ترنس 21 ساله: خانواده تهدید به مرگم کرده اند/ سامان ارسطو: انگار نه انگار که ترنس ها جزئی از مردم کشورند/شهرداری: وزارت بهداشت پای کار نمی آید + فیلم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، «ستایش» 21 سال دارد. او در یکی از استان های غربی کشور در خانواده ای سنتی چشم به جهان گشوده است؛ اما داستان او با خیلی از آدم های دور و برمان فرق دارد.

ستایش این داستان که روزگاری نامش «سعید» بود، قصد دارد عمل تغییر جنسیت انجام دهد. او که دانشجوی ترم چهارم رشته حقوق است به خبرنگار رکنا می گوید: در حال حاضر در شناسنامه جنسیت من «مذکر» عنوان شده است؛ ولی قصد دارم عمل تغییر جنسیت به خانم را انجام دهم. با وجود اینکه پنج سال است که خانواده ام از این موضوع خبر دارند؛ ولی به خاطر اینکه قبول این موضوع برایشان سخت است، پذیرای شرایط فعلی من نیستند.

ستایش در ادامه می گوید: من برای پیدا کردن کار، یکی دو ماهی را در یک پانسیون پسرانه در تهران سپری کردم؛ ولی در نهایت مسئولان پانسیون به خاطر ظاهر دخترانه ای که دارم، من را از آنجا بیرون کردند. در واقع پانسیون های پسرانه زیادی را گشتم که به من اجازه حضور در آن را ندادند. پانسیون های دخترانه هم به واسطه اینکه مدارک هویتی ام «مذکر» است، من را قبول نمی کنند. در نهایت به من پیشنهاد می دادند که یک خانه را برای خودم شخصا اجاره کنم در صورتی که من توانایی مالی برای انجام این کار را ندارم. 

وی همچنین می افزاید: من بعد از اینکه از پیدا کردن کار در تهران ناامید شدم، به شهر خودم و خانه پدری بازگشتم. آنجا، یک شب میان حرف های پدر و مادرم شنیدم که پدرم می خواست وقتی من خواب هستم، با گذاشتن یک بالش روی سرم، در خواب خفه ام کند! در واقع من از طرف خانواده ام تهدید به قتل شدم و همان موقع بود که تصمیم گرفتم از آن خانه بیرون بزنم چراکه دیگر امنیت جانی نداشتم. پدرم خیلی قبل تر به من گفته بود که هرگز به شهرمان برنگردم چراکه هرجا باشم من را پیدا می کند و نمی گذارد زنده بمانم.

ستایش می گوید: هرجا برای کار هم مراجعه می کنم، باز هم به مشکل برمی خورم و وقتی متوجه می شوند که من ترنس هستم، روی نام من خط می کشند و دیگر نمی توانم کار کنم. این در حالی است که طبق نامه ای که از پزشکم دارم، می توانم پوشش زنانه داشته باشم تا مورد آزار و اذیت قرار نگیرم. امیدوار بودم که وقتی به تهران می آیم، بتوانم فضایی را برای زندگی پیدا کنم ولی از همه جا ناامید شده ام. حتی شهرداری هم گرمخانه ای که مناسب برای اسکان من باشد ندارد. خسته و ناامید هستم. من دیگر هیچ جایی ندارم. حتی کاری هم ندارم که بتوانم پولی در دست داشته باشم و بتوانم با آن برای ادامه زندگی تلاش کنم.

شهرداری تهران فضایی برای ترنس ها ایجاد کرده؛ ولی وزارت بهداشت پای کار نمی آید

احمد احمدی صدر ، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران چندی پیش در یک نشست خبری اعلام کرده بود: ما برای آسیب دیدگان اجتماعی هر مکانی که دستگاه ها درخواست کرده اند اختصاص داده ایم. رسیدگی به ترنس ها یک مسئله تخصصی است. اینها بخشی از جامعه و خواهر  و برادران ما هستند و ما خط کشی برای جدا کردن آنها نداریم ولی ترنس ها حوزه تخصصی ما نیست و زیرساختش هم آماده است ولی وزارت بهداشت باید پای کار بیاید.

ترنس هایی که از همه جا ناامید شده اند. از خانواده و آشنایان گرفته تا بهزیستی و وزارت بهداشت و.... اینکه کدام دستگاه می بایست در قبال این شهروندان احساس مسئولیت کند و آنها را از شرایط سرگردانی که در آن گیر افتاده اند نجات دهد مشخص است؛ اما اینکه چرا پای کار نمی آیند، مشخص نیست و می بایست در این خصوص، پاسخگو باشند.

وزارت بهداشت: ما مسئول ترنس ها نیستیم! / شهرداری تهران: رسیدگی به ترنس ها وظیفه ذاتی وزارت بهداشت است

طبق پیگیری های رکنا، روابط عمومی وزارت بهداشت به خبرنگار این رسانه اعلام کرد که این وزارتخانه در خصوص رسیدگی به امورات مربوط به ترنس ها وظیفه ای ندارد و اصلا در جریان نیستند که شهرداری تهران با کدام بخش از این وزارتخانه، مکاتبه کرده است. این در حالی است که احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران در گفت و گو با رکنا گفته است: این موضوع به نامه نگاری نیازی ندارد و وظیفه ذاتی وزارت بهداشت است.

بهزیستی به تماس های خبرنگار پاسخ نمی دهد

در این مدت، خبرنگار رکنا طی چند تماس با روابط عمومی بهزیستی خواستار دریافت پاسخی در خصوص چرایی بی توجهی به ترنس ها شد که همه این تماس ها بی جواب ماند!

سامان ارسطو، بازیگر: 70 درصد از ترنس ها از سوی خانواده طرد می شوند

فرزانه ارسطو، بازیگر سینما و تئاتر در اواخر دهه هشتاد اقدام به عمل جراحی تطبیق جنسیت کرد و چالش های در آن زمان برای او به وجود آمد. او در آن زمان اعلام کرد که نامش را به سامان ارسطو تغییر داده است. در این مدت، سامان ارسطو، تا جایی که در توان داشت، تلاش کرد تا برای ترنس هایی که به کمک نیاز دارند 

او در گفت و گو با رکنا می گوید: داستان ستایش، بین بقیه ترنس ها نیز اپیدمی است؛ چراکه خانواده ها آگاهی کافی برای درک این اتفاق مهم را ندارند. این عدم وجود آگاهی در خانواده ها به این معنا نیست که آنها مقصر هستند؛ بلکه موضوع این است که آنها اصلا جایی را برای کسب آگاهی ندارند. بخش فرهنگی و هنری ما بسیار مهم است ولی وقتی این بخش هم به این موضوع مهم توجهی نمی کنند، باید انتهای این داستان را خواند.

مددکار بهزیستی می بایست به «ستایش» کمک می کرد ولی...

سامان ارسطو با اشاره به اینکه دست کم 70 درصد از ترنس ها از سوی خانواده طرد می شوند، می افزاید: این افراد نه فقط از خانه و خانواده بلکه از مدرسه، دانشگاه، محل کار و... هم طرد می شوند. بهزیستی این موضوع را برعهده گرفته است و بابت این موضوع بودجه هم دریافت کرده است بنابراین مددکار بهزیستی موظف است بارها و بارها برود جلوی در خانه پدری ستایش تا به نتیجه مثبتی برسد. حتی وزارت بهداشت نیز می بایست در این خصوص پای کار بیاید ولی انگار نه انگار که ترنس ها نیز جزئی از مردمان این کشور هستند.

او در پاسخ به اینکه چند درصد از ترنس هایی که از سوی خانواده و آشنایان تهدید به مرگ می شوند پیگیری قضایی می کنند، می گوید: ترنس ها برای اینکه حداقل های زندگی شان را از دست ندهد، شکایت نمی کنند.