برق نداریم چون تابستان آب و زمستان گاز نداریم ! / انرژی بادی و خورشیدی تنها راه نجات صنعت برق کشور است

انرژی های تجدیدپذیر تا به امروز در کشور مغفول مانده است، زیرا هیچ وقت نتوانستیم و نخواستیم نگاهی بلند مدت و مبتنی بر توسعه پایدار به مسائل داشته باشیم. اما اکنون انرژی های تجدیدپذیر تنها راه ممکن برای عبور از بحران برق کشور است. اگر زمانی مسئولین برای انرژی های تجدیدپذیر جایگزین داشتند و می گفتند ما هم آب داریم و هم گاز، چرا به دنبال انرژی های تجدیدپذیر برویم؟ امروز دیگر شرایط تغییر کرده است و راهی جز انرژی های تجدیدپذیر نداریم. تابستان امسال به دلیل کمبود آب پشت سد نیروگاه های برق آبی، نتوانستیم برق مورد نیاز کشور را تامین کنیم. در شرایطی که ما از 12 هزار مگاوات نیروگاه برق آبی برخوردار هستیم، عملا در تابستان امسال فقط توانستیم 4 هزار مگاوات از این نیروگاه ها برق تولید کنیم. به تعبیر دیگر توانستیم از یک سوم نیروگاه های برق آبی خود بهره برداری کنیم!

به گزارش اقتصادی رکنا، محمدرضا جولایی، مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران در آخرین اظهارات خود گفته است"اگر مدیریت مصرف از طرف مشترکان بخش خانگی و تجاری اعمال نشود، در زمستان شاهد قطع گاز و برق خواهیم بود. آنطور که مسئولان شرکت گاز می‌گویند اگر مصرف گاز از حد مجاز بالاتر برود احتمال افت فشار و قطعی گاز وجود خواهد داشت. آنها تاکید کرده‌اند عمده مصرف کننده گاز، بخش خانگی است."

از سوی دیگر قاسم تقی‌ زاده خامسی، معاون وزیر نیرو در مورد خشکسالی امسال در صفحه اینستاگرام خود نوشت: سال آبی گذشته از اول مهر ماه 1399تا آخر شهریور 1400، یکی از خشکسال‌ ترین سال های 50 سال اخیر بوده، زیرا 37 درصد کاهش بارندگی داشته است. نگرانی از تغییر اقلیم کشور ایران افزایش یافته و با سال‌ های خشک طولانی همراه با سیل‌ های مخرب روبه‌رو خواهیم بود.

به گفته معاون وزیر نیرو، آب در مخازن 199 سد ملی کشور به حداقل رسیده و نسبت به سال گذشته حدود 30 درصد کاهش یافته است، که اگر سیل و بارندگی‌ های سال های 98 و 99 نبود، موجودی مخازن سدها بسیار کمتر از این بود.

اگر بخواهیم وضعیت تولید برق از انرژی های تجدیدپذیر را نیز بررسی کنیم، باید گفت تولید برق از منابع تجدیدپذیر در مرداد ماه سال جاری به 182میلیون کیلو وات ساعت رسیده است و کل تولید برق از این منابع طی 5 ماهه نخست سال 1400برابر با 825 میلیون کیلو وات ساعت بوده، که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، فقط 19.7 درصد رشد داشته است. یعنی متاسفانه سهم منابع تجدیدپذیر از کل برق تولیدی کشور به یک درصد هم نمی ‌رسد.

حال چه باید کرد؟ ما هر سال گرفتار این چرخه می شویم که در تابستان آب نداریم و در زمستان گاز نداریم که برق نیروگاه ها را تامین کنیم و از یک سو با قطعی برق و گاز و از سوی دیگر با سوزاندن مازوت و گازوئیل در نیروگاه ها و در پی آن آلودگی شدید شهرها و محیط زیست مواجه می شویم. در این خصوص گفتگوی رکنا با هاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران را بخوانید:

مساله برق در کشور به حد بحران رسیده است

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران در ابتدا گفت: مسائلی چون برق، آب و کشاورزی ذاتا بلند مدت هستند. یعنی نه یک شبه نابود می شوند و نه یک شبه درست می شوند. به همین دلیل زیربنای کشور محسوب می شوند. متاسفانه مقامات مسئول دید بلند مدت در این موضوعات نداشته اند و به سادگی از آنها گذشته ایم و در حوزه برق هم اکنون به جایی رسیده ایم که دچار بحران شده ایم. میزان کمبود برق کشور در تابستان سال جاری به حدود 12 هزار مگاوات رسید و نسبت به تابستان سال گذشته بیش از دو برابر شد. مطمئنا اگر این روند ادامه پیدا کند، کمبود برق و خاموشی ها در سال آینده نیز افزایش خواهد یافت. در نتیجه مساله برق در کشور به حد بحران رسیده است. اما چرا؟

وی در ادامه گفت: جامعه اصولا کمبود برق را در کاهش رفاه و عدم انجام کارهای روزمره معنا می کند. در صورتی که این مساله کمترین زیانی است که ما از کمبود برق متحمل می شویم. ضرر اصلی که ما از کمبود برق خواهیم دید و محسوس نیست، مساله عمیقی است که متوجه آن نیستیم. مسئولین نیز به دلیل عدم نگاه بلند مدت به حوزه برق، آینده کشور را فدای رفاه جامعه در کوتاه مدت می کنند.

این استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه افزود: تحقیقات گسترده ای در ارتباط با وابستگی میزان برق مصرفی و تولید ناخالص داخلی در جهان انجام شده است. گروهی از محققین به این نتیجه رسیده اند که در ایالات متحده رابطه یک طرفه ای بین GDP و مصرف انرژی الکتریکی وجود دارد، به این معنی که افزایش تولید ناخالص داخلی یعنی رشد اقتصادی توام با بالا رفتن مصرف برق است. در تحقیقی دیگر محققین با بررسی تولید ناخالص داخلی و مصرف برق در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج به نتیجه مشابهی رسیده و نشان دادند که با افزایش GDP مصرف انرژی الکتریکی افزایش می یابد و بالاخره در یک بررسی گسترده در مورد 10 کشور آمریکای لاتین، محققین به این نتیجه رسیدند که این رابطه دو طرفه بوده و افزایش 1 درصدی در GDP همراه با 0/59 % افزایش در مصرف انرژی الکتریکی می باشد.

قطع برق تولیدی ها اقتصاد ملی و شغل کارگران را تهدید می کند

اورعی با تاکید بر نقش برق در اقتصاد ملی گفت: مساله اصلی نقش برق در اقتصاد ملی است. وقتی با کمبود برق مواجه می شویم آسان ترین راه حل این است که برق تولیدی ها را قطع کنیم. ولی این به هیچ عنوان بهترین راه حل نیست. چون وقتی بخش تولید با کمبود و قطع برق مواجه می شود اثر خود را در اقتصاد ملی خواهد گذاشت. در نهایت این مساله در کاهش تولید ناخالص داخلی و کاهش رشد اقتصادی کشور اثرگذار خواهد بود. مساله بعدی اشتغال است. اگر قرار باشد برق کارخانه ها و تولیدی ها قطع شود، کارگران بیکار می شوند. در واقع ما با شرایطی مواجه هستیم که هر سال کمبود برق افزایش می یابد و از طرفی مسئولین به جای بهترین راه، آسان ترین راه را برای مقابله با کمبود برق انتخاب می کنند.

نه آب داریم و نه برق ! / چه باید کرد ؟

این استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه افزود: روش معمول از قدیم این بوده است که بر نیروگاه های برق آبی متمرکز شدیم. یعنی نیروگاه هایی که آب را پشت سد ذخیره کرده و از آن برای چرخاندن پره های توربین و در نهایت تولید برق استفاده می شود. اکنون از کل ظرفیت نیروگاه های کشور که 85 هزار مگاوات است، بیش از 12 هزار مگاوات آن ظرفیت نیروگاه های برق آبی است. در این سال ها با نگاه کوتاه مدت و بدون بررسی جامع سرمایه گذاری کردیم و این نیروگاه ها را ایجاد کردیم و اکنون با شرایطی مواجه شده ایم که می بینیم نه آب داریم و نه برق! نتیجه این شده است که تابستان امسال حداکثر انرژی که توانستیم از بیش از 12 هزار مگاوات نیروگاه های برق آبی اخذ کنیم، حدود 4 هزار مگاوات بوده است. انتظار از معاونت برنامه ریزی وزارت نیرو این بود که 50 سال آینده را می دیدند. اکنون به جایی رسیده ایم که تمرکز و تکیه بر نیروگاه های آبی منتفی شده است.

ما گاز بیشتر مصرف نکردیم، ما گاز را بیشتر هدر دادیم ! / مسئولین از همین الان نگران تامین گاز در زمستان هستند

وی درخصوص کمبود گاز در زمستان سال گذشته گفت: در دو دهه اخیر به این فکر افتادیم که چون گاز داریم به سمت نیروگاه های گازی برویم. یکی از ویژگی های نیروگاه های گازی این است که زودتر از نیروگاه های آبی به بهره برداری می رسند. اما باز همان اشتباه را مرتکب شدیم. بدون بررسی و نگاه بلند مدت با همان مشکل مواجه شده ایم. سال گذشته برای اولین بار در زمستان خاموشی داشتیم. چون وزارت نفت امکان تامین گاز مورد نیاز نیروگاه ها را نداشت. متوسط تولید روزانه گاز در کشور 700 میلیون متر مکعب است. در زمستان حداقل باید 140 میلیون متر مکعب را به نیروگاه ها برسانیم. امسال 12 درصد رشد تقاضا برای گاز داشتیم، اما آیا 12 درصد رشد اقتصادی و رشد تولید هم داشتیم؟ در واقع ما گاز بیشتر مصرف نکردیم، ما گاز را بیشتر هدر دادیم! به طوری که مدیران ارشد شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی از همین الان نگران تامین گاز در زمستان پیش رو هستند.

توانایی ثبات تولید را نه در گاز داریم و نه در نفت !

اورعی در پاسخ به این سوال که چرا در بخش گاز رشد تولید نداشتیم؟ گفت: زیرا سرمایه و فناوری در این زمینه نداریم.  اگر هم نخواهیم حتی افزایش تولید داشته باشیم، برای حفظ همین میزان تولید، نیاز به سرمایه گذاری داریم. ما در مورد نفت هم توانایی ثبات میزان تولید را نداریم، چون سرمایه گذاری نمی کنیم. پس در شرایط فعلی از یک طرف با افزایش میزان تقاضا و از طرف دیگر در بهترین حالت با عرضه ثابت مواجه هستیم. در واقع همان مشکلی که در آب داشتیم در گاز هم داریم و هر روز هم مساله حادتر می شود.

تابستان آب نداریم و زمستان گاز !

وی افزود: شرکت گاز در حال حاضر به این می اندیشد که گاز را در زمستان به خانه ها برساند یا به نیروگاه ها بدهد. در این حالت هم به سمت آسان ترین و بدترین راه حل می رویم. گاز را به مردم می دهیم و گاز کارخانه ها را قطع می کنیم. در مجموع در زمستان هم  نمی توانیم بر روی نیروگاه های گازی حساب کنیم. خلاصه این که بار کمبود برق را بر دوش آب و گاز گذاشته ایم. تابستان آب نداریم و زمستان گاز نداریم که برق تولید کنیم.

این استاد دانشگاه صنعتی شریف درباره پیامدهای استفاده از گازوئیل در نیروگاه ها، گفت: اگر با گازوئیل سوخت بخشی از نیروگاه ها را تامین کنیم، با دو مشکل مواجه می شویم. یکی این که کشور فاقد شبکه حمل و نقل گسترده است. برای گاز، لوله کشی سراسری در کشور وجود دارد. اگر گاز داشته باشیم می توانیم به آسانی به نیروگاه ها برسانیم. اما تانکر به اندازه کافی برای حمل و نقل گازوئیل وجود ندارد. دوم این که به لحاظ اقتصادی به صرفه نیست. باتوجه به بازدهی پایین نیروگاه های کشور، قیمت واقعی تولید یک کیلو وات ساعت برق از گازوئیل، حدود 5 هزار تومان برآورد می شود. مگر می شود 5 هزار تومان هزینه کرد و 100 تومان به فروش برسانیم؟

ارزش حرارتی مازوت نسبت به گازوئیل پایین تر است

وی درباره سوزاندن مازوت در نیروگاه ها، گفت: درخصوص مازوت هم دو مشکل وجود دارد. ارزش حرارتی مازوت نسبت به گازوئیل پایین تر است. در نتیجه مقدار مازوتی که باید به نیروگاه ها رساند، بیشتر خواهد بود. از طرفی لوله کشی هم نداریم. پس امکان رساندن مازوت از محل تولید به محل مصرف وجود ندارد. مشکل دیگر مازوت آلایندگی است. طبق اعلام مدیر عامل توانیر به طور معمول 80% سوخت مورد نیاز نیروگاه های حرارتی کشور توسط گاز، 14% گازوئیل و تنها 6% با مازوت تامین می شود. لیکن در دی ماه سال گذشته به دلیل افزایش مصرف گاز در بخش های خانگی و تجاری 43% برق با استفاده از گاز، 41% گازوئیل و 16 % مازوت تولید شد.

اورعی تاکید کرد: بدین ترتیب در عرض یک هفته تا 10 روز که به چند نیروگاه مازوت رساندیم، آلایندگی به شدت افزایش یافت، به طوری که جان مردم به خطر افتاد و در اصفهان دادستان برای بستن نیروگاه حکم قضایی صادر کرد. پس ما نمی توانیم روی گازوئیل، مازوت و حتی زغال سنگ حساب کنیم و به عبارتی دیگر رفتن به سوی انرژی های تجدید پذیر از یک انتخاب و اختیار به یک اجبار تبدیل شده است چون راه دیگری باقی نمانده است.

چرا انرژی های تجدیدپذیر گران نیست ؟

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران در پاسخ به این سوال که آیا واقعا انرژی های تجدیدپذیر گران است؟ گفت: در ایران گفته می شود انرژی های تجدیدپذیر گران است. این نظر در یکی دو دهه گذشته حقیقت داشت. اما بنابر بررسی های جدید، حدود دو سال قبل هزینه انرژی های تجدیدپذیر با هزینه انرژی تولید شده توسط نیروگاه های حرارتی برابر شد و اکنون ارزان تر شده است. واقعیتی که مسئولین برنامه ریزی برق کشور از آن غافلند این است که در دهه اخیر، هزینه تراز شده انرژی خورشیدی، بادی دریایی و بادی مستقر در خشکی به ترتیب 83%، 62% و 58% کاهش یافته است.

وی ادامه داد: در دهه اخیر کشورهای توسعه یافته بودجه های قابل توجهی به تحقیق و توسعه در زمینه انرژی های تجدیدپذیر اختصاص دادند. برای انرژی های تجدیدپذیر یارانه در نظر گرفتند و از آن حمایت شد. چنانچه بخش خصوصی برای  ساخت نیروگاه های بادی و خورشیدی تشویق نمی شدند، تقاضا نیز ایجاد نمی شد. در نتیجه در این زمینه نه صنعتی ایجاد می شد و نه تحقیق و توسعه ای شکل می گرفت. پس از آن به شدت قیمت تمام شده برق بادی و خورشیدی پایین آمد، تا جایی که هزینه سرمایه گذاری انرژی های بادی و خورشیدی با دیگر انرژی ها برابر شد. امروز در جهان ارزان ترین روش تولید یک کیلو وات ساعت انرژی الکتریکی نیروگاه بادی مستقر در خشکی است.

گاز برای مسئولین ما مجانی و رایگان است !

اورعی در پاسخ به این سوال که چرا مسئولین می گویند انرژی های تجدیدپذیر گران است؟ گفت: در نیروگاه های فسیلی بخش عمده هزینه مواد اولیه ای است که وزارت نفت به وزارت نیرو می دهد. وزارت نفت چقدر هزینه گاز را حساب می کند؟ نزدیک به صفر. در نتیجه وزارت نیرو به اشتباه فقط هزینه تبدیل گاز به برق را محاسبه می کند و مواد اولیه در این میان محاسبه نمی شود. چون گاز برای مسئولین ما مجانی و رایگان است، می گویند انرژی های تجدیدپذیر گران است. اما این مقایسه درستی نیست، چون قیمت واقعی گاز محاسبه نمی شود.

هزینه های ایجاد نیروگاه های انرژی های تجدیدپذیر چقدر است ؟

وی درخصوص هزینه ایجاد نیروگاه های انرژی تجدیدپذیر گفت: برای ایجاد ظرفیت یک کیلو وات انرژی خورشیدی 600 دلار، انرژی بادی 750 و حرارتی 700 دلار سرمایه گذاری نیاز است. اگر بخواهیم 10 هزار مگاوات ظرفیت انرژی بادی و خورشیدی ایجاد کنیم و در یک دوره چهار ساله بخواهیم 5 هزار مگاوات انرژی خورشیدی و 5 هزار مگاوات انرژی بادی داشته باشیم به 3 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در انرژی خورشیدی و 4 میلیارد دلار در انرژی بادی نیاز داریم. ما برای تاسیس 10 هزار مگاوات انرژی بادی و خورشیدی به حدود 7 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز داریم.

اورعی تاکید کرد: اما این هزینه و سرمایه گذاری در همین شرایط سخت کشور هم قابل اجرا می باشد. چون یک سرمایه گذاری اولیه انجام می شود و تا 25 سال نیاز به مواد اولیه نداریم. نیاز به گاز نداریم. این یک سرمایه گذاری کاملا منطقی است که تا امروز به آن نپرداخته ایم. مساله دیگر این است که صنعت انرژی های تجدیدپذیر در کشور شکل می گیرد و ضمن تامین برق مورد نیاز ، مهمتر از آن اشتغال ایجاد می شود و زمینه صادرات فراهم می شود. صنعتی را ایجاد کرده ایم که معطوف به آینده است. در نتیجه منجر به رشد اقتصاد ملی می شود و می توانیم توازن اقتصادی در کشور ایجاد کنیم.

مناطق محروم سرشار از انرژی های تجدیدپذیر هستند/ مزارع بادی و خورشیدی غیرقابل ساقط شدن است !

این استاد دانشگاه با بیان این که دقیقا همان مناطقی که مستعد انرژی های تجدیدپذیر هستند، از مناطق محروم کشور محسوب می شوند، گفت: اکثر مناطق ایران که از ظرفیت قابل توجه انرژی بادی و خورشیدی برخوردارند، از نظر اقتصادی از دیگر مناطق، محروم ترند. در خصوص انرژی بادی می توان از خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان و درخصوص انرژی خورشیدی می توان از مناطق مرکزی کشور نام برد. ما می توانیم با سرمایه گذاری در این بخش به توازن اقتصادی در نقاط مختلف کشور کمک کرده و ضریب امنیتی کشور را بالا ببریم. همچنین از مهاجرت منفی و حاشیه نشینی جلوگیری خواهیم کرد. مزیت مهم دیگر پدافند غیرعامل است. مزارع بادی و خورشیدی در کشور به دلیل پراکندگی غیرقابل ساقط شدن است.

انرژی بادی را دریابیم

اورعی در مقایسه انرژی خورشیدی و بادی، گفت: در مقایسه انرژی بادی و خورشیدی می توان گفت به غلط مسئولین می اندیشند که انرژی خورشیدی از بادی ارزان تر است. بازدهی نیروگاه خورشیدی برای تبدیل انرژی خورشید به برق تنها 20 درصد است. اما بازدهی تبدیل انرژی باد به برق در ایران حدود 50 درصد است. یعنی بازدهی تبدیل انرژی باد به برق 2/5 برابر انرژی خورشیدی است و در نتیجه قیمت تمام شده انرژی بادی حدود نصف انرژی خورشیدی است. از طرفی پیک تولید برق در نیروگاه های خورشیدی معمولاً از ساعت 10 صبح تا 3 بعد از ظهر است. نیروگاه های بادی معمولا از 11 صبح تا 11 شب بیشترین تولید را دارند. پیک مصرف برق در کشور ظهر و شب است. با ایجاد نیروگاه های خورشیدی فقط می توانیم یک پیک را پوشش دهیم. ولی اگر مزارع بادی ایجاد کنیم می توانیم هر دو پیک مصرف برق کشور را تامین کنیم.

وی تاکید کرد: از سوی دیگر انرژی خورشیدی برای مقیاس های کوچک و انرژی بادی برای مقیاس های بزرگ مناسب است. به دلیل کمبود قابل توجه برق در کشور و افزایش روند تقاضا نمی توانیم با مقیاس کوچک مساله را حل کنیم. پس بهتر است با نگاه بلند مدت به سمت انرژی بادی برویم و نباید اشتباه سال های گذشته را تکرار کنیم. بهتر است سرمایه گذاری را هم بر بخش بادی متمرکز کنیم و هم خورشیدی تا صنعت راه اندازی شود.

مواد اولیه در انرژی های تجدیدپذیر رایگان است

این استاد دانشگاه ادامه داد: مساله دیگر این است که دو نوع سرمایه گذاری ثابت و سرمایه گذاری متغیر وجود دارد. یعنی سرمایه گذاری اولیه و سرمایه گذاری که در طول بهره برداری به آن نیاز داریم. در نیروگاه های حرارتی ما به هر دو نوع سرمایه گذاری نیاز داریم. چون برای مواد اولیه نیز هزینه تعریف می شود. اما در انرژی های تجدید پذیر مواد اولیه رایگان است. پس هزینه مواد اولیه باد و خورشید صفر است و هزینه بهره برداری بسیار کم و در حدود 2 درصد است. اما سرمایه گذاری اولیه بیشتر است. فشار سرمایه گذاری بیشتر بر بخش اول است. اما اگر در این بخش سرمایه گذاری شود 25 سال بدون نیاز به مواد اولیه می توان درآمد داشت.

کار را به بخش خصوصی بسپاریم / اکنون بخش گاز، برق و آب همه متمرکز در دستان ناتوان دولت است

اورعی در ادامه درباره لزوم استفاده از بخش خصوصی گفت: درخصوص ایجاد ظرفیت تولید برق از منابع تجدیدپذیر باید گزینه خرید تجهیزات از خارج را کنار بگذاریم. چون نه پول آن را داریم و نه کار دولت است که برق تولید کند و بفروشد. دولت باید تنها در مسائلی چون امنیت، دفاع، آموزش نقش داشته و به وظایف حاکمیتی و نظارتی خود بپردازد. هم اکنون بخش گاز، برق و آب همه متمرکز در دستان ناتوان دولت است. وقتی دولت هم مالک باشد، هم مجری و ناظر، نمی تواند موفق عمل کند. دولت تنها باید متمرکز بر بخش حمایتی و نظارتی باشد. پس تنها راهی که می توان بر آن متفق القول بود، سپردن کار به بخش خصوصی است که با نظارت، حمایت و هدایت دولت عملی است. برای این که بخش خصوصی را در این برنامه وارد کنیم، به سرمایه گذاری برای اجرای طرح و همچنین سرمایه گذاری در ساخت تجهیزات نیاز داریم.

وی درخصوص لزوم اطمینان بخشی به سرمایه گذاران از سوی دولت، گفت: دولت و وزارت نیرو باید این اطمینان را در سرمایه گذار ایجاد کنند، که با تضمین و حمایت دولت، سرمایه گذار قدم بردارد. نه این که مانند سرمایه گذارانی که در این زمینه ورود کرده اند پشیمان، ناامید و درمانده شده باشند. چون هیچگونه حمایت مالی از سوی دولت و بانک ها دریافت نکردند.

عدم اعتماد درخصوص فروش برق تضمینی به وزارت نیرو

اورعی در ادامه تاکید کرد: در دولت قبل وزارت نیرو به رغم عدم حمایت از انرژی های تجدیدپذیر در آخرین بخشنامه در این زمینه اعلام کرد که، درصورتی پول برق تحویلی را به سرمایه گذار بخش خصوصی پرداخت خواهد کرد که دولت بودجه تخصیص دهد و این یعنی وزارت نیرو هیچ مسئولیتی در قبال سرمایه گذار خصوصی ندارد! این دیگر خرید تضمینی نیست و در نتیجه امروز سرمایه گذار بخش خصوصی و شبکه بانکی، کوچکترین اعتمادی درخصوص فروش برق تضمینی به وزارت نیرو ندارند و سرمایه گذاری نخواهند کرد. این مساله ای است که وزیر نیرو دولت سیزدهم باید حل کند.

آقای اردکانیان قول داد / اما فقط 900 مگاوات کل ظرفیت انرژی تجدیدپذیر کشور است

وی افزود: حال اگر شرایط فراهم شود و به سمت تولید داخل برویم، همزمان صاحبان صنایع به سمت سرمایه گذاری رفته و ظرفیت ساخت تجهیزات نیروگاه بادی و خورشیدی اعم از تجهیزات، حمل و نقل، بهره برداری و ... ایجاد خواهد شد. برای این کار سرمایه گذار باید مطمئن باشد که تقاضا و خریدار وجود دارد. در برنامه پنجم توسعه آمده بود که 5 هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر اجرا شود اما به نتیجه نرسید. در برنامه ششم توسعه آمده بود که باید 5 درصد از کل ظرفیت تولید برق کشور به انرژی های تجدیدپذیر اختصاص داده شود. چهار سال پیش آقای اردکانیان برای گرفتن رای اعتماد در مجلس قول داد در دوره خود 4 هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر ایجاد شود. اما دولت تمام شد و امروز ظرف 20 سال گذشته، فقط 900 مگاوات کل ظرفیت انرژی تجدیدپذیر کشور است.

وزیر نیرو اعتماد از دست رفته سرمایه گذار را جلب کند

این استاد دانشگاه درخصوص لزوم جلب اعتماد سرمایه گذار از سوی وزارت نیرو در دولت سیزدهم، تاکید کرد: وزیر جدید نیرو گفته است در این دولت 10 هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر ایجاد خواهد کرد. آیا سرمایه گذار باتوجه به پیشینه این بحث می تواند به این گفته اعتماد کند؟ وزیر نیرو در دولت سیزدهم باید ضمن جلب اعتماد سرمایه گذار بخش خصوصی در ایجاد صنعت انرژی تجدیدپذیر، اعتماد سرمایه گذار در حوزه ساخت تجهیزات، و سایر بخش ها را نیز جلب کند و باید این اطمینان را در سرمایه گذار بخش خصوصی ایجاد کند که تقاضا را تضمین می کند.

طرح "نفت در برابر برق" اجرایی نشد / وزارت نفت همکاری نمی کند !

وی در ادامه افزود: باید بدانیم که راه اندازی صنعت انرژی های تجدیدپذیر یک پروژه زیر بنایی است و تنها پای وزارت نیرو در میان نیست. وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت نفت، بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی، مجلس و دیگر مراجع ذیربط در کنار وزارت نیرو باید هماهنگ باشند. متاسفانه چیزی که در کشور ما وجود ندارد هماهنگی است، زیرا همه چیز را جزیره ای می بینیم. مساله دیگر این که دولت توان سرمایه گذاری ندارد. طبق ماده 12 قانون رفع موانع تولید اگر سرمایه گذار با بهینه سازی مصرف انرژی را کاهش دهد، معادل سوخت صرفه جویی شده به وی  تعلق می گیرد. طرحی داشتیم به نام " نفت در برابر برق". یعنی برق را وزارت نیرو گرفته و معادل آن نفت به سرمایه گذار بدهد. اما این طرح پس از چند سال هنوز اجرا نشده است. چون وزارت نفت همکاری نمی کند.

افسوس که ایران در جلسات 20 اقتصاد برتر جهان حضور ندارد !

این استاد دانشگاه صنعتی شریف در آخر گفت: در دنیا ما تنها کشوری نیستیم که هنوز به سمت انرژی های تجدیدپذیر نرفته ایم. کشورهایی چون زیمباوه، ونزوئلا، افغانستان، گینه، ... هستند که حتی نمی توانند 10 درصد برق خود را تامین کنند. دقیقا اتفاقی که در این 4 دهه برای اقتصاد کشور ما رقم خورده است. روز به روز شرایط لازم برای رشد اقتصادی را از دست می دهیم. رفاه مردم مساله اصلی نیست، رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی است که منجر به رفاه می شود. برای توسعه اقتصادی ما به برق احتیاج داریم. امروز برق اساسی ترین نیاز برای توسعه اقتصادی کشور است و اگر به این سمت نرویم، روز به روز در رنکینگ جهانی از نظر شاخص های اقتصادی پایین تر خواهیم رفت. چرا در جلسات گروه 20 که اقتصادهای برتر جهان شرکت می کنند، ترکیه و عربستان حضور دارند، اما جایی برای ایران نیست؟ افسوس.

وبگردی