جبهه پایداری چه خوابی برای دولت پزشکیان دیده است؟

فرارو به نقل ازهم میهن در ادامه آورده است، لازم است که چند نکته را به نماینده محترم تهران و دانشیار فلسفه مؤسسه آیت‌الله مصباح یزدی یادآوری کنیم.

منظورآقای نبویان احتمالاً به انتصاب سخنگوی دولت مربوط می‌شود که از زمان انتشار خبر سپردن این مسئولیت به او، به طور هماهنگ از سوی کاربران شناخته‌شده فضای مجازی، روزنامه کیهان و برخی چهره‌های سیاسی تندرو مورد حمله قرار گرفته است.بهانه حمله، این است که فاطمه مهاجرانی در دوران انتخابات در یک سخنرانی گفت: «به عنوان یک مادر اجازه نخواهیم داد مهرشاد شهیدی دیگری بر خاک بیفتد، اجازه نمی‌دهیم اندکی تمامیت‌خواه کوچه‌های ما را پر از خون جوانان کنند. »

 نماینده تهران باید مشخص کنند چه ایرادی در این صحبت و اظهارنظرهای مشابه وجود دارد. چه کسی دوست دارد مهرشاد شهیدی دیگری بر خاک بیفتد؟ اصلاً چه کسی دوست دارد در اعتراضی خون به زمین ریخته شود؟ این مدل اظهارنظر ریشه در تفکری دارد که ترجیح می‌دهد صورت مسئله را پاک کند و فقط از طرف سیاست‌ورزان، تحلیلگران، روزنامه‌نگاران و جامعه، تائید شود.

پیش از این هم بحث معاون اجرایی پزشکیان به میان آمده بود که چرا در سال ۱۴۰۱، راجع به تخلیه چشم معترضان صحبت کرده بود.  صدور حکم کلی «اغتشاش» یا «فتنه» برای مجموعه‌ای از وقایع مثل آنچه سال ۱۴۰۱ در ایران اتفاق افتاد، راه تحلیل درست را می‌بندد. با صدور این احکام، نه زمینه و نارضایتی انباشته‌ای وجود دارد نه اشتباهی رخ داده است.

 صفر تا صد آنچه اتفاق می‌افتد سناریوست. درحالی‌که موج اعتراض درون کشور ایجاد می‌شود: گاهی با یک قانون اشتباه با عمری طولانی (اعتراضات ۱۴۰۱ پس از مهسا)، با اعتراض به وضعیتی بحرانی (اعتراضات آبی خوزستان ۱۴۰۰)، اجرای ناگهانی یک تصمیم سرنوشت‌ساز (گرانی بنزین ۱۳۹۸) یا سوالات بی‌پاسخ و ابهامات بی‌شمار (وقایع سال ۱۳۸۸). آیا هر اعتراضی که در کشورمان رخ می‌دهد، سناریوی خارجی است؟ در این صورت که باید فاتحه کشور را بخوانیم چون حریف هر چند سال یک‌بار موفق می‌شود این کشور را به هم بریزد!

در این تفکر، وقتی تحلیلی بخواهد صورت بگیرد – مثل آنچه این روزها در کیهان و اقمارش می‌خوانیم یا کاربرانی شناخته‌شده در توئیتر موج آن را راه‌ می‌اندازند – درباره آرمان علی‌وردی و روح‌الله عجمیان صحبت می‌شود اما درباره تیراندازی زاهدان سکوت می‌کند و نویسنده کیهان به خودش اجازه می‌دهد آسیب‌های چشمی را کتمان کند.

هنوز هم وقتی که می‌خواهند از مهسا امینی نام ببرند یا مسئله‌ای را تحلیل کنند از الفاظی استفاده می‌کنند که نوعی عصبیت را درون خود پنهان کرده است. تفکری که آقای نبویان از آن می‌آید، باور نمی‌کند که ریشه‌های اعتراض در ایران وجود دارد و برای اینکه خود را راحت و صورت مسئله را پاک کند، با صدور یک حکم کلی اغتشاش ماجرا را تمام کند و همین حکم را به عنوان شاخص دستش بگیرد و دیگران را اندازه‌گیری کند که چقدر با معیارش همخوانی دارد.

وجه دیگر صحبت‌های سیدمحمود نبویان، همان هشدارهایی است که پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات چهاردهم مطرح شد: احتمال بحران‌سازی. تا اینجای کار به نظر می‌رسد که پزشکیان قصد دارد تحت راهبرد وفاق ملی، بعضی اقدامات نادرست پیشین مثل تصفیه اساتید و دانشجویان را جبران کند.هنوز مشخص نیست که آیا او توافقاتی برای حل مسئله حجاب و جمع کردن بساط برخورد های پلیسی در حاکمیت انجام داده است یا نه. مسئله سیاست خارجی تنش‌زدا نیز مطرح است.

هر کدام از این موارد کفایت می‌کند که جریان فکری آقای نبویان، احساس کند انقلاب از مسیر خود خارج شده و باید کاری کرد. ماه عسل دولت به‌زودی تمام می‌شود و به سیاق گذشته، قرار است سازمان عریض و طویل صداوسیما، چند خبرگزاری، حداقل دو روزنامه، تریبون‌های نمازجمعه سراسر کشور به‌خصوص مشهد و... به تنظیمات پیش از ۱۴۰۰ برگردند. مگر اینکه ریل‌گذاری واقعاً تغییر کرده باشد که در این صورت، بازگشت به تنظیمات کارخانه منتفی نیست بلکه از شدت آن کم می‌شود چون در هر صورت فردی مثل امام جمعه مشهد استقلال زیادی برای خود قائل است. باید دید که اولین نقطه برخورد تندروها و دولت چهاردهم کجا خواهد بود. دی‌ماه ۱۳۹۶ را به خاطر بیاورید.