استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
پزشکیان و مذاکره کنندگان علاقه ای به ماندگاری در قدرت ندارند و کبریت بی خطرند
رکنا سیاسی: رقبای داخلی شما «توجیه» شدهاند و ظاهرا سنگاندازی به مذاکره را متوقف کردهاند، شما نیز ستون خانه سیاست را تخریب نکنید.

کیومرث اشتریان درروزنامه شرق نوشت:
اگر مذاکره کنندگان گروه خاصی را در داخل نمایندگی نکنند، احتمال موفقیتشان بیشتر است. اما اگر موفقیت آنان به حساب گروه یا جناح خاصی برود، احتمال کارشکنیها فراوان است.
بازی قدرت داخلی سایه سنگینی بر مذاکرات دارد. دلایلی که سبب شده است تا گامهای تنشزدایی تاکنون لرزان بوده و به سرانجام نرسد گوناگون است: از یک سو بدعهدی آمریکا، لابی اسرائیل، تخریب فرصت از طرف کاسبان قدرتمند تحریم، و از سوی دیگر، مسئولیتناپذیری یکپارچه کل سیستم، پیشبینیهای خودفریب، تحلیلهای نادرست و نگرانی برخی گروهها از جابهجایی قدرت در داخل. کسانی که اینک مسئولیت مذاکره را برعهده گرفتهاند، نمایندگی مستقیم هیچ گروهی را در داخل ندارند و خوشبختانه از نظر دنباله سیاسی ستروناند. از وزیر خارجه تا رئیسجمهور در پی بسیج مدنی-اجتماعی برای خود نیستند و بر وفاق تمرکز دارند.
مهمتر از همه اینکه فاقد نمایندگی جناحی-نخبگی-سازمانی (الیتیستی-کورپوراتیستی) در درون حاکمیتاند. به قولی به هیچجا بند نیستند و نقش خود را ایفا میکنند و سپس چون حباب در آسمان تاریخ سیاسی ایران محو خواهند شد. نه پزشکیان علاقهای به بسیج اجتماعی و ماندگاری در قدرت دارد و نه دیگرانی که در کار مذاکرهاند، از ظرفیت لازم برای این کار برخوردارند؛ برای خرمن سیاست کبریت بیخطرند. آنان مانند کارمندانی عالیرتبه (و انشاءالله شرافتمند) «در خدمتاند» و سابقه آنان نشان میدهد که بیسروصدا از خدمت مرخص خواهند شد؛ بزرگترین مزیت آنان همین است که خادم بیمنت باشند.
بیمدعا بیایند و بروند و کارکرد اصلیشان را، بدون چشمداشت سیاسی، به سرانجام برسانند؛ بنابراین این فرصت حداقل در قوه مجریه فراهم است که روایت داخلی انتقام سیاسی از مذاکرات برساخته نشود تا بلکه مذاکرات به سرانجام برسد. این به نفع کشور و مردم است؛ هیچ انتقامی نمیتواند آب رفته به جوی را بازآرد.
فعالان سیاسی و روشنفکران در مواجهه با مذاکرات اخیر با دو رویکرد متفاوت روبهرو هستند. آیا ایران برایشان مهمتر است یا تسویه حساب از رقیبان داخلی ؟ کینه رقبای داخلی مهمتر است یا سازندگی و صلح. قدرتیابی خود مهم است یا صلاح و مصلحت کشور؟ آیا از آزردن زخمهای کهنه و انتقامجوییها احتراز کنیم تا ایران سربلند باشد یا اینکه جغد شوم جنگ را بر آسمان ایران برآوریم؟ آیا از هماکنون بر طبل تحقیر بکوبیم و سبب شویم که از عقلآزمایی برای تنشزدایی جلوگیری شود یا اینکه هزینه تنشزدایی را برای رقبای جناحی افزایش ندهیم؟ مگر همه نقدها برای همین نیست که تنشزدایی شود؟ مگر نه اینکه میخواستید شر جنگ از سر کشور برطرف شود؟ مگر نه اینکه در پی سازندگی و ارتقای سرمایهگذاری هستید؟
اینک که فرصتی (هرچند پرتردید) پدیدار شده است و از هر دو سو نشانههایی پررمز و راز از تنشزدایی پدید آمده است، مسئولیت ملی و میهنی است که به تقویت این فرصت بپردازیم. دندان بر جگر بگذارید؛ گاهی هزار زخم پیاپی به یک غمزه پشیمانی میارزد. عقوبت اعمال را به گذار زمان و تدبیر مردمان بسپارید؛ تغییرات ممکن است دامنهای از تجدید ساختار قدرت در منطقه و تغییرات رادیکال را در پی داشته باشد، اما نباید این تغییرات را به حاکمیت و امنیت ملی تسری داد.
اینک که رقبای داخلی شما «توجیه» شدهاند و ظاهرا سنگاندازی به مذاکره را متوقف کردهاند، شما نیز ستون خانه سیاست را تخریب نکنید و شاه قدرت را بر توسن کور نرانید. همواره شکیب ملامت بر همگنان سخت است و به لجاجت در سیاست دامن میزند. در این هنگامه سخت از هر سخنی تیری فتنهانگیز و پریشانساز برنیاورید. امنیت روانی را برای رقبای داخلی فراهم کنید. زمانه، زمانه جنگافروزی شماری آدمکش در عرصه بینالمللی است که در پی رقمزدن سرنوشت سوریه برای ایراناند. باید بدانیم که شرایط پیچیده است و ازاینرو باید سناریوهای دور از ذهن را نیز در نظر داشته باشیم که مثلا حتی ممکن است در میانه مذاکرات، اسرائیل حمله کند و دیگران با چهرهای صلحآمیز از تلافی ایران بگریزند.
-
فیلم صحنه سقوط مرگبار وانت جوان خوزستانی به دره عمیق
ارسال نظر