روزانه معادل 7 میلیون بشکه نفت انرژی در کشور مصرف می کنیم / هر لحظه ممکن است به ته دره سقوط کنیم / دولت چهاردهم حقایق تلخ حوزه انرژی کشور را به مردم بگوید

به گزارش رکنا، هم اکنون وضعیت انرژی در ایران به نقطه بحران رسیده است، به طوری که «در تابستان برق نداریم و در زمستان گاز». در شرایطی که کشور به توسعه نیاز دارد، گاز و برق صنایع و کارخانه ها قطع می شود. مصرف انرژی از سال 1357 تا امروز 11 برابر شده است اما اقتصاد ایران 11 برابر نشده است. ایران جایگاه خود را در بازار نفت جهان از دست داده است و سالانه در کشور حدود 160 میلیارد دلار انرژی و معادل مجموع 12 کشور ثروتمند اروپا گاز مصرف می شود، اینکه چهارمین مصرف کننده گاز جهان شده ایم و روزانه بیش از 110 میلیون لیتر بنزین مصرف می کنیم، اینکه مصرف برق در کشور به حد بحران رسیده است و نه گاز داریم و نه آب و در حال تبدیل شدن از یک تولیدکننده بزرگ نفت و گاز جهان به یک واردکننده هستیم. مواردی است که وضعیت انرژی در کشور را به نقطه بی بازگشت رسانده است.

اما چه باید کرد؟

مسعود پزشکیان در حالی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری پیروز شد و به‌ عنوان نهمین رئیس‌جمهور ایران انتخاب شد که در جریان برگزاری مناظره‌ های انتخاباتی موضوعات مختلفی را درباره اقتصاد ایران مطرح و سیاست‌ های کلی خود را ترسیم کرد اما آنچه اهمیت دارد اولویت هایی است که باید در حوزه انرژی مورد توجه قرار دهد.

در این خصوص گفتگوی رکنا با دکتر سیدهاشم اورعی، استاد برجسته دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران را بخوانید:

هاشم اورعی + سمیه باغی

روزانه معادل 7 میلیون بشکه نفت، انرژی در کشور مصرف می کنیم

سیدهاشم اورعی در ابتدا با بیان اینکه وضعیت انرژی کشور در حال حاضر بحرانی است، گفت: سیستم انرژی کشور ناکارآمد و ناپایدار است. در تابستان برق نداریم، در زمستان گاز نداریم و در ایام عید نوروز با کمبود سوخت مواجه می شویم که اغلب از ذخایر استراتژیک استفاده می شود و آن چه را می توانیم ذخیره کنیم نه تنها مصرف می کنیم که با کمبود هم مواجه می شویم. مصرف انرژی در یک روز بیشتر از تولید است و این مساله در تمام حامل های انرژی به غیر از نفت وجود دارد.

وی افزود: وضعیت مصرف کشور به شدت بالا رفته است. ما معادل حدود 7 میلیون بشکه نفت در روز انرژی در کشور مصرف می کنیم و ارزش انرژی مصرفی کشور در سال حدود 180 میلیارد دلار است. در مقایسه با تولید ناخالص داخلی کشور که حدود 400 میلیارد دلار است، حدود 40 درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور، انرژی مصرف می کنیم و این مساله کشور را در وضعیت بسیار بدی قرار داده است. در حالی مصرف انرژی ایران تقریبا برابر آلمان است که تولید ناخالص داخلی آلمان 10 برابر ایران است و اگر خود را با هر کشوری به لحاظ اقتصادی مقایسه کنیم، نسبت به تولید ناخالص داخلی بسیار بد انرژی مصرف می کنیم.

استاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: برخی سرانه مصرف انرژی را معیار قرار می دهند و کل انرژی مصرفی کشور در سال را بر جمعیت تقسیم می کنند و با دیگر کشورها مقایسه می کنند و نتیجه می گیرند که بد مصرف نیستیم. این در حالی است که معیار غلط است. سرانه مصرف انرژی مهم نیست بلکه مهم این است که با این انرژی چه می کنیم و چه به دست می آوریم؟ بنابراین باید به جای سرانه مصرف انرژی به شدت مصرف انرژی توجه کنیم. زیرا نشان می دهد چقدر انرژی مصرف می کنیم که به همان نسبت به تولید ناخالص داخلی افزوده شود.

تا سال 1410 همزمان در تمام حامل های انرژی ناترازی خواهیم داشت

اورعی ادامه داد: وقتی به جای سرانه مصرف انرژی، شدت مصرف انرژی را مورد توجه قرار دهیم، مشخص می شود که 2 برابر ترکیه انرژی مصرف می کنیم. در واقع ما انرژی را هدر می دهیم و استفاده نمی کنیم. اگر شدت مصرف انرژی را در یک دوره 20 ساله از سال 2000 تا 2019 بررسی کنیم، بین 176 کشور، تنها در 6 کشور شدت مصرف انرژی افزایشی بوده است که ایران در صدر این 6 کشور قرار دارد. به عبارتی دیگر هیچ شکی نیست که ما بسیار بد انرژی مصرف می کنیم.

وی افزود: از سوی دیگر نرخ رشد تقاضای انرژی در کشور از نرخ رشد تولید بیشتر است و این یعنی هر سال کسری انرژی بیشتر می شود. این همان ناترازی انرژی است، زیرا شیب رشد تقاضا از رشد تولید بیشتر است. لذا این می شود که هر سال وضعیت انرژی کشور بدتر می شود. به طوری که تا سال 1410 همزمان در تمام حامل های انرژی ناترازی خواهیم داشت و با کمبود نفت برای مصرف و تولید مواجه می شویم و نفت، بنزین، برق و گاز برای صادرات نخواهیم داشت. مساله ای که به تایید مرکز پژوهش های مجلس و صندوق توسعه ملی هم رسیده است.

ماجرای انرژی در ایران، یک مساله بسیار حاد است / دولت جدید باید مساله رفع ناترازی انرژی را اولویت کار خود قرار دهد

رئیس اتحادیه انجمن های علمی انرژی ایران با بیان اینکه ماجرای انرژی در ایران، یک مساله بسیار حاد است و هر روز هم حادتر می شود، گفت: در واقع وضعیت به قدری جدی است که نباید نگران این بود که در تابستان برق نداریم و در زمستان گاز نداریم، بلکه برنامه هفتم توسعه است که به چالش کشیده می شود. به طوری که توسعه اقتصاد ملی ما در گرو بخش انرژی قرار گرفته و در این برنامه آمده است که کشور باید سالی 8 درصد و در بخش صنعت 8.5 درصد رشد داشته باشد. این در حالی است که صنعت انرژی را می بلعد و وقتی انرژی برای تامین صنعت نداریم، نتیجه این می شود که ناترازی امروز انرژی عامل اصلی بازدارنده توسعه اقتصادی شده است و مادامی که مساله ناترازی انرژی حل نشود، صحبت از رشد اقتصادی و رشد صنعت یک شعار توخالی است.

وی در ادامه گفت: بنابراین دولت جدید باید مساله رفع ناترازی انرژی را در اولویت کار خود قرار دهد، ولی حل این مساله نه سریع است و نه بدون درد. لذا حل این مشکل برای دولت جدید مثل یک داروی تلخ است که باید خورده شود و دولت مادامی که در ماه عسل است باید از حمایت و اعتماد مردم استفاده کند و در کمال شجاعت، صراحت و صداقت به جای اینکه دولت های قبل را مقصر نشان دهد، به مردم بگوید که ما دو انتخاب داریم.

دولت چهاردهم باید حقیقت را به مردم بگوید

اورعی افزود: انتخاب اول این است که روش کنونی را ادامه دهیم و همچنان با ناترازی انرژی مواجه باشیم. بدین ترتیب هر روز اوضاع بدتر می شود زیرا امکان سرمایه گذاری در کشور وجود ندارد که تولید را به اندازه تقاضا افزایش دهیم، اما اگر امکان سرمایه گذاری هم وجود داشت، نکته مثبتی نیست، زیرا تمرکز بر تولیدی که منجر به هدر رفت انرژی می شود، چه سودی برای کشور دارد؟ لذا تمرکز بر تولید نه شدنی است و نه منطقی. بنابراین رئیس جمهور منتخب باید بداند که نمی توانیم به اندازه بالا رفتن مصرف، تولید کنیم و دیر یا زود به ته کوچه بن بست خواهیم رسید.

وی ادامه داد: انتخاب دوم این است که مردم اعتماد کنند و سختی را تحمل کنند تا دولت مساله بنزین را در بلند مدت حل کند و به مردم بگوید که حل این مساله نه یک شبه است و نه بدون درد و طی یک برنامه 5 ساله با همراهی مردم، ماجرای ناترازی انرژی را می توان حل کرد. دولت چهاردهم ببیند که کشورهایی مثل امارات، عربستان و قطر چه کارهایی انجام دادند. این کشورها به صورت حداکثری نفت و گاز خود را صادر می کنند و از بسته شدن پنجره ایران در بازار نفت حداکثر استفاده را می برند و هرچه می توانند صادر می کنند و با پول آن کشور خود را می سازند و خود را برای روزی آماده می کنند که دیگر تقاضا برای نفت و گاز کم شده است.

اما ما چه می کنیم؟ معادل 7 میلیون بشکه نفت انرژی مصرف می کنیم و 1/5 میلیون بشکه را با تخفیف های زیاد صادر می کنیم که یا پولمان را نمی دهند و یا به جای آن کالای بنجل به ما می دهند و در مقابل پولی هم که به ما می دهند، پیاز، سیب زمینی، برنج و گندم می خریم تا شکم مردم را تا مقطعی سیر کنیم و سرمایه گذاری بلند مدت و زیرساخت انجام نمی دهیم و نتیجه این می شود که روزی می رسد سوخت فسیلی بازاری ندارد و ما درآمدی نداریم و مردم گرسنه به خیابان ها می آیند. دولت چهاردهم باید این حقیقت را به مردم بگوید.

دولت خود را از ماجرای دلالی انرژی کنار بکشد

استاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: دولت باید حمایت مردم را جلب کند و تصمیم بگیرد که خود را از ماجرای دلالی انرژی کنار بکشد و انرژی را به عنوان یک کالای تجاری ببیند نه یک ابزار سیاسی. وزارت نیرو و وزارت نفت باید به جای بنگاهداری انرژی به حکمرانی و سیاستگذاری انرژی بپردازد و بر این سیاست ها نظارت کنند اما در حال حاضر دولت، وزارت نیرو و وزارت نفت دقیقا مثل کسی هستند که سیب زمینی می کارد و از کاشت بذر تا سفره مصرف کننده را کنترل می کنند.

بنابراین دولت در گام اول باید طی یک برنامه 5 ساله خود را از دلالی انرژی کنار بکشد و آن را به بخش خصوصی واگذار کند و ضمن نظارت، مالیات هم بگیرد، زیرا یکی از منابع بزرگ درآمدی کشورها مالیاتی است که از بخش انرژی اخذ می کنند.

وی با بیان اینکه گام دوم سیاست قیمتی است، گفت: دولت باید کار را به بخش خصوصی واگذار کند و در قیمت گذاری دخالت نکند. زیرا عرضه و تقاضا تعیین کننده است و دولت نمی تواند با قیمت های دستوری ادامه دهد. در جامعه ای که قیمت گازوئیل بیش از 10 سال و قیمت بنزین بیش از 5 سال تغییر نکرده است، آن هم در شرایطی که تورم در سال 50 درصد است، عملا قیمت انرژی صفر شده است. در نتیجه دولت نباید و نمی تواند قیمت را ثابت نگه دارد و قیمت ها باید به سمت واقعی شدن برود، هرچند کار سختی است و یک شبه و بدون درد امکانپذیر نیست.

95 درصد پول بنزین از جیب مردم ضعیف جامعه پرداخت می شود

اورعی در ادامه گفت: بنابراین دولت باید سیستم یارانه ای را هوشمند کند و به جای اینکه 5 درصد پول بنزین را از خانوارهای پردرآمد و صاحبان چند خودرو بگیرد و 95 درصد آن را از جیب مردم ضعیف بردارد، 100 درصد پول بنزین را از خانوارهای پردرآمد بگیرد و سود آن را صرف معیشت مردم کم درآمد کند. لذا یارانه باید متناسب با سطح معیشتی و درآمد دهک های مختلف جامعه تنظیم شود و یا قیمت بنزین را واقعی کنند.

وی ادامه داد: مردم باید بدانند که انرژی یک کالای ارزشمند است اما سیاست های دولت ها تا امروز حاکی از آن است که انرژی یک کالای بی ارزش است و مردم می توانند آن را هدر دهند و دولت جدید باید متناسب با افزایش پلکانی قیمت حامل های انرژی، یارانه را افزایش دهد. البته یارانه باید فقط به قشر ضعیف تعلق بگیرد و دهک های مختلف را شناسایی کنند و نسبت به آن یارانه انرژی پرداخت شود و این در شرایطی است که تورم باید کاهشی باشد تا طی 5 سال قیمت ها به سمت واقعی شدن حرکت کند. در نتیجه باید مکانیزم واقعی کردن قیمت همراه با حمایت از قشر آسیب پذیر به صورت هوشمندانه طراحی و اجرا شود.

سطح وزارتخانه های نفت و نیرو در حد بخاری ساز و کولرساز شده است!

اورعی با بیان اینکه ما بسیار از بهینه سازی سخن می گوییم، گفت: ساتبا، بهینه سازی مصرف سوخت وزارت نفت و تعداد زیادی ساختمان و پرسنل و خودرو و مهندس و متخصص و .... که تمام آنها بی معنی است و باید تمام این ساختمان ها تعطیل شوند. مادامی که انرژی یک کالای بی ارزش است، مفهومی به نام بهینه سازی معنی ندارد. سطح وزارت نفت و وزارت نیرو به جایی رسیده است که تنها کاری که از این دو وزارتخانه برمی آید تعویض بخاری و کولرها است و مثل این است که بخاری ساز و کولر ساز هستند!

وی با بیان اینکه دولت اگر بنگاهداری را کنار بگذارد و به دنبال حکمرانی و سیاستگذاری باشد، مسائل حل می شوند، گفت: بهینه سازی وقتی معنی پیدا می کند که کالایی که می خواهند بهینه کنند ارزش داشته باشد. بنابراین دولت باید خود را از بنگاهداری کنار بکشد و به سمت بازار حرکت کند، سیاست قیمت گذاری را اصلاح کند، از قشر آسیب پذیر حمایت کند و با یک برنامه حداقل 5 ساله به سمت سیاست گذاری و نظارت حرکت کند.

چرا باید در جلسه استراتژیک ترین نهاد انرژی کشور به ممنوعیت تبلیغ برای کولر گازی پرداخته شود

استاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: چرا باید در شورای عالی انرژی با این عنوان بزرگ و مهم که بالاترین رکن و استراتژیک ترین نهاد انرژی کشور است، علیرغم اینکه هر دو سال یک بار تشکیل جلسه می دهد، به ممنوعیت تبلیغ برای کولر گازی پرداخته شود؟ تفکر مدیران و سیاستگذاران عرصه انرژی کشور این است. در این حد سطح پایین که به جای تدوین استراتژی به امور اجرایی توجه می کنند، در واقع کل ماجرا بهم ریخته است.

وی ادامه داد: دولت باید همزمان با بهینه سازی انرژی با قدرت عمل کند و برای جلوگیری از مصرف انرژی، خودروسازان را موظف کند و مانع تولید خودروهای بی کیفیت و پرمصرف شود و واردات را آزاد کند تا رقابت شکل بگیرد. بنابراین بهینه سازی را با تدبیر و سیاست انجام دهد و این مهم شدنی است و دولت جدید باید آستین های خود را بالا بزند و با استفاده از متخصصین و بدون تعارف وارد کار شود.

اورعی افزود: چرا سیاست قیمتی برای انرژی در ایران اعمال نمی شود؟ چرا بنزین و گازوئیل رایگان می شود؟ چون عده ای روزی 30 میلیون لیتر سوخت قاچاق می کنند و روزی صدها میلیارد تومان سود می برند و مانع اصلاحات می شوند. خودروسازان اجازه تغییرات را نخواهند داد. دولت چهاردهم باید از حمایت مردم استفاده کند و با گروه های رانتخوار مقابله کند.

دولت با مافیای قاچاق و خودرو مقابله کند / هر لحظه ممکن است به ته دره سقوط کنیم، این عاقبت دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد!

اورعی گفت: در بحث فرهنگ، دولت این واقعیت را درباره وضعیت انرژی کشور به مردم بگوید که راه طولانی و پرمشقتی را باید طی کنیم اگرنه حال این مریض روز به روز بدتر می شود، زیرا این مریض رو به مرگ است. دولت باید با صداقت، صراحت و شجاعت دل مردم را به دست بیاورد و حالا که مردمی که قرار نبود رای بدهند، رای داده اند و کشور را مانند فرزند خود دیدند که نمی توانند نسبت به آن بی تفاوت باشند و لحظه آخر تصمیم گرفتند، از این موقعیت استفاده کند و بگوید که می خواهم با مافیای قاچاق و خودرو مقابله کنم. در اینصورت مردم حاضر هستند در این راه با او همراهی کنند و در شرایطی با او همراه باشند که به جای قطع برق صنعت، قطع برق منازل خود را ترجیح دهند و با آگاه کردن مردم این راه را تحمل پذیر کنند.

وی در آخر گفت: در حال حاضر وضعیت انرژی کشور مانند کامیونی است که بار شیشه دارد و راننده ای بدون گواهینامه آن را می راند و هر لحظه ممکن است به ته دره سقوط کند که در شرایط فعلی این عاقبت دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد!