کوچ اجباری از روی ناچاری دانش آموزان به مدارس غیردولتی/ مدارس امروز، نماد تبعیض،نابرخورداری و نابرابری

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رکنا در خصوص بودجه 1403 وزارت آموزش و پرورش گفت: جلال کریمیان، در کتاب سیاست گذاری در آموزش و پرورش با پرداختن به چالش های اساسی در سه حوزه سیاست گذاری و راهبری، برنامه درسی و محتوایی و چالش های مشترک اجتماعی، ایران را در زمره کشورهایی می داند که ضریب نابرابری آموزشی در آن، یک و نیم برابر میانگین جهانی است.

تفاوت چند ده برابری میان مخارج آموزشی دهک پر درآمد با دهک های نابرخودار در جامعه

وی در ادامه تاکید کرد: تفاوت چند ده برابری میان مخارج آموزشی دهک پر درآمد با دهک های نابرخودار در جامعه، رسیدن به یادگیری یا آموزش با کیفیت در مدارس دولتی را به رویایی محال و دست نیافتنی تبدیل کرده است که بارها و بارها، انتقاد مقام معظم رهبری را نیز به دنبال داشته است.

سحرخیز افزود: در بخشی از پیام سالیانه وزیر آموزش و پرورش به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۴۰۳-۱۴۰۲ با پرهیز دادن از کوچک انگاری آموزش وپرورش، آمده است:« آینده و فردای ایران را می توان در مدارس امروز کشور به نظاره نشست.»؛ اما آنچه ما می بینیم این است که در دخل و خرج دولت؛ یعنی « بودجه » که از جهت گیری های یکساله آن، متناسب یا متناظر با یک برنامه میان مدت پنج ساله حکایت دارد، سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی، مانند ۱۰ سال گذشته، افزایشی را دشت نکرده است تا افق تازه ای را پیش روی مدارس دولتی بگشاید.

معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: برغم تخصیص ۱۱۰ درصدی در بودجه سنواتی، کماکان توفیری در حجم مطالبات بر زمین مانده معلمان یا سهم کمتر از ده درصدی آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت حاصل نشده است! گویی سازمان برنامه و بودجه ، در سایه سکوت مدیران کنونی آموزش و پرورش، سوگند یادکرده است با دنبال کردن همان مدل خطی یکنواخت و بی انتها، آموزش و پرورش را با همان ناترازی های گذشته، بدهکار و بی ثبات مدیریت کند.

70 همت بدهکاری آموزش و پرورش

وی در ادامه افزود: آموزش و پرورش در حالی سال جدید را تجربه می کند که گویا هنوز هم چیزی بین ۴۰ تا ۷۰ همت بدهکاری پرداخت نشده در آستین دارد و سهم آن از بودجه عمومی ۲۵۶۲۰ هزار میلیارد تومانی دولت (به جز درآمد های اختصاصی دستگاه ها) حتی به ۱۰ درصد هم نمی رسد. به یاد بیاورید ایامی را که حداد عادل، اندر احوالات آموزش وپرورش ،در بخشی از خاطرات خویش نوشته بود «در طول آن سال ها که در آموزش و پرورش خدمت می کردم از هر راهی که می رفتم و طالب هر اصلاحی که بودم و هر تحولی را که می دیدم متوجه می شدم که سرانجام آن به اقتصاد ختم می شود.»

ابراهیم سحرخیز گفت: آری گذشته از مدیریت فشل و ناکارآمد، روی بر تافتن از راهبری، ساماندهی و سازماندهی مطلوب و به هنگام از منابع و داشته ها، با سهم ناچیز ۹٫۵ درصدی آموزش وپرورش از بودجه عمومی دولت نمی توان حتی به احیا و نجات مدارس دولتی امید بست تا چه رسد به تقویت و بازگشت دوباره آنها به جایگاه بی بدیل خویش، بهبود منزلت از دست رفته معلمان و آموزشگران بی انگیزه، جبران خسارات وارد آمده بر سواد پایه خواندن و نوشتن، بی سوادی سیستمی در حکمرانی بر آموزش وپرورش، رسیدن به نصیب برابر آموزشی و....

وی همچنین گفت: چگونه می توان مدرسه را پژواکی از صدای فردا یا آینه ای برای نگریستن به آینده دانست در حالی که او در لاکی از گرفتاری های روزمره خویش مانده‌است و جرات رفتن به فردا ها را ندارد. امروزه، هرکس به طریقی، دنبال متهم ساختن، ابتر و ناکارآمد نشان دادن آموزش و پرورش دولتی است تا در یک فرافکنی آشکار و بی پرده، ضعف و ناتوانی دیگر نهادها و سازمان های فرهنگی در حوزه چالش های مشترک اجتماعی را به پای مدارس، معلمان و آموزش وپرورش دولتی نوشته، عمر مدارس دولتی را به سر آورده، دلیل و مستمسکی برای اداره شدن آموزش و پرورش به صورت مجمع الجزایری آزاد و رها از حاکمیت، پیدا کنند.

ابراهیم سحرخیز تاکید کرد: مخرج مشترک تمامی مخالفان مدارس دولتی، اعم از سیاست گذاران نئولیبرال، بودجه نویسان، شماری از وعاظ یا دلواپسان فرهنگی، کاسبان مدارس غیردولتی تا بقیه، تنها و تنها، چیزی جز فرو پاشی هندسه حاکمیتی آموزش وپرورش نیست که تا حدود زیادی نیز به این مهم دست یافته اند.

علت  کوچ دسته جمعی دانش آموزان به مدارس غیردولتی

او در ادامه با اشاره به اینکه آموزش وپرورش در حالی به دروغ شعار تقویت یا حمایت از مدارس دولتی را لق لقه زبان خویش ساخته است که جو بی اعتمادی نسبت به این مدارس سال به سال در حال پیشروی و گسترش است، گفت: دیگر مانند سالهای آغازین دهه شصت یا هفتاد، نیازی به واگذاری پنهانی و سفارشی زمین رایگان، تسهیلات زود بازده یا امتیازهای آن چنانی به برخی از نورچشمی ها برای راه اندازی یا گسترش مدارس غیردولتی نیست! چونان اجل معلق، چنان بلایی بر سر مدارس دولتی نازل کرده ایم که برای کوچ دسته جمعی دانش آموزان به مدارس غیردولتی، دیگر نیازی به ترغیب و تطمیع این و آن نیست!

سحرخیز در پایان گفت: امروز مردم به جبر زمانه، در پرتو سوء مدیریت ها در آموزش و پرورش دولتی، با شهریه های چند ده میلیونی حتی در شهرهای کوچک کنار آمده اند تا ناخواسته فرصت برای اضمحلال مدارس دولتی بیش از گذشته فراهم شود. آری مدارس امروز، نمادی از نابرابری، تبعیض و نابرخوداری، عمیق تر شدن جدال و شکاف طبقاتی در فردای آینده ای است که هیچ تناسبی با عدالت خواهی مردم ایران نخواهد داشت.