مرگ تلخ سرباز راهور در مرخصی تشویقی / او با جان بخشیدن اشک همه را در آورد + عکس
رکنا، سرباز جوان وقتی برای مرخصی به زادگاهش رفته بود دچار حادثه رانندگی شد و خانواده اش رضایت دادند تا اعضای بدن او به بیماران نیازمند جان دوباره ای بخشید.
اهدای عضو سرباز جوان در بیمارستان سینارخ داد. اهدای عضو سرباز جوان جان چند بیمار نیازمند را از مرگ حتمی نجات داد.اهدای عضو سرباز جوان با رضایت خانواده اش انجام شد. اهدای عضو سرباز جوان خواسته قلبی او بود. اهدای عضو سربازجوان پس از اعلام مرگ مغزی وی انجام شد.
به گزارش رکنا، جوانی فعال بود، برای کمک به آدم هایی که اطرافش بودند پیش قدم بود. حتی این روحیه کمک رسانی او در دوران خدمت وجود داشت و فرماندهانش از پسرجوان راضی بودند. اما سرنوشت برای سرباز جوان پایان دیگری را رقم زد، پایانی که باعث شد او فرشته نجات چند بیمار نیازمند باشد.
حادثه مرگباری که برای فرهاد کیانی نژاد سرباز راهور تهران بزرگ رخ داد را پدرش مختار اینطور تعریف می کند: پسرم استواردوم بود و در منطقه 8 تهران خدمت می کرد. او رزمی کار در رشته ووشود بود. پسرم روحیه پهلوانی داشت و همیشه درکار خیر پیش قدم شد. پسرم فرزند سوم خانواده بود و یک پسر دیگر هم الان سرباز است.
او ادامه می دهد: پسرم مرخصی تشویقی داشت به شهرمان سیمرغ آمده بود.بعداز ظهر روز حادثه بود که در مغازه ایستاده بودم. یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت فرهاد کمی بالاتر از مغازه ای که بودم تصادف کرده است. بلافاصله خودم را به محل حادثه رساندم. متاسفانه یک تریلی درحال دور زدن بوده که جاده را بند می آورد. فرهاد هم که سوار موتورسیکلت متاسفانه با تریلی برخورد می کند و دچار حادثه می شود.
فرهاد به بیمارستان رازی قائم شهر منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما پزشکان در همان معاینات اولیه متوجه شدند پسرجوان اوضاع مناسبی ندارد و به مغزش ضربه شدیدی وارد شده است.
پدر سرباز فداکار می گوید: فردای روز حادثه پزشکان اعلام کردند که پسرم دچار مرگ مغزی شده و دیگر به زندگی باز نمی گردد. همان موقع بود که پیشنهاد دادند اعضای بدن پسرم را اهدا کنیم. مطئن بودم کاری که برای خدا باشد جاویدان خواهد شد؛ اهدای عضو یک عمل حسنه و خدا پسندانه است که در حقیقت باقیات الصالحاتی است که انسان میتواند از خود به یادگار بگذارد.
وی بیان میکند: مرگ پسرم تلخترین اتفاقی بود که براین رقم خورد این روزها حال و روز خوبی نداریم، اما تنها موضوعی که حس خوبی به ما میدهد و واقعا حس خوبی دارم این است که برادرم جان بیش از ۱۰ نفر را نجات داد و به آنان زندگی دوباره بخشید، این روزها احساس میکنم پسرم زنده است به این دلیل که قلبش هنوز میتپد.
پدر فرهاد خاطرنشان میکند: فرهاد همیشه میگفت کاش بتوانم بیمارانی که آخر خط هستند را نجات دهم و به آنان زندگی ببخشم که این اتفاق به آرزوی برادرم رنگ واقعیت بخشید. وقتی برای آخرین بار پسرم را دیدم صورتش را بوسیدم و با او خداحافظی کردم.
با رضایت اولیای دم ، بیمار مرگ مغزی به بیمارستان امام خمینی(ره) منتقل شد و با تلاش پزشکان اعضای بدن او به چند بیمار نیازمند جان دوباره ای بخشید.
ارسال نظر