جامعه خواهد شد که در انتخابات گذشته هم شاهد بودیم و این مسئله موجب تاسف است.

حق شناس ادامه داد: جریان اصلاحات دارای ریزش سرمایه اجتماعی بوده اما اگر بخواهیم این ریزش را به پای این بنویسیم که یک اتفاق مثبتی رخ داده و آن به نفع اصولگراها بوده، خیر؛ در مجموع سرمایه اجتماعی جامعه ریخته اما این سرمایه در جای دیگری جمع نشده است و در واقع تبدیل به مجموعه ای از نارضایتی ها در  جامعه شده که در قالب تظاهرات، اعتراضات، بی توجهی ها و دلخوری ها دیده می شود که به شدت نگران کننده است.

وی تصریح کرد: اگر قبلاً این سرمایه ها هدایت می شد و یک جریانی مثل جریان اصلاحات می توانست این ها را در اختیار داشته باشد، حداقل تبدیل به یک نقطه آسیب یا نقطه هزینه زا برای سیستم نمی شد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب با تاکید بر اینکه این ریزش تبدیل به سرمایه دیگری نمی شود گفت: در واقع با ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحات جابجایی سرمایه اتفاق نیفتاده است.

حق شناس در پاسخ به این سوال که «آیا حیات سیاسی جریان اصلاحات رو به اتمام است؟» توضیح داد: اگر به اصلاح طلبی به عنوان یک کنش یا یک خواسته یا دیدگاه توجه کنیم، بر اساس یک قاعده تعریف شده و آن اینکه «تغییر با حداقل هزینه و با بیشترین فایده».

وی با بیان اینکه جامعه امروز خواهان تغییر است و شکی در آن نیست، بیان داشت: در این بین این سخن پیش می آید تغییرات را در چه قالب هایی می توان تعریف کرد؛ قالب هایی که امروز به لحاظ علمی و منطقی شناخته شده اند، تغییر از طریق روش قانونمند و قاعده مند و در قالب شناخته شده حقوقی آن است که اسم آن اصلاح طلبی است.

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی افزود: اتفاقاتی که این روزها شاهد هستیم مثل حوادث آبان 98، اتفاقات 97 و زمستان گذشته در خوزستان و همچنین اعتراضاتی که در رابطه با گرانی های اخیر در استان های جنوبی و مرکزی وجود دارد یک نوع دیگر از تغییر است.

وی به نوع دیگری از نارضایتی عمومی اشاره کرد و گفت: نوع دیگری از نارضایتی به بی کنشی و انزوا و نشستن در خانه و عدم کنش های سیاسی و اجتماعی مثل انتخابات برمی گردد؛ اینجاست که یک نظام سیاسی باید از کاسته شدن سرمایه اجتماعی جریان اصلاح‌طلب که در قالب قانونی و قاعده مند خود که به دنبال تغییر است، نگران باشد.

حذف یک جریان سیاسی نهایتاً منجر به فعالیت‌های براندازانه می‌شود

این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت: اینکه یک نظام سیاسی بخواهد به دنبال حذف این جریان سیاسی بوده و از کاهش سرمایه اجتماعی آن خوشحال باشد، علی القاعده فرصت را برای راه های دیگر تغییر فراهم می کند و نه تنها هیچ کمکی به کشور نمی کند بلکه ممکن است این خواسته ها از کنش اجتماعی به کنش سیاسی و از کنش سیاسی به کنش امنیتی و در نهایت به فعالیت های براندازانه ختم شود که در اینجا هیچ عالم سیاست و جامعه شناسی که نگران وضع کشور است، از این مسئله استقبال نمی کند.

حق شناس عنوان کرد: وقتی یک سیستم به دنبال تضعیف یک جریان سیاسی برود، شبکه های معاند مثل منوتو و ایران اینترنشنال هدایت افکار عمومی را در اختیار می گیرند؛ یک دست شدن سه قوه و هماهنگ شدن شوراهای شهر و نهادهای ریز و درشت که امروز وجود دارد، فضای مطلوبی نیست و نتیجه آن وضعیت امروز کشور است.

عدم هدایت درست جامعه توسط اصلاح طلبان باعث انفعال این جریان شده است

وی با بیان اینکه جریان اصلاحطلب متاسفانه نتوانست آن گونه که لازم است اعتمادی که جامعه به آن ها داشت را درست هدایت کند، خاطر نشان کرد: این مسئله باعث شد تا جریان اصلاح طلب امروز منفعل شود؛ این مشکل به دو بخش مرتبط است، از یک طرف به رهبری جریان اصلاحات که نتوانست این سرمایه اجتماعی را به خوبی محافظت کند و از طرفی جریان اصولگرای سنتی که امروز فضا را به نفع جریان رادیکال مثل پایداری خالی کرده است.

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در پایان گفت: جریان حاکم هم از طرفی علی القاعده باید بتواند جریان سیاسی قاعده مند که در چارچوب های شناخته شده قانون اساسی باشد را بالانس کند؛ این ها وقتی تحمل نمی شوند، فردا فرصت را برای جریان های معاندی شکل می دهند که خیلی دل در گرو منافع ملی ندارند و ضرر این موضوع را کل کشور خواهد دید.

منبع : فارس